مدیرحوزه علمیه خواهران استان مازندران گفت: طرح پیشنهادی دکتر ظریف در روزنامه گاردین درباره غنیسازی ایران، تحلیلگران را به بررسی رویکردهای بینالمللی و اعتماد به نهادهای جهانی ترغیب کرد.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران/مازندران، حجت الاسلام محمد جواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران در یادداشتی با عنوان « از برجام پربارش تا مناره پرلرزش » آورده است: چند روزی است که پس از طرح پیشنهادی جناب آقای دکتر ظریف و همکار ایشان جناب آقای بهاروند در روزنامه گاردین در تاریخ ۳۱ جولای ۲۰۲۵ با عنوان « مناره » و با محوریت « تعیین سرنوشت غنی سازی ایران در قالب یک کنسرسیوم بین المللی در خارج از ایران اما با نگاهی منطقه ای برای خالی شدن منطقه آسیای غربی از زمینه های لازم برای حرکت دولتها به سوی تسلیحات هسته ای از طریق غنی سازی محدود و تحت نظارت نهادهای بین المللی برای اعتماد سازی غرب » تحلیل گران به بررسی و پردازش آن از حیث تولیدی و وجود نوآوری تا اصل کارآمدی آن در شرائط نظام بین الملل پرداخته اند . همانند آنچه که دکتر صالحی ( رئیس اسبق سازمان انرژی هسته ای ایران ) از عدم نوآوری این ایده بدان اشاره داشته تا آنچه برخی دیگر از چهره ها از عدم کارآمدی آن خبر داده اند و این طرح را هم مختوم به سرنوشت « کنسرسیوم نفتی ۱۳۳۲ ش » و یا « کنسرسیوم غنی سازی آفریقای جنوبی و حتی گداخت هسته ای فرانسه و لو رفتن نخبگان هسته نگردد » دانسته اند .
اما آنچه را که در این نوشتار به عنوان هدف از بررسی موضوع بدان تمرکز نموده ایم ، بررسی انطباق و عدم انطباق این نظریه با رهیافت مورد انتخاب جناب آقای دکتر ظریف در مسائل بین الملل است . به شک یکی از جنبه های مهم و تاثیرگذار در بررسی نظریات ارائه شده از سوی اندیشمندان و مدعیان تولید نظریه در حوزه بین الملل ، فهم نوع رهیافت و گفتمان مورد پذیرش ایشان در مواجهه با مسائل بین الملل خواهد بود . چرا که در حقیقت ، این نوع رهیافت ها به مسائل بین المللی هستند که گویای نوع نگاه محقق به داده ها و بازیگران عرصه بین الملل و بالطبع سطح انتظارات از پدیده ها و بازیگران خواهد بود که فهم آن می تواند راهنمایی خوب برای سطح صحت و قابلیت کارآمدی نظریه ارائه شده است .
به طور کلی در حوزه بین الملل ما شاهد دو رهیافت اساسی نسبت به رفتارهای بازیگران و سطح انتظارات از نظامات رائج در آن هستیم . رهیافت آرمانگرایی تحت عنوان ایده آلیست ها تا مدعیان واقع گرایی مبتنی بر فهم مقدار و منبع قدرت در تعیین سرنوشت سیاسی برای بازیگری در سطح بین الملل تحت عنوان رئالیست ها که با نگاه به مواضع جناب آقای دکتر ظریف در حوزه فعالیت سیاسی در عرصه بین الملل ، باید ایشان را در گروه حامیان نگاه رئالیستی به مسائل بین الملل قرار داد . بخصوص با مواضع ایشان نسبت به انگیزه و توان نقش آفرینی دول قدرت شرق در مسائل بین المللی و بخصوص فرایند مذاکرات پر ثمر برجام از حذف تا حاشیه راندن نقش چین و روسیه در حل مساله هسته ای ایران تا امید و التماس به اروپا برای جبران نقش آمریکا پس از خروج آمریکا از برجام توسط ترامپ و در نهایت تفسیر پیروزی ایشان در طراحی و هدایت برجام به کسب جام اخلاق پایبندی به تعهدات توسط ایران و یا نظریه تفکیک میدان و دیپلماسی ایشان در اوج قدرت ایران در شکست داعش و جنایت آمریکا در به شهادت رساندن سردار نامی وطن یعنی حاج قاسم که در همین راستا می توان به این لیست پر افتخار پیدا شدن یکباره سروکله مکانیسم ماشه که چندین بار مورد انکار آقای ظریف بود که به یکباره دست فرانچسکو خورد و فعال شد را اضافه نمود .
حال سوال این است که با توجه به نوع رهیافت رئالیستی شما در مسائل بین الملل ؛ آیا این نگاه می تواند با نظریه مناره شما از حیث مبتنی بودن آن از حیث مبانی تصوری و تصدیقی بر اعتماد به نهادهای بین المللی و توانمندنی آنان برای حفظ حقوق جوامع منطقه در برابر خروج سرمایه مادی و معنوی به امید تولید اعتماد غرب نسبت به ایران و دیگر کشورهای منطقه برای عدم اقدام حرکت به سوی تسلیحات هسته ای ؛ سازگار باشد ؟ آیا با توجه به تحولات نظام بین الملل و میزان کارآمدی نهادهای بین الملل از روز شکل گیری آنان در پس از جنگ جهانی دوم برای حل مسائل بین الملل از « تجاوزات و جنایات مکرر اسرائیل در فلسطین و لبنان و سوریه و اردن و مصر » تا مسائل « ویتنام ، کشمیر ، عراق و افغانستان » بخصوص تحولات اخیر غزه و اکراین ؛ اقتضای نگاه رئالیستی آن است که کشورهای منطقه و از جمله ایران سرنوشت رشد علمی و تامین مطمئن انرژی پاک خود در آینده را به توان و قابلیت نهاد گرایی و حقوق بین المللی واگذار کنند که به شدت تحت نفوذ قدرت های استکباری هستند ؟ آیا به نظر شما که حق را در گرو اراده کدخدا می دانید و نه آنچه جوامع به دنبال آن هستند ؛ این ساختارها توانسته اند مشکل فلسطین و غزه بعنوان قدیمی ترین مشکل نظام بین الملل و در عین حال مهمترین منطقه نسل کشی در کل تاریخ بشریت را حل کنند که حال بخواهیم حل مسائل جدید را به آنان واگذار کنیم ؟ اتفاقا از قضا همان قوانین و سازمان هایی که شما بدان در نظریه مناره خود اعتماد کرده اید ، مسئول و متولی کنترل توحش غرب در قالب رفتارهای رژیم صهیونیستی اسرائیل هستند .
حالا شاید غزه و مسلمانان آن به جهت اینکه چشم آبی نیستند خیلی در دائره حقوق بشر و حقوق بشردوستانه و مسئولیت های نظامات بین الملل جای نگیرند و مثال زدن به آن صحیح نباشد ؛ اما مساله اکراین چی ؟ آنجا که اروپا است و نور چشم غرب و غرب گرایان ، چرا نمی توانند حل کنند یا شاید برای کدخدا اراده ای برای حل آن نیست ؟
به طور کلی جناب استاد ، توجه به تاریخچه و سرنوشت مسائل مربوط به لیبی ، افغانستان ، سوریه ، لبنان ، عراق ، تونس ، بحرین ، تایوان ، آمریکای لاتین و .... که همگی ثابت می کنند که در مسائل بین المللی حق با شماست که می بایستی واقع گرا بود . چون در این نظام بین الملل نه اخلاقی وجود دارد و نه ترحم و لذا برای تحلیل و در عین حال قرار گرفتن در سمت صحیح تاریخ برای بازیگری موثر جهت تامین حیات و منافع خود ، باید واقع گرا باشد اما واقع گرایی حقیقی نه اینکه هرکجا اروپا و غرب است ، آنجا واقعیت باشد .
جناب آقای دکتر ظریف در یک جمله می توان گفت : « نظریه مناره شما مبتنی بر خیال پردازی و اعتماد به نهادگرایی بین الملل مانند دیگر رفتارهای شما از حیث اعتماد تام به غرب در مساله حل بحران گروگانگیری لبنان تا برجام است و لذا کاملا در تضاد با شخصیت شما بعنوان یک فرد رئالیستی که نگاه خود به مسائل بین المللی را مبتنی بر نگاه بد بینانه به بازیگران قدرت پرست می پندارند ؛ به شمار می آید . اما اینکه این تضاد به چه هدفی رخ می دهد ، نمی دانم ؟
لذا برای تصور حداقلی نسبت به واقعیت نظام بین الملل برای جنابعالی و همکار نویسنده شما که خود را سفیر سابق ایران در برینانیا معرفی نموده است ( البته باید به ایشان تذکر دهید که اصطلاح بریتانیا برای تاریخچه کشور انگلیس با سرزمینهای استعماری قبل از جنگ جهانی دوم بوده و الان نام این کشور همان انگلیس با تخفیف برای دلداگان به شرف بریتانیا ، انگلستان است ) لازم دانسته به چند نکته از واقعیت نهادگرایی و اعتماد به سازمانهای بین الملل در حل مسائل بین الملل اشاره داشته باشم :
- واقعیت نظام بین المللِ مبتنی بر تقسیمات کنگره وین و وستفالیا برای حفظ قدرت اروپا پس از جنگ های مذهبی ، تقسیم جهان به سه منطقه ی متشکل از کشورهای « قدرت ، وابسته و واسطه » است که هیچکدام ، حق جابجایی از موقعیت خود را ندارند و بخصوص جهان جنوب یا همان جهان سوم خودمان که از قضا ایران ، در این طبقه تفسیر می کنند . لذا در این منظومه فکری برای جوامع غیر قدرت ، حقی نیست که بخواهند به شما بدهند و به نظرم در این زمینه رجوع به کتاب امپریالیسم نوین دکتر همایون الهی خوب است .
- واقعیات تحولات اخیر در غزه و لبنان و اکراین از سکوت و وتوی قطعنامه ها تا تحریم سازمانها و شخصیت های بین الملل مخالف سگ زنجیر پاره کرده استعمار در منطقه ؛ گویای این واقعیت است که در این نهادگرایی ؛ اراده و توانی برای حل مسائل جوامع سیاسی در حال توسعه وجود ندارد و همه این ابزار های خوش رنگ و لعاب ، صرفا ابزاری برای کنترل این جوامع در مسیر تامین حقوق و منافع کشورهای قدرت هستند .
- واقعیت سرنوشت افغانستان ، عراق ، لیبی ، تونس ، سودان ، کره ، اکراین ، آرژانین ، آلبانی ، ارمنستان و .... در بستر منظومه فکری جنگ تمدنهای ساموئل هانتینگتون این است که جوامع دارای اراده و روحیه حق طلبی می توانند حق خود را بگیرند نه کسانی که حلقه به گوش غرب و ملتزم به نهادگرایی بین المللی بوده اند و لذا واقعیت بین الملل ، از وجود قدرت بعنوان تنها ابزار تامین حیات و امنیت و منافع سخن می آید و نه نهاد گرایی ؟ آیا به نظر شما اگر نهادگرایی قادر به تامین منافع جوامع سیاسی بود ، بهتر نبود که اروپا برای حل مشکل برگزیت خود با انگلیس به همین مسیر می پرداخت ؟
در نهایت جا دارد که در خصوص طرح مناره جناب آقای دکتر ظریف به این ضرب المثل ایرانی اشاره کنم که « اول چاه را بکن و بعد مناره را بدزد » . لذا اول پیش فرض توان نهادگرایی بین الملل در حفظ و تامین منافع جوامع در حال توسعه را اثبات بفرمائید و سپس برجام دیگری برای این ملت ، سفارش بدهید و امیدوارم که انتصاب جناب آقای دکتر لاریجانی از سوی رئیس جمهور بعنوان دبیر شورای امنیت و در عین حال واگذاری تکلیف همکاری ایران با آژانس بین الملل انرژی هسته ای به این شورا با توجه به سابقه تصویب برجام در دوران ریاست ایشان بر مجلس در چند دقیقه علی رغم همه مخالفت نخبگان و هشدارها ؛ تکمیل کننده پازل مناره جناب آقای ظریف همچون برجام نباشد .
البته ای کاش آقای ظریف اجازه می داد فعلا از مکانیسم ماشه برجام ایشان خلاص شویم تا بعد بر سر مناره ایشان رفته و به نظاره جهان بین الملل برای اهدای کاپ اخلاق پایبندی به تعهدات بجای حقوق مسلم می پرداختیم.
نظر شما