اهانت و بردن آبروی مردم محاربه با خداست
304750

حضرت آیت الله مظاهری تصریح کردند: از گناهانی که باعث اختلاف می‌شود، اهانت است. اینکه یک نفر به کسی زخم زبان بزند، تحقیر کند، سخن یا حرکت توهین‌آمیز داشته باشد و آبروی مردم را ببرد، گناهش به اندازه‌ای بزرگ است که در روایات می‌خوانیم جنگ با خداست. خداوند متعال در حدیث قدسی می‌فرماید: اهانت کننده، به جنگ با من برخاسته است: «مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ»

به گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران، حضرت آیت الله مظاهری در ادامه سلسله مباحث اخلاقی پیرامون فضیلت‌های فراموش شده در جامعه، اظهار کردند: از شواهد فراموشی اتحاد در جامعه، فساد اداری است، همچنین فساد اقتصادی، تورّم و گرانی و مشکلاتی از این قبیل نیز، نشانۀ فراموشی فضیلت اتحاد و برادری در جامعه است. باید از مردم خیلی تشکر کرد، که با تمام مشکلات در صحنه هستند، اما بالأخره اختلاف و فساد اقتصادی در جامعه هست و به همه آسیب رسانده است.

متن کامل بیانات معظم له را در ذیل می‌خوانید:

بِسْمِ‏ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏

«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری‏ وَ یسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یفْقَهُوا قَوْلی‏»

یکی از فضائل فراموش شده در جامعه، «اتحاد و برادری» است. این درحالی است که در آیات قرآن کریم و در روایات، بر ضرورت حفظ وحدت، تأکید فراوانی شده است. به‌ویژه پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم»، بر قضیۀ اتحاد و برادری بسیار تأکید کرده‌اند. وقتی ایشان هجرت کردند و وارد مدینه شدند، تشکیل حکومت دادند؛ در اوّلین اقدام، در راستای بقای حکومت، مسجد ساختند و همه را با هم در یک جا جمع کردند. مهم‌تر از این، نماز جماعت تشکیل دادند. توصیه کردند که همه و با هم، به امام جماعت اقتدا کنند؛ وقتی می‌گوید: «الله اکبر»، همه با هم بگویند: «الله اکبر»؛ هنگامی که به رکوع یا سجده می‌رود، همه با هم به رکوع یا سجده بروند؛ و بالاخره با سلام دادن امام جماعت در آخر نماز، همه سلام دهند.

برای نماز جماعت که شعار اتحاد است، خیلی ثواب قائل شده‌اند.[۱] در روایتی ثواب‌های شگفت‌انگیزی برای رکعات و حتی اجزاء نماز جماعت وارد شده است. مثلاً فرموده‌اند: اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند، هر رکعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند، هر رکعت ثواب ششصد نماز دارد، و هر چه بیشتر شوند ثواب نمازشان بیشتر می‏شود تا به ده نفر برسند، و تعداد آنان که از ده نفر گذشت، اگر تمام آسمان‌ها کاغذ و دریاها مرکب و درخت‌ها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمی‏توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.[۲]

به قول اهل علم، این ثواب، ثواب استحقاقی نیست، یعنی نماز جماعت این‌قدر استحقاق ثواب ندارد، بلکه ثواب ترغیبی است؛ دانه می‌ریزند و کبوتر می‌گیرند، این‌قدر ثواب می‌دهند برای اینکه مردم حتماً نماز جماعت بخوانند، چراکه این نماز، نماد وحدت و شعار وحدت است.

اقدام بعدی پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» در مدینه، اعلام برادری بین افراد بود. صیغۀ اخوت را بین همه خواندند و امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» را هم برای برادری با خودشان برگزیدند. آنگاه این آیۀ شریفه نازل شد: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُم»[۳].

بر این اساس، اگر دو مسلمان یک اختلاف جزئی پیدا کردند، بر همه واجب و لازم است که این نزاع جزئی را رفع کنند. امام علی«سلام‌الله‌علیه» از قول پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم»، نقل می‌کنند: «صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ»[۴]؛ اصلاح دادن بین مردم از یک سال نماز و روزه برتر است‏.

در زمان امام صادق«سلام‌الله‌علیه» بین دو نفر از شیعیان مشاجره‌ای رخ داد. یکی از اصحاب امام«سلام‌الله‌علیه» در حال عبور، مشاجره را دید. آنها را به منزل خود برد و نزاعشان را که ناشی از یک اختلاف حساب مالی بود، با پرداخت مبلغ اختلافی، حل کرد. بعد از او سوال کردند چرا از مال خودت پول دادی؟ گفت: از مال من نبود، امام صادق«سلام‌الله‌علیه» به من امر کرده‌اند که هرگاه نزاع و اختلافی بین شیعیان رخ داد، از مال من، بین آنها صلح و آشتی برقرار کن و آن مبلغ از طرف ایشان بود.[۵]

نکتۀ مهم‌ و شایان توجه اینکه، هرچه موجب اتحاد و برادری، محبت، صفا و صمیمیت شود، اسلام روی آن خیلی سفارش کرده است. مثلاً قانون مواسات که قرآن کریم و پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» و نیز ائمۀ طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» روی آن بسیار تأکید و سفارش کرده‌اند، برای ایجاد و حفظ وحدت است. بر اساس قانون مواسات، همه باید به فکر یکدیگر باشند و همه باید گره‌گشا از یکدیگر باشند و همه باید در صدد این باشند که دل یکدیگر را به دست آورند. تأکید روی این مسأله در اسلام بی‌نظیر است و ثواب‌های عجیبی هم برای آن وضع کرده‌اند.[۶] در برخی روایات، گره‌گشایی و رفع حاجت از مؤمن، نزد خداوند، محبوب‌تر از بیست حج دانسته شده است.[۷]

این ثواب‌ها نیز مثل ثواب نماز جماعت، استحقاقی نیست، بلکه ثواب ترغیبی است. این ثواب‌ها را می‌دهند برای اینکه اختلاف اصلاً‌ و ابداً در میان مسلمان‌ها نباشد، ‌بلکه با هم برادر باشند، دوست و یاور یکدیگر باشند.

در همین راستا، راجع به قرض‌الحسنه نیز در تعالیم دینی، تأکید و ترغیب فراوانی شده است. قرآن شریف، قرض‌الحسنه را قرض به خداوند متعال می‌داند و وعده داده است که خداوند سبحان، آن را چندین برابر جبران کند. در آیه‌ای می‌فرماید: «مَنْ ذَا الَّذی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثیرَةً وَ اللَّهُ یقْبِضُ وَ یبْصُطُ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ»[۸].

امام صادق«سلام‌الله‌علیه» از زبان پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» روایت می‌کنند که: صدقه، ده برابر و قرض به دیگران، هیجده برابر پاداش دارد.[۹] در برخی روایات، ثواب‌های بیشتری نیز جهت قرض‌الحسنه بیان شده است، بستگی به میزان خلوص قرض دهنده و نیز نوع احتیاج و محل مصرف پول توسط قرض گیرنده دارد.[۱۰]

این ثواب‌ها و تشویق‌ها برای آن است که قرض‌الحسنه موجب اتحاد و برادری می‌شود. حتی در همین قرض‌الحسنه، اگر بدهکار سر موعد توان پرداخت نداشت، قرآن می‌فرماید: «فَنَظِرَةٌ إِلی‏ مَیْسَرَة»[۱۱]؛ یعنی باید به او مهلت دهید و زور نگویید.

به عکس، هرچه موجب اختلاف است،‌ اسلام گناه عظیمی را بر آن بار کرده است. غیبت، چون اختلاف آور است و چون به آن اتحاد ضربه می‌زند،‌ آن را بدتر از زنا دانسته‌اند: «الْغِیبَةُ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا»[۱۲]. قرآن گناه شایعه‌پراکنی را خیلی بزرگ شمرده است: «وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیم‏»[۱۳]. همچنین گناه تهمت بسیار بزرگ است، کیفر سنگینی هم دارد. از امام صادق«سلام‌الله‌علیه» روایت شده است که در روز قیامت، تهمت‌زننده را، اگر بدون توبه از دنیا برود، بر روی تلّی از چرک و خون نگاه می‏دارند.[۱۴] در واقع، آن چرک و خون، تجسّم تهمت‌های او در دنیاست.

از گناهان دیگر که باعث اختلاف می‌شود، اهانت است. اینکه یک نفر به کسی زخم زبان بزند، تحقیر کند، سخن یا حرکت توهین‌آمیز داشته باشد و آبروی مردم را ببرد، گناهش به اندازه‌ای بزرگ است که در روایات می‌خوانیم جنگ با خداست. خداوند متعال در حدیث قدسی می‌فرماید: اهانت کننده، به جنگ با من برخاسته است: «مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ»[۱۵].

گناه رباخوردن نیز، مثل جنگ با خداست. قرآن می‌فرماید: به رباخور بگو اول اعلان جنگ با خدا بدهد و بعد ربا بخورد: «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِه»[۱۶]. آیۀ دیگری از قرآن کریم می‌فرماید: افراد ربا خور، در روز قیامت مثل دیوانه‌ها وارد صف محشر می‌شوند. نظیر آدم مستی که نمی‌تواند خودش را بگیرد، این‌طور وارد صف محشر می‌شوند: «الَّذینَ یأْکُلُونَ الرِّبا لا یقُومُونَ إِلاَّ کَما یقُومُ الَّذی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطانُ مِنَ الْمَسِّ»[۱۷]. پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» می‌فرمایند: در معراج، افرادی را دیدم که به علّت بزرگی شکمشان هرچه تلاش می‏کردند، نمی‏توانستند از جای خود برخیزند. به جبرئیل گفتم: آنها چه کسانی هستند؟ گفت: آنان رباخوارانند و به آیۀ «الَّذینَ یأْکُلُونَ الرِّبا لا یقُومُونَ...» اشاره کرد.[۱۸]

«دیرکرد» و «ربا» و نیز «ربا روی ربا»، گناهش خیلی بزرگ است. چرا قرض‌الحسنه این‌قدر ثواب دارد، اما ربا، ولو دیرکرد باشد، این‌قدر گناه دارد؟ برای اینست که قرض‌الحسنه موجب اتحاد و برادری و محبت و صفا و صمیمیت می‌شود، اما ربا موجب نفاق، دوئیت و موجب اختلاف و تبعیض طبقاتی می‌شود. یکی از عوامل ایجاد اختلاف طبقاتی، ربا است و اسلام اختلاف طبقاتی را قبول ندارد.

از دیگر شواهد فراموشی اتحاد در جامعه، فساد اداری است. برخی کارمندان اداره‌ها، به‌درستی به کار مردم رسیدگی نمی‌کنند و سبب آزار و اذیّت می‌شوند که از مصادیق وجود اختلاف و فقدان وحدت است.

فساد اقتصادی، تورّم و گرانی و مشکلاتی از این قبیل نیز، نشانۀ فراموشی فضیلت اتحاد و برادری در جامعه است. باید از مردم خیلی تشکر کرد، که با تمام مشکلات در صحنه هستند، اما بالأخره اختلاف و فساد اقتصادی در جامعه هست و به همه آسیب رسانده است.

فساد اخلاقی نیز حاکی از آن است که وحدت و یکپارچگی در جامعه و در خانه‌ها نیست. ارتباط و دوستی بین افراد نامحرم و بین زنان و مردان بیگانه، نشانۀ نبودن محبّت و وحدت و دوستی در خانۀ آن افراد است.

شما در قرآن و در روایات اهل‌بیت‌«سلام‌الله‌علیهم»، می‌بینید که هرچه موجب اتحاد و برادری شود، به آن اهمیت داده‌اند و هرچه موجب نفاق و اختلاف و دوئیت شود، قرآن و روایات، گناه بزرگی بر آن حمل کرده‌اند؛ لذا اصلاً می‌توانیم بگوییم که گناهی بالاتر از اختلاف نداریم. می‌توانیم بگوییم ثوابی بالاتر از اتحاد و برادری نداریم.

 

شما الان دلتان پر می‌زند برای اینکه ای کاش مکه بودید و چند طواف به‌جا می‌آوردید، ولی مسلمان واقعی اینست که دلش پر بزند که ای کاش من بتوانم توفیق رفع حوائج مردم را پیدا کنم. امام صادق«سلام‌الله‌علیه»، می‌فرمایند: خداوند عزّوجلّ عدّه‏ای از بندگان خود را جهت برآوردن نیاز و خواسته‏های شیعیان برانگیخته است، تا بدین وسیله پاداش بهشت عطایشان فرماید.[۱۹]در روایت دیگری از قول خداوند تعالی می‌فرمایند: مخلوق عیال من هستند و محبوب‌ترین آنان نزد من کسی است که نسبت به مخلوقات، مهربان‌تر و برای رفع حوائج آنها کوشاتر باشد.[۲۰]

اگر مسلمان واقعی باشیم، باید دلمان دوشادوش آنکه برای زیارت کربلا پر می‌زند، برای اینکه بتوانیم دلی از مردم به دست آوریم و حاجتی را برطرف سازیم هم پر بزند. در این صورت امام حسین«سلام‌الله‌علیه» ما را تحسین می‌کنند و آفرین می‌گویند.

قرآن کریم، انفاق، همدلی و تعاون را از همه می‌خواهد، حتی آنکه هیچ مالی برای کمک ندارد و خود محتاج است، طبق فرهنگ قرآن مسئولیّت دارد. زیرا در آیه‌ای می‌فرماید: «لِینْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَیهِ رِزْقُهُ فَلْینْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ»[۲۱]؛ یعنی هرکس باید به اندازۀ وسعش، انفاق، اتحاد و برادری و صمیمیت و دل‌خوش کردن را داشته باشد. با قلم و قدم و با مال و با هرچه داریم، هم برای خود و هم برای دیگران خیر و نیکی بخواهیم. چرا اینقدر ثواب دارد؟ برای اینکه در اسلام اتحاد و برادری خیلی ثواب دارد و از ارکان اسلام است.

جملۀ مشهوری است که می‌گویند از سید جمال‌الدین اسدآبادی«ره» است. البته چنین جمله‌ای حتماً ریشه در روایات دارد. می‌گوید: «بنی الاسلام علی کلمتین: کلمة التوحید و توحید الکلمه»؛ یعنی اسلام دو پایه دارد، یکی توحید یا همان «لااله‌الّاالله»، و یکی وحدت کلمه، برادری، صفا و صمیمیت.

باید همه با هم متحد و برادر باشند، ولی متأسفانه الان فضیلت ارزشمند اتحاد و برادری، در جامعه فراموش شده و اختلاف جای آن را گرفته است. اختلاف به اسلام و به جمهوری اسلامی نیز ضربه زده است. افراد و گروه‌های سیاسی، هرکدام برای خودشان سر از خود، اعمال اختلاف آمیز دارند و به همدیگر توهین می‌کند. برخی روزنامه‌ها و پایگاه‌های خبری و سایت‌ها، تبدیل به فحش‌نامه و تهمت‌نامه شده و تفرقه افکنی می‌کنند.

آثار سوء اختلاف و مصائب ناشی از فقدان اتحاد و برادری در جامعه، شدیدتر و خطرناک‌تر از هشت سال جنگ تحمیلی است.

اختلاف و چنددستگی در قرآن کریم به بارش آتش از آسمان و زمین تشبیه شده است. در آیه‌ای از سورۀ انعام می‌خوانیم:

«قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی‏ أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ»[۲۲]

می‏فرماید: اگر دچار اختلاف شدید، اگر به جان هم افتادید، بدتر از آن است که از بالا و پایین برای شما آتش و انفجار ببارد، یعنی خسارات آن بیشتر و بدتر از خسارات جنگ تحمیلی است.

فراموش شدن فضیلت اتحاد و برادری در صدر اسلام، سقیفۀ بنی‌ساعده را جلو آورد و آن همه ضربه به اسلام و مسلمین زد. وقتی پیغمبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم»، امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» را به خلافت منصوب کردند، آیۀ شریفه نازل شد: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً»[۲۳]؛ یعنی دین شما کامل و نعمت بر شما تمام شد. اما یک جمله در آیه هست که می‌فرماید: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ‏»[۲۴]؛ دشمنان و کافران از نابودی شما مأیوس شدند. یعنی از ابتدای بعثت، دشمن مترصّد این بود که براندازی کند، اما اکنون که تکلیف امامت و رهبری بعد از پیامبر روشن شد، دشمنان اسلام ناامید شدند و اتحاد شما زیر پرچم امامت امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» مانع کارشکنی دشمن است.

اما متأسفانه با تشکیل سقیفۀ بنی ساعده، اختلاف در بین مسلمین افتاد و علی«سلام‌الله‌علیه»‌ را از رهبری جامعه کنار زدند و آن همه خسارت به بار آوردند.

همۀ ما باید با هم متّحد و برادر باشیم و همه باید به فکر وحدت و اتحاد کلمه باشیم و به فکر این باشیم که شهدا در قیامت، با این اختلاف‌ها و با این فراموشی اتحاد و برادری، شکایت می‌کنند.

 

[۱]. ر.ک: نماز، نجوای مؤمنان، ص۳۳.

[۲]. بحار الأنوار، ج‏۸۵، ص۱۵.

[۳]. حجرات، ۱۰: «در حقیقت مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید.»

[۴]. نهج البلاغه، نامۀ ۴۷.

[۵]. الکافی، ج ‏۲، ص ۲۰۹.

[۶]. ر.ک: حقّ‌النّاس، فصل چهارم.

[۷]. الکافی، ج‏۲، ص۱۹۳.

[۸]. همان، ۲۴۵: «کیست آن کس که به [بندگانِ‏] خدا وام نیکویی دهد تا [خدا] آن را برای او چندین برابر بیفزاید؟ و خداست که [در معیشت بندگان‏] تنگی و گشایش پدید می‏آورد؛ و به سوی او بازگردانده می‏شوید.»

[۹]. الکافی، ج‏۴، ص۱۰.

[۱۰] .ر.ک: الکافی، باب القرض، ج‏۴، ص۳۴.

[۱۱]. بقره، ۲۸۰: «پس تا [هنگام‏] گشایش، مهلتی [به او دهید].»

[۱۲]. الخصال، ج ۱، ص ۶۳.

[۱۳]. نور، ۱۵: «آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود.»

[۱۴]. الکافی، ج‏۲، ص۳۵۷.

[۱۵]. الکافی، ج ۲، ص ۳۵۲.

[۱۶]. بقره، ۲۷۹: «بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وی، برخاسته‏اید.»

[۱۷]. همان، ۲۷۵: «کسانی که ربا می‏خورند، [از گور] برنمی‏خیزند مگر مانند برخاستنِ کسی که شیطان بر اثر تماس، آشفته‏سَرَش کرده است.»

[۱۸]. تفسیرالقمی، ج ‏۱، ص ۹۳.

[۱۹]. بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۳۱۵.

[۲۰]. الکافی، ج‏۲، ص۱۹۹.

[۲۱]. طلاق، ۷: «بر توانگر است که از دارایی خود هزینه کند، و هر که روزی او تنگ باشد باید از آنچه خدا به او داده خرج کند.»

[۲۲] . انعام، ۶۵: «بگو: او تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضی از شما را به بعضی [دیگر] بچشاند.

[۲۳]. مائده، ۳: «امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما [به عنوان‏] آیینی برگزیدم.»

[۲۴]. مائده، ۳: «امروز کسانی که کافر شده‏اند، از [کارشکنی در] دین شما نومید گردیده‏اند، پس، از ایشان مترسید و از من بترسید.»

برچسب‌ها