به گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران، حجت الاسلام  سید حسن اسلامی اردکانی، در سومین گردهمایی اساتید حوزه علمیه خواهران استان سمنان که در مجتمع الزهرا (س) برگزار شد، اظهار داشت: معلمی در سنت اسلامی و سنت یونانی بسیار شکل خاصی دارد یکی از طبیعی ترین رساله هایی که در دنیا در دوره عشق نوشته شده است رساله ضیافت افلاطون است افلاطون در واقع به نام سقراط رساله ای دارد به نام سمپوزیوم .یعنی مراسم مهمانی این کلمه این سمپوزیوم قدیمی ترین رساله ای است که درمورد عشق بحث می‌کند افلاطون، که عشق چیست نظرات مختلفی بیان می‌کند؛ میگوید معلمی عشق است.

استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: سه جنبه شان استادی و کار استادی عبارت اند از: اولا: بنیاد کار ما علم است علم ورزی و طلبگی دوم: من و شما وظیفه مربی گری داریم تربیت می‌کنیم تربیت با تعلیم متفاوت است؛ سوم: برانگیزگی، ترغیب و تشویق است این سه جنبه کار معلم است.

 وی افزود: دانش چیست؟ دانش یعنی معرفت ویژگی؛ دانش حضور مجموعه مرتبط و منسجم از مفاهیم اصطلاحات و نظریه هاست دانش غیر از اطلاعات است در هرم دانش پایه هرم داده‌ها هستند یعنی چیزی که حواس ما را تحریک می‌کند ذهن ما را درگیر می‌کند داده ها بدرد ما نمی‌خورد ما داده را می‌گیریم تحلیل می‌کنیم تبدیل به اطلاعات می‌شود؛ اطلاعات در بیرون وجود ندارد اطلاعات حاصل پردازش ذهن ما است.

حجت الاسلام اسلامی گفت: یکی دیگر از ویژگی های دانش معرفت است دانش دگرگون ساز است؛ شما اگر پنج مقاله خواندید در مورد مصرف دخانیات و سرطان ریه و هیچ تغییری در شما رخ نداد شما هیچ دانشی بدست نیاوردید؛ دانش باید با تغییر همراه باشد. آن دانشی که ما را دگرگون نکند دانش نیست.

وی تصریح کرد: سومین ویژگی دانش؛ آن است که دانش چشم انداز داشته باشد؛ و چهارمین ویژگی شما در هر رشته ای علم داشته باشید معرفت یعنی فهم عالم، ما انسان ها چون محدود هستیم علم خود را نیز محدود می‌کنیم.

استاد حوزه علمیه افزود: اگر چیزی را نمی‌دانید بگویید نمی‌دانیم چون ما طلبه ها خیلی کتاب می‌خوانیم مردم فکر می‌کنند همه چیز می‌دانیم، اگر چیزی را بلد نیستیم محکم و قاطع بگویید بلد نیستم؛ شاید اول برای شما سخت باشد ولی بهتر است.کسی که بگوید نمی‌دانم آدم با تقوایی است نمی‌خواهد حرف نسنجیده بزند.

وی گفت: کسی بدش می آید بگوید من نمی‌دانم که دین ضعیفی داشته باشد چون فکر می‌کند طرف مقابل به علم او شک می‌کند و دیگر به حرفهای او اعتماد نمی‌کند؛ ولی برعکس این تصور است اگر شخصی سوالی می‌پرسد و ما ندانسته پاسخ او را دهیم و شخص پاسخ درست را پیدا کند آن زمان است که ما بیسواد تلقی می‌شویم وقتی نمی‌دانید بگویید نمی‌دانم.

حجت الاسلام اسلامی تصریح کرد: با گفتن نمی‌دانم دو چیز مشخص می‌شود یکی اینکه میگویم نمی‌دانم از من انتظار خاص نداشته باش یکی می‌گویم چه چیزی را خوب میدانم آن را از من بخواه.

انتهای پیام/