یادداشت | اخلاق در قیام عاشورا

عاشورا ابعاد مختلفی‌ دارد قیام امام حسین(علیه السلام) صرفا عرفانی و حماسی و مرثیه سرایی نیست بلکه قیام‌ امام‌(ع) غیر از ابعاد اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حماسی یک بعد مهم هم دارد به نام بعد اخلاقی که مورد غفلت واقع شده است که بعد اخلاقی آن کمتر از بعد حماسی آن نیست، چه ‌درسی‌ بهتر از درس‌ اخلاقی‌، همان‌ طوری‌ که‌ جدّ حسین‌(ع) فرمود: بر شما است‌ به‌ مکارم‌ اخلاق‌، زیرا خداوند مرا به‌ آن‌ مبعوث‌ کرده‌ است.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران، قطعا واقعه کربلا از وقایع دردناکی است که قاب هر مومن و انسان آزاده را به درد می آورد. عاشورا و حرکت اباعبدالله(ع) یک جریان است و یک اتفاق یا پدیده منحصر به زمان و مکان خاص نیست که مانند قصه ای مدتی گفته و سپس به فراموشی سپرده شود بلکه جریانی است که در طول زمان در قلب تاریخ ثبت و جای دارد و هرگز فراموش نمی شود.

شاهد این موضوع پیامی است که حضرت زینب(س) در جلسه یزید لعنت الله علیه به یزید فرمود: مکرو حیله‌ات‌ را به‌ کار ببر، آنچه‌ تلاش‌ و سعی‌ داری‌ به‌ کارگیر، به‌ خدا قسم‌! یاد ما را از دل‌ها نمی‌توانی‌ محو کنی‌ و وحی‌ ما را نمی‌توانی‌ بمیرانی‌.

عاشورا ابعاد مختلفی‌ دارد قیام امام حسین علیه السلام صرفا عرفانی و حماسی و مرثیه سرایی نیست.

قیام‌ امام‌ (ع) غیر از ابعاد اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حماسی یک بعد مهم هم دارد به نام بعد اخلاقی که مورد غفلت واقع شده است که بعد اخلاقی آن کمتر از بعد حماسی آن نیست چه ‌درسی‌ بهتر از درس‌ اخلاقی‌، همان‌ طوری‌ که‌ جدّ حسین‌(ع) فرمودند: بر شما است‌ به‌ مکارم‌ اخلاق‌، زیرا خداوند مرا به‌ آن‌ مبعوث‌ کرده‌ است‌ و همچنین فرمودند: زیبای‌ خلقت‌ ما، به‌ دست‌ ما نیست‌، اما زیبایی‌ سیرت‌ و درون‌ به‌ دست‌ ما است‌، مطالعة‌ بعد اخلاقی‌ عاشورای‌ امام‌حسین(ع)‌، انسان‌ را به‌ مکارم‌ اخلاقی‌ نائل‌ می‌سازد و در این‌ مقال‌، به‌ گو شه ای‌ از مکارم ‌اخلاقی‌ عاشورای‌ حسینی‌ اشاره‌ می‌کنیم‌.

کربلا صحنه نمایش‌ فضایل‌ اخلاقی‌ و رذایل‌ اخلاقی

امام‌ در بیت‌ شرف‌ و عزّت‌ رشد یافته‌، خاندانی‌ که‌ همه آنان‌ از بزرگواری‌ برخوردار بودند و طرف‌ مقابل‌ یزید، در خاندانی‌ که‌ دست‌ به‌ هر پلیدی‌ می‌زدند بزرگ‌ شده‌است‌ و تقابل‌ آن‌ دو، تقابل‌ نور و ظلمت‌ یا تقابل‌ فضیلت‌ و رذیلت‌ بوده‌ است.

ابا عبدالله(ع) پسر دختر رسول‌ خدا و پسر امیرالمؤمنین‌ علی(ع)‌ است‌، در بیت ‌نبوّت‌ که‌ دارای‌ شرف‌ نسب‌ است‌ رشد کرده‌ و تمام‌ مکارم‌ اخلاق‌ و فضایل‌ و محاسن ‌اعمال‌، از جمله‌: همّت‌ عالی‌، نهایت‌ شجاعت‌ وجود، علم‌ به‌ اسرار و فصاحت‌ لسان‌ در اوتکمیل‌ و اوصافی‌، از قبیل‌ یاری‌ کردن‌ حق‌ و نهی‌ از منکر، جهاد با ستمگران‌، تواضع‌ وفروتنی‌ همراه‌ با عزّت‌ نفس‌، عدل‌، صبر، حلم‌، عفت‌، مروّت‌ و ورع‌ در او جمع‌ بوده‌ است‌ و از سلامت‌ فطرت‌ و جمال‌ خلقت‌ و قدرت‌ اندیشه‌ و تعقل‌ و قوّت‌ جسمانی‌ برخوردار بوده‌ است‌.

بنابراین‌ جنگ‌ بین‌ دو دسته‌ یعنی‌ جلاّدها و شهدا بوده‌ است‌، زیرا از زمانی‌ که‌ مقرّر شد که‌ این‌ گروه‌ یاران‌ یزید و کارگزاران‌ حکومتی‌ او باشند، تصمیم‌ گرفتند که‌ مسئله امام‌ حسین(ع)‌ را به‌ روش‌ جلاّدان‌ که‌ غیر از خون‌ ریزی‌ چیزی‌ نمی‌فهمند اجرا نمایند و یاران‌ امام‌ حسین‌(ع) هم‌، تمام‌ همّتشان‌ براین‌ بوده‌ که‌ تمام‌ دنیا را در راه‌ آزادی‌ بدهند. این‌ گروه‌ شهدایی‌ هستند، همه‌ چیز را برای‌ آزادی‌ می‌دهند و آن‌ دست‌ جلّادانی‌ هستند که‌همه‌ چیز را برای‌ به‌ دست‌ آوردن‌ مال‌ می‌دهند.

برای‌ اثبات‌ رضالت و خسّت‌ یاران‌ یزید، همین‌ بس‌ که‌ در مواجهه‌ با حسین‌(ع) در کربلا چون‌ اعتقاد به‌ کرامت‌ نفسانی‌ او داشتند، در کشتن‌ آن‌ حضرت‌ به‌ خود می‌لرزیدند، سپس‌ لباس‌ها را از تن‌ آن‌ حضرت‌ بیرون‌ آوردند و غارت‌ کردند، اگر به‌ دین‌ حسین‌ ورسالت‌ جدش‌ منکر بودند، پستی‌شان‌ کمتر بود، تا چه‌ برسد کسی‌ مسلمان‌ باشد و چنین‌عملی‌ را انجام‌ بدهد.

و شما می‌توانید مکارم‌ اخلاقی‌ و فضایل‌ انسانی‌ حسین‌(ع) و یارانش‌ را از زبان‌عمر سعد و یارانش‌ بشنوید. وقتی‌ که‌ به‌ عمر سعد حکومت‌ ری‌ را دادند، و به‌ او کشتن ‌اباعبدالله را هم‌ پیشنهاد کردند او ابتدا امتناع‌ نمود و سپس‌ مهلت‌ خواست‌ و در نهایت ‌پذیرفت‌ و این‌ شعر را گفت‌: به خدا قسم نمی دانم سرگردانم حکومت ری آرزویم را رها کنم یا با کشتن حسین گناهکار برگردم. حال آن که مجازات کشتن حسین(ع) آتشی است و هیچ چیز مانع آن نمی شود و اما ملک ری روشنایی چشم من است تنها عمر سعد این گونه فکر نمی کرد همه یارانش می دانستند به چه جنایتی دست می زنند و در شهادتش مکث کردند که با فریا شمر دست به بریدن سر فرزند زهرا س زدند اما به فرموده امام حسین(ع) شکم های آن ها از حرام پر شده بود و گوش هایشان کر شده بود.

صداقت در گفتار

مانند سیاست مداران دیگر هرگز دروغ نگفت قبل از حرکت فرمود: هرکس می خواهد خونش را بدهد و آماده آقای پروردگار است با ما حرکت کند و من هم فردا ان شالله حرکت می کنم. هرکس عاشق خون دادن است بیاید من مشتی شیفته شهادت می خواهم، نه طالب ریاست.

امام صداقت خود را عملا اثبات کردند و روز عاشورا در سخنرانی به مردم فرمودند: به خدا قسم به عمد دروغی نگفتم، از وقتی دانستم خداوند بر اهل دروغ خشم می کند و سازنده آن را ضرر می زند و امام برای جلب افراد از طریق نامشروع استفاده نکرد و اخبار واقعی کوفه را پنهان نکرد بلکه شفافیت در خبر رسانی شیوه امام ع بود. شهادت هانی و مسلم را پنهان نکرد.

ویژگی اخلاقی دیگر وفای به عهد و پیمان بود، اهل مکر و فریب نبود، به ارزش های اسلامی پایبند بود، رعایت ادب در برخورد داشتند، برخورد کریمانه با دشمن آب دادن به دشمن، آغاز کرد جنگ نبودند و امتناع می کردند، عفو بخشش دشمن، عزت نفس عزت حسینی و غیرت دینی حسینی و شجاعت، مساوات در کربلا، ایثار در کربلا،نیت خالص و...

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha