یادداشت| زنان؛ بی‌تصویر در سینمای ایران

هنر هفتم، تأثیر زیادی در هویت‌سازی و ذائقه‌سازی مخاطب دارد به همین خاطر تصویری که بازنمایی می‌کند بسیار مهم است اما در چند دهه اخیر شمایلی که از زن ایرانی ارائه دادند با ماهیت اصلی او بسیار تفاوت دارد.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران، «مخاطب امروز به دنبال سرگرمی است و سؤال اینجاست که تا کجا باید باسلیقه مخاطب جلو برویم؟» این گفته بابک خواجه پاشا کارگردان سینماست، سینما نقش مهمی را در تصویرسازی و بازنمایی از خانواده، زنان، مردان و نقش‌های اجتماعی ایفا می‌کند زیرا هنر هفتم به‌قدری تأثیرگذار است که می‌تواند درست و غلط را تغییر دهد و در درازمدت نگرش بیننده را به سمت هدف موردنظرش ببرد مثلاً تکه کلام یک بازیگر در مدت کوتاهی دهان‌به‌دهان می‌چرخد که در یکی دو سال اخیر، فیلمسازان زیادی تلاش کردند فیلم و سریال‌هایی با موضوعات مرتبط به زنان بسازند تا به‌زعم خود نگرش‌های غلط به ساحت زن را رفع کنند به‌خاطر اهمیت و تأثیر چشمگیری که این تولیدات در هویت زنان و دختران دارد این سؤال به وجود می‌آید که بازنمایی زن در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی چقدر با الگوی ایرانی اسلامی تطابق دارد و هویت‌ساز است. در ادامه این گزارش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم.

مانیفست رسانه‌ای از زن نداریم

در سینما ما هویت غنی از زن نداریم در واقع نتوانسته‌ایم یک مانیفست رسانه‌ای از زن را ایجاد کنیم، محمدتقی فهیم منتقد سینما درباره واقعیت زن ایرانی که در سینما به تصویر کشیده می‌شود، می‌گوید: «سینمای ایران نتوانسته شمایلی از زن ایرانی که در تمام دنیا قابل‌فهم و شناسایی باشد را ترسیم کند که هم ناتوان بوده و هم گاهی علیه این تصویر حرکت کرده است همچنین تولیدات زیادی داشتیم که موجب دلخوری زنان به‌ویژه در چارچوب تعریف زن در خانواده شده‌اند اما این مسئله به این معنا نیست که در سینمای ایران فیلم‌هایی که به‌درستی به شخصیت زن پرداخته‌اند، نداریم اما این زنان متعلق به اقشار خاصی هستند.»

نادیده‌گرفتن شناسنامه زن در سینما

اگر از یک جوان بپرسید اسم چند مدال‌آور زن در مسابقات ورزشی را نام ببرد، تعداد محدودی را می‌گویند چون سینما که وظیفه‌اش الگوسازی است در این زمینه کم‌کاری کرده است در واقع رسانه از این وظیفه مهمش فاصله گرفته و بیشتر نمای کاستی‌ها و ناخواسته‌های زنان شده است، فهیم می‌گوید: «حتی در میان فیلم‌های اجتماعی کمتر می‌توان شخصیت زنی را به یاد آورد که زندگی معمولی در کوچه و خیابان و شهر داشته باشد و درعین‌حال در خاطر ما هم بماند شمایلی از زن ایرانی در قامت همسر، مادر، دختر و... نداریم که در ذهن ماندگار شود اگر هم باشد معمولاً از جنس سینمای دفاع مقدس است» به گفته فهیم، سینمای ایران فراموش کرده است که زن مستقل نیست و از روی هوا ظاهر نمی‌شود. وقتی صحبت از زن می‌کنیم، باید شناسنامه‌ای برای او در نظر داشته باشیم از خانواده و شغل گرفته تا جایگاهش در اجتماع و...

کنشگر فقط برای فروپاشی!

ما رسانه‌ و سینمایی که در خدمت زنان و برای مسائل آنها باشد، نداریم. فهمیم می‌گوید: «سینمای اجتماعی، به‌رغم آنکه بیشتر زن محور بوده، درعین‌حال سینمایی شکست‌خورده در زمینه ترسیم زن ایرانی است وقتی به سینمای دنیا نگاه می‌کنیم و فیلم‌هایی مانند ژاندارک و یا آثار جان فورد را می‌بینیم، شاهد شمایلی از زنانی کنش‌مند هستیم که می‌توانند خانواده خود را سامان بدهند و تأثیر روی محیط خود بگذارند.

ما چنین زنانی را کمتر در سینمای خود داریم. فیلم باید بتواند با کدگذاری، ما را به شناسنامه یک زن ارجاع بدهد.» به گفته این منتقد، کنش زنان در سینمای ایران، غالباً در جهت «فروپاشی» است یعنی یا طلاق می‌خواهند، یا به فکر مهاجرت‌اند و یا در حال به‌پاکردن فتنه‌ای هستند که از نظر ژانر هم تفاوتی ندارد و در همه ژانرها همین‌گونه عمل کرده‌ایم. به همین دلیل از نظر من سینمای ایران در این زمینه به جز چند آثار محدود دچار شکست خوردگی شده است و این آثار هم آن‌قدر کم‌رنگ‌اند که نمی‌شود از آنها به شمایل زن ایرانی رسید و صرفاً خوانش‌های فردی یک فیلمساز نسبت به شخصیت زن هستند.

سینما؛ ملغمه‌ای از تصویر زنان

برخی برای این کم‌کاری در حوزه سینما معتقدند که چون زنان ایرانی همه شبیه به هم نیستند پس نمی‌توان یک تصویر خاصی از آنها را نشان داد که فهیم در این باره می‌گوید: «در همه دنیا شمایل تیپیکالی از زن وجود دارد و ما هم می‌توانیم داشته باشیم مگر زنان فرانسوی همه شبیه هم هستند؟ مگر زنان هندی همه شبیه به هم هستند؟ اما وقتی نمایی کوتاه از یک فیلم را در قاب تلویزیون می‌بینیم به‌راحتی متوجه می‌شویم یک زن متعلق به فرهنگ فرانسه است و زن دیگر هندی است قطعاً این زنان با زنان موجود در فیلم‌های آمریکایی متفاوت هستند، سینمای کره و یا چین هم امروز همین ویژگی را دارند.»

به گفته او، سینمای ایران ملغمه‌ای است که در آن تصویری از زن ایرانی پیدا نمی‌کنید این جزئیات است که یک شخصیت را می‌سازد. فیلمسازان ما به جزئیاتی که شخصیت را می‌سازد، نه شناخت دارند و نه تحقیق و پژوهشی می‌کنند، مگر آن بزرگانی که با کتاب عجین هستند و به این موضوعات توجه دارند.

صدایی که در سینما شنیده نمی‌شود

اما این رسانه اعم از سینما، سریال‌ها و... که پوسته‌ای از شمایل زن ایرانی را نشان می‌دهند، جایگاه مهمی در بین زنان و دختران دارد و بخش مهمی از هویت خودشان را از این معجون رسانه‌ای دریافت می‌کنند که به گفته فاطمه محمدی پژوهشگر و مدیرگروه آسیب‌های اجتماعی مرکز پژوهش‌های مجلس، ما صدایی از زنان در رسانه نداشتیم. در این دو سال اخیر احساس کردیم که باید به زن‌ها پرداخته شود حتی در تولیدات سینمایی هم تعداد انگشت شماری اثر داریم که محوریت آن زنان باشند. در واقع نتوانستیم یک الگوی اسلامی، سنتی، نخبگانی، ورزشی و... برای جامعه زنان بسازیم.

الگوهای درست و مناسب در سینما باید به دست افراد کاربلد و خبره‌ای که هم به سینما و هم به تمام جوانب حوزه زنان مسلط‌ هستند معرفی و ترویج شود، به گفته محمدی نباید هرکسی به خودش اجازه دهد درباره هر مسئله‌ای، به‌ویژه حوزه زنان اظهارنظری کند که باعث گمراهی قشری در جامعه شود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha