داوود عامری جانباز دفاع مقدس گلستانی، است که در رشتههای ورزشی و هنری صاحب مقام بوده و دستاوردهای جهانی به همراه داشته است.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران / گلستان، جانبازی بهمانند شهیدان است که، ایثارِ جان کرده است؛ اما خداوندمنان دوباره آن را به او برگردانده تا در مأموریتی خطیرتر ایفای نقش کند تا غفلت و بیخبری را از سیمای جامعه برگیرد و این بسی سختتر از شهادت است زیرا باید زندگی کند ولی در حالی که هم روشندل است و هم حنجرهای برای سخن ندارد، اما با روحیه ایثارگری خود را مسئول میداند.
دستش را به رسم ادب و با یاد حضرت قمر بنیهاشم علیهالسلام در سیم خاردارها به ودیعه گذاشته و پایش را در خاکریزها به دست فراموشی سپرده است، تا من و تو ای دوست گرامی، یادمان نرود روزگاری از این روزها، هشت سال دفاع مقدس داشتیم که ستارههایی با اقتدا به معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه برای اعتقادات پاک و ایران عزیز جنگیدند.
در همین راستا و به پاسداشت جانفشانیهای این بزرگواران با آقای داوود عامری جانباز ۷۰ درصد، که همسر ایشان از کارکنان این مدرسه علمیه است، دیدار کرده و وارد گفتگو شدیم که از منظر خوانندگان محترم میگذرد:
۱. لطفاً خودتان را بطور کامل معرفی فرمایید؟
داوود عامری هستم. فرزند ابراهیم که خرداد ۱۳۴۲ در شهرستان گرگان متولد شدم.
۲. چگونه از شروع جنگ باخبر شدید؟
از طریق رادیو و تلویزیون خبر بمباران فرودگاه تهران را شنیدم که توسط کشور عراق جنگ شروع شده است.
۳. اولین حضور شما در جبهههای جنگ در کدام منطقه بود؟
بعد از حضور برادر بزرگتر در سال ۱۳۵۹ در جبههها و در ادامه اعزام پدر به مناطق جنگی جنوب. جنگ در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ ادامه پیدا کرده بود، بنده هم از سال ۱۳۶۲ بعد از طی دوره آموزشی در پادگان منجیل در آزادسازی شهر مهران عملیات والفجر ۳ حضور پیدا کردم. قریب ۷۰ ماه بهصورت داوطلب بسیجی در دفاع مقدس حضور داشتم و خانواده نیز با توجه به حضور بزرگترها (برادر و پدر)، رضایت مادر را هم بدست آورده و با حساسیتهایی که داشتند، پذیرفتند.
۴. در چه عملیاتهایی شرکت داشتید و در کدام عملیات مجروح شدید؟
عملیات والفجر ۳ مهران، والفجر ۱۰ کردستان، کربلای ۱ مهران، کربلای ۵ شلمچه. در عملیات کربلا ۵ که به عنوان دیدهبان حضور داشتم، در شلمچه از ناحیه پا و شکم و دست مجروح شدم و منجر به ۷۰ درصد جانبازی شد.
۵. از روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و شرایط و حال و هوای آن روزها بگویید؛ در این روزها چه نقشی داشته و چه میکردهاید؟
سال ۱۳۵۵ یا ۱۳۵۶ به دیدار شهید آیتالله مدنی که در گنبد تبعید بود، رفتم. زمینه آشنایی با حال و هوای انقلاب و تکثیر نوارهای سخنرانی حضرت امام رحمتاللهعلیه، توسط برادر بزرگتر از قم و تهران انجام میشد و نیز پخش اعلامیه توسط پدر و برادر. خودم در دانشگاه منابع و مسجد گلشن و شعارنویسی و حضور در تمام راهپیمایی و درگیریهای که با نیروی رژیم شاهنشاهی انجام میشد که غالبا در محلههای گرگان از جمله سرچشمه و دربنو و خیابان امام خمینی رحمتاللهعلیه و مسجد آقا کوچک و میدان عباسعلی و خیابان ملل بصورت متعدد انجام می شد، حضور داشتم.
۶. تصویری فراموشنشدنی از جبهه را برای ما بیان کنید.
لحظه مجروحیت که هم زمان سه تن از دوستان در همان لحظه به فاصله دو متر شهید شدند، تصویری فراموشنشدنی بود و مجروحیت دوستم رجبعلی احمدی و خودم.
۷. در حال حاضر به چه شغل و فعالیتی مشغول هستید؟
به مدت پنج سال در دفتر نماینده ولی فقیه و امام جمعه گرگان آیتالله نورمفیدی مشغول بودم و از سال ۱۳۷۳ تاکنون در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان فعالیت جانبی. در ادامه، حضور در طبیعت و کوهنوردی از دوران نوجوانی بعد از مجروحیت هم این رشته ورزشی را ادامه داده و به قلههای مختلف کشور از جمله دماوند، دنا، سهند، سبلان، شیرکوه و تفتان و نیز به دو قله خارج از کشور آرارات در ترکیه و کلیمانجارو در تانزانیا صعود داشتهام و در رشته والیبال نشسته و تیراندازی با کمان هم فعالیت داشتهام.
در رشته هنری، عکاسی را ادامه داده و بیش از ۳۰ عنوان از مسابقات داخلی و بیش از ۳۰ رتبه شامل مدال و کاپ و تندیس از کشورهای مختلف کسب کردهام.
مدرک درجه دو هنری از وزارت ارشاد اسلامی و مدرک هنرمند ممتاز از فدراسیون جهانی عکاسی در فرانسه دریافت کردهام؛ همچنین داوری جشنوارههای متعدد داخلی و خارجی را به عهده داشتهام؛ دو کتاب عکس از والدین شهدای استان گلستان دوبار چاپ شده است، در کشورهای مختلف بهصورت حضوری از جمله آلمان و سوئیس و الجزایر و ترکمستان و آذربایجان نمایشگاه برگزار کردهام.
۸. بهعنوان یک جانباز چه انتظاری از جامعه دارید؟
هر چند قوه فراموشی در استانها منجر به از یاد بردن خاطرات تلخ و شیرین گذشته میشود و این موضوع سبب فراموشی ایثار و از خودگذشتگی نسل مدافع شده است اما امیدوارم با تلاش دستاندرکاران و یادآوری رشادتها و زنده نگه داشتن آن دوران تاریخی در اذهان جامعه شرایط فعلی بهبود پیدا کند و برای آرمانهای انقلاب که بابت آن شهدای بسیاری چه قبل و حین و بعد از پیروزی نثار گردید، کوشا باشیم.
انتهای پیام/
نظر شما