امیدی که اینجا آوارگان در دل می‌پرورانند

آنان از هر سنی همواره در حرکتند،..ولی در هزاران هزار صحنه‌ غمبار و دردناک جاری، یک نکته به وضوح دیده می‌شود و آن امیدی است که اینجا آوارگان در دل خود می‌پرورانند. امید به زندگیِ فردا و امید به فرداهایی متفاوت.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران | بدبختی و سیه‌روزی مدتهاست که بر زندگی زنان و کودکان و جوانان و پیران غزه مستولی است. کلمات به هیچ‌وجه قادر نیستند زوایای مختلف زندگی فاجعه‌بار مردمان این نقطه از زمین را به رشته تحریر درآورند. باید نوشت که کلمات در توصیف فجایع و مصیبت‌هایی که هر لحظه در اینجا رخ می‌دهد، عاجزند. آنچه دیده می‌شود تاریکی و خون و آوار است و هر لحظه از کوچه‌ها و خیابان‌هایی که دیگر شباهتی به کوچه و خیابانی که می‌شناسیم گریه‌ها و فریادهای دلخراش به گوش می‌رسد، فریادها و گریه‌هایی که گویا پایانی ندارند...

تقریبا هیچ ساختمانی سالم نمانده، سقف‌های و ستون‌های آن‌ها فروریخته است و لودرها، آوارها را در حاشیه آن‌ها تلنبار کرده‌اند تا کماکان راه رفت وآمد وجود داشته باشد. آدم‌ها همه سرگردان و آواره‌اند و حتی این امکان را هم ندارند که چند شبی را در مخروبه‌های خود در امان از حملات و انفجارها بیاسایند.

آنان از هر سنی همواره در حرکتند، از مخروبه‌ای به مخروبه دیگر به امید تنها دقایقی آرام گرفتن و آرمیدن در پناه دیواری یا زیر سقف فرو افتاده‌ای تا بتوانند کمی بیندیشند که باید به کجا پناه آورند و چه باید کنند برای امروز و شاید فردایشان. هر کسی برای سیرکردن شکم‌های گرسنه افرادی که از خانواده‌اش باقی مانده‌اند و البته فقط زنده نگهداشتن آن‌ها می‌کوشد.

ولی در هزاران هزار صحنه‌ غمبار و دردناک جاری، یک نکته به وضوح دیده می‌شود و آن امیدی است که اینجا آوارگان در دل خود می‌پرورانند. امید به زندگیِ فردا و امید به فرداهایی متفاوت. تأمل و تعمق بیشتر این پرسش‌ها را به ذهن روان‌شناسان متبادر می‌کند که مردمان در این مخروبه‌ها بویژه کودکان و نوجوانان و جوانانی که محکومند این روزها و ماه‌ها را تجربه کنند در خواب‌ها و رؤیاهایشان چه می‌بینند؟ خواب برای آنان چه مفهومی دارد؟ رؤیاها و آرزوهایشان چگونه شکل می‌گیرد و از چه صحنه‌هایی ساخته می‌شود؟ پیرامون خود و جهان امروز برای آنان چه مفهومی دارد؟ و چگونه داوری می‌کنند؟ روزهای آینده آنان با چه نوع تروماهایی روبروست؟

و از سوی دیگر، دنیا فردا برای آنان چه پاسخی در مقابل بی‌عملی‌اش خواهد داشت؟ و آنان باید چگونه دنیا را بپذیرند و فراموش کنند؟ آنانی که امروز بسیار بی‌پناهند و هر آغوشی را برای لحظه‌ای پناه بردن به آن و گریستن و نجوا کردن و نیز شکایت از دنیای بیرحم مقابلشان از دست داده‌اند. باید از دنیا پرسید فردا به این رنجدیدگان چه پاسخی می‌دهید؟

هدی‌سادات چاوشی

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha