وقتی همسرم با خانواده‌ام قطع ارتباط کرده، چه کنم؟

زمانی که همسرتان با خانواده شما قطع ارتباط کرده، اول با گفت‌وگویی آرام و بدون قضاوت، دلیل دلخوری همسرتان را روشن کنید. سپس با احترام به احساساتش، درباره اهمیت خانواده‌تان هم صادقانه صحبت کنید. در نهایت، با پیشنهاد قدم‌های کوچک و همراهی تدریجی، زمینه‌ی بازسازی رابطه را فراهم سازید.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران، حجت الاسلام رضا یوسف زاده از کارشناسان و مشاوران موضوع خانواده در پرسش و پاسخی به موضوع «ترمیم ارتباط میان همسر و خانواده زوج» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

پرسش

سه سال است که همسرم هیچ ارتباطی با خانواده‌ام ندارد، در این شرایط چگونه می‌توانم برای بهبود تدریجی این رابطه کاری انجام دهم؟

پاسخ

برای مواجهه با این موضوع چند توصیه کلیدی وجود دارد که می‌تواند به شما در مسیر بهبود این وضعیت کمک کند؛

۱.در گام نخست، باید ریشه ناراحتی همسرتان را با دقت شناسایی کنید، سعی کنید با آرامش و بدون قضاوت، از خود او بپرسید که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است و از او بخواهید مشخص کند از چه زمانی و به چه دلیل دچار ناراحتی شده است، بیان پرسش‌هایی مانند «چه چیزی باعث رنجش تو شد؟» یا «از کی احساس ناراحتی داری؟»، می‌تواند به روشن شدن مسئله کمک کند، با این شیوه ممکن است متوجه شوید که ریشه مشکل در یک سوءتفاهم ساده است و نه چیزی عمیق‌تر.

۲. درک، همدلی و حمایت از احساسات همسرتان را در اولویت قرار دهید، لازم است به احساسات منفی او احترام بگذارید. ناراحتی، خشم یا دلخوری‌ای که موجب قطع ارتباط شده‌اند، نیاز به پذیرش و درک دارند، احساسات منفی گاه به قدری قدرتمند هستند که حتی بدون گفت‌وگو، باعث گسستن پیوندها می‌شوند، بنابراین بهتر است ابتدا جایگاه همسرتان را در زندگی‌تان تثبیت کرده و به‌روشنی به او نشان دهید که احساساتش برایتان اهمیت دارد.

۳. در مرحله بعد، درباره اهمیت خانواده‌تان برای خودتان با مهربانی و منطق صحبت کنید، پس از آن‌که درباره احساسات و دلخوری‌های همسرتان صحبت کردید و او را شنیدید، می‌توانید با زبانی نرم و محبت‌آمیز به او توضیح دهید که خانواده‌تان نیز برایتان مهم‌اند، فرض کنید وقتی نام خانواده‌تان مطرح می‌شود، همسرتان به‌کلی واکنش تند نشان می‌دهد، این واکنش ممکن است ناشی از دلخوری‌های گذشته یا حتی تعاملات نادرست اولیه باشد.

شاید در گذشته دفاع‌های افراطی از سوی شما یا خانواده‌تان رخ داده که باعث تشدید فاصله شده است. در این صورت می‌توانید گفت‌وگو را این‌گونه آغاز کنید: «عزیزم، تو برایم بسیار ارزشمندی. می‌دانم از خانواده‌ام دلخوری و شاید نخواهی درباره‌اش صحبت کنی، اما این موضوع مرا آزار می‌دهد، نمی‌خواهم در موقعیتی باشم که ناچار به انتخاب میان تو و خانواده‌ام شوم. احساس می‌کنم وظیفه‌ام این است که به‌جای قطع رابطه‌ها، در ترمیم آن‌ها تلاش کنم.»

۴. در ادامه، راه حل‌ها را به‌صورت مشترک جست‌وجو کنید، از او بپرسید که: «به نظرت چه کاری از من ساخته است تا شرایط بهتر شود؟» یا «ترجیح می‌دهی این رابطه را چگونه، گام‌به‌گام، بازسازی کنیم؟»، این مشارکت دادن همسرتان در یافتن راه‌حل، به او احساس اهمیت و احترام می‌دهد و احتمال همکاری‌اش را افزایش می‌دهد.

۵. و نهایتاً، شروع بازسازی رابطه را با قدم‌های کوچک و هوشمندانه آغاز کنید، با توجه به این‌که سه سال یا حتی بیشتر از قطع رابطه گذشته، نباید انتظار داشت که همه‌چیز ناگهان و به‌طور کامل تغییر کند. شروع را با مناسبت‌های کوچک و کوتاه برنامه‌ریزی کنید، برای مثال، اگر مراسمی مانند روضه، مولودی یا هیئت در کار بود، بگویید: «بیایید فقط برای دقایقی کوتاه حضور داشته باشیم، بدون نیاز به گفت‌وگویی خاص یا مستقیم.»

از عبارات الزام‌آور مانند «باید» یا «همیشه» پرهیز کنید. نگوئید: «از فردا هر هفته برویم.» بلکه بگذارید همه‌چیز به‌تدریج و با صبوری شکل بگیرد. شاید یکی، دو یا حتی سه ماه طول بکشد تا همسرتان آماده شود. اما وقتی او حس کند که شما در کنارش هستید و حمایتش می‌کنید، احساس امنیت و آرامش بیشتری خواهد داشت.

واقعیت این است که همه انسان‌ها وقتی احساس حمایت و درک شدن دارند، حالشان بهتر می‌شود و آمادگی بیشتری برای تغییر و بازسازی روابط نشان می‌دهند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha