مدیر حوزههای علمیه خواهران مازندران در یادداشت خود در پیامی آمریکا و اسرائیل را در حمله اسرائیل به ایران و شهادت جمعی از فرماندهان سپاه و دانشمندان هستهای محکوم کرد.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران/مازندران، پیام حجت الاسلام والمسلمین قائمی مدیر محترم حوزه علمیه خواهران مازندران در یادداشت خود به مناسبت حمله اسرائیل به ایران و شهدای جمعی از فرماندهان سپاه و دانشمندان هستهای آورده است؛ هر چند که همگان خود را عزادار به غم از دست دادن جمعی از عزیران غیرنظامی و نظامی بهخصوص فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان نامی این سرزمین در حوزه انرژی هستهای میدانیم، اما چنانچه ناخدای کشتی انقلاب فرموده؛ این عزاداری ما در از نوع و در راستای غم بزرگ شهادت اسوه ایثار و رشادت امام حسین (ع) در آستانه محرم حسینی است که شور و شعور انقلابی و تحول آفرینی را به برایمان به دنبال خواهد داشت و به همین علت است که تاریخ ثابت کرده همیشه از خون ریخته شده شهدایی همچون شهریارها در مسیر شکوفایی علمی غنی سازی 60 درصد رخ داد تا ملت بزرگ ایران در برابر ادعای علمی غرب باعث تحقیر نشود و از خون سلیمانیها در راه تعالی امنیت منطقهای و فرامنطقهای، مکتب حاج قاسم می روید تا رقم زننده شکوفایی قدرت و امنیت ایران اسلامی در منطقه باشد، اما در کنار شکیبایی از این فراقها و تحمل زجرها که به فرموده مقام معظم رهبری، لازمه هر حرکتی تحولی است؛ باید نکاتی را در نظر داشت:
1) ضرورت انسجام و صبر و شکیبایی عمومی و پرهیز از هرگونه اقدامات هیجانی و احساسی جهت حفظ آرامش اجتماعی و تقویت روحیه جهادی برای سربازان خط مقدم در تأمین امنیت و دفاع از این مرز و بوم، لذا میتواند هر گونه اقدام و تحرکات اجتماعی متأثر از احساسات یا هیجانات عمومی برخواسته از افکارسازی دشمن در فضای مجازی، را بستری برای تضعیف قدرت کنشگری برای نیروهای امنیتی و تمرکز حاکمیت در پاسخگویی قاطع به جنایات دشمن شود.
2) رژیم منحوس صهیونیستی در طول عمر پر از نکبت و درد خودش برای جهانیان از بدو تولد نامشروع خود در منطقه از طریق دسیسهای آشکار از سوی استکبار در قالب طرح قیمومیت جامعه ملل برای ناامن سازی منطقه بهعنوان یک نیروی نیابتی، نشان داد که هیچگاه تابع هیچ قانون و قاعده بین المللی نبوده و نخواهد بود، چرا که همواره پدرخواندههای او ادعای حقوق بشر و نهادگرایی را پوششی برای مصون نگهداشتن این غده سرطانی در منطقه قرار داده بودند. لذا ضرورت دارد تا تصمیم سازان امنیتی کشور بدانند که از فرایند نظم بین المللی که آمریکا، انگلیس و فرانسه و آلمان مدعی و نگهدارنده آن هستند، امنیتی برای جوامع خواهان «عزت، استقلال و توسعه» بیرون نمیآید و لذا یا نگاه بخود را باید عوض کرد و تغییر داد و یا نگاه به سازمانها و نهادهای بینالملل را و البته هرگز معتقد به انزواگرایی بینالملل و یا ستیزه جویی بین الملل نیستم.
3) با توجه به نکته دوم و اقدامات خودسرانه جهان استکبار و خصوصاً رژیم صهیونیستی در حمله به جوامع سیاسی مستقل و از جمله ایران بدون هیج ضابطه و عرف بین الملل، گویای آن خواهد بود که ایران اسلامی هم میبایستی هرچه سریعتر چنانچه در کلام مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با فرماندهان نیروی دریایی مورد اشاره واقع شده، همانند دیگر قدرتهای بزرگ مانند روسیه، چین، آمریکا، انگلیس به تغییر رویکرد امنیتی خود در دکترین امنیتی به عملیاتهای پیشگیرانه روی بیاورد تا ضمن کاهش هزینه تولید امنیت، شاهد رشد امنیت از طریق بازدارندگی لازم باشیم.
4) هرگز نمیبایستی در تحلیل این جنایت از خط سیر «مصاحبههای اخیر آمریکا، اقدامات تروئیکای اروپایی در ماههای اخیر برای ایفای نقش پلیس بد و بالتبع صدور قطعنامه اخیر در آژانس انرژی اتمی» در زمینه سازی بازی با افکار عمومی کشور و جامعه بین الملل برای زمینه سازی مکانیسم ماشه غفلت نمود. (البته جا دارد هر چند که الان وقتش نیست ولی باید سرغ کسانی که منکر مکانیسم ماشه در برجام بودن و جایزهاش را گرفتن، رفت که مصیبت این روزها در تلاش شبانهروزی هیأت دیپلماتیک در مذاکرات، گلابی همان برجام است)
5) حملات امروز رژیم صهیونیستی یادآور خاطرات پر التهاب ظهور داعش بوده، زمانی که داعش به زنان و کودکان شام و عراق حمله میکرد و ما در پرتو زحمات مدافعان ولایت، احساس امنیت میکردیم، درک واضحی از تروریست و حمله به شهر و ماهیت حیوان صفتانه داعش نداشتیم تا حمله به مجلس توسط داعش رخ داد که حس امنیت را لذیذترین نعمت نظام دانستیم. شاید برخی تا به امروز گوشه چشمی به وعده عدم دشمنی آمریکا و اسرائیل به ملت داشتهاند، ولی امروز که جنازه کودک زیر آوار در کوچههای تهران در قاب رسانه دیده شد، به ناگاه همه اذهان به غزه و پرتاب جنازهها از منازل بمباران شده به آسمان و کف خیابانهای غزه رفت. آری دشمنی این دشمن نه با جمهوری اسلامی و نه با نظام و نه با نیروهای مسلح است بلکه دشمنی و کینه اینان با مردمی که میراثدار تمدن سازی بر اساس نگاه الهی در کهن سزمین ایران زندگی میکنند، رقم خورده است که با انقلاب خود دستان نجس آنان را از منافع ملت مظلوم منطقه قطع کرده است، لذا ترکیب شهدای نظامی و غیرنظامی گویای همین واقعیت است و سندی محکم برای حقانیت سخن شهید طریق القدس یعنی حاج قاسم که میدان و دیپلماسی در کنار هم میتواند قدرتی بر خواسته از علم و توان دفاعی تولید کنند تا با دور کردن دشمن از جغرافیای سرزمینی، بستری برای زایش امنیت پایدار آماده سازند و همین جا باید به روح بلند شهید سلامی درود فستاد که همیشه با نگاه به توسعه حوزه امنیت کشور در ورای جغرافیای سرزمینی، نقش مهمی در این زمینه برعهده داشتند.
ان شاء الله چنانچه ترور شهید محمدی و فخری زاده ها ، غنای بالای 60 درصدی اورانیم را به دنبال داشته و شهادت حاج قاسم و همراهانش، تقویت جبهه مقاومت را، شهادت عباسی و طهرانچیها و سرداران نامی سرزمینمان یعنی باقریها و سلامیها، زمینه ساز پاک شدن منطقه و کره زمین از لوس وجودی صهیونیست و آمریکا خواهد بود.
نظر شما