کرسی آزاداندیشی با عنوان «آسیبشناسی حق گریزی صحابه پیامبر(ص) از غدیر» در ایام دهه ولایت و اعیاد غدیر، با حضور اساتید حوزه در مدرسه علمیه نجمیه سرخه با حضور جمعی از طلاب برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران، کرسی آزاداندیشی با عنوان «آسیبشناسی حق گریزی صحابه پیامبر از غدیر» با حضور استاد مدافع؛ خانم نبوی، استاد منتقد؛ خانم شجاعیان و مجری، خانم سالاریان در سالن اجتماعات مدرسه علمیه نجمیه سرخه با حضور جمعی از طلاب برگزار شد.
در آغاز این کرسی، استاد شجاعیان ضمن تعریف صحابه، به بیان این سوال پرداخت که چگونه میتوان ادعا کرد که صحابه در بحث غدیر ولایت را قبول نکردهاند؟ از سویی دیگر چرا پیامبر(ص) باید از کلمه ولی استفاده کند درصورتیکه میدانست این لفظ مشترک معنایی دارد؟
در مقام پاسخ، خانم نبوی، استاد حوزه، ضمن تاکید بر بیان حدیث غدیر در تمام کتب ششگانه اهل سنت افزود: احادیث زیادی در مورد ولایت امیرالمؤمنین(ع) و حتی از ایشان به عنوان خلیفه یاد شده باشد؛ وجود دارد و به حدیث غدیر هیچ خدشهای وارد نمیشود.
وی افزود: ما حدیث غدیر را همراه با قراینش میشناسیم. «ولی» بهمعنای ولایت است. اگر معنای دوستی میداد، مصداقی برای شأن نزول آن نداشتیم.
خانم نبوی اضافه کرد: با توجه به شرایط و فضای نامناسبی که در آن زمان و مکان بود، پیامبر(ص) دستور دادند همه صبر کنند، پس مشخص است که باید مطلب درست ولایت باشد.
وی تاکید کرد: اتفاقاً معنای "ولی" در اینجا بهمعنای جانشینی میدهد، زمانیکه پیامبر(ص) دست حضرت علی(ع) را گرفت و به او فرمود: «تو ولی امر هر مؤمن و مؤمنه ای بعد از من هستی»، گویاترین عبارت برای بیان این مسئله است و غدیر عطف است.
خانم شجاعیان در ادامه، سوال بعدی را مطرح کرد که چگونه ممکن است به صحابه تهمت نفاق زد؟
خانم نبوی در پاسخ بیان کرد: آنچه در واقعه غدیر اتفاق افتاد، درایت است، اما اهلسنت بیان میکنند که این درایت نیست، بلکه روایت است. همین امر بیانگر این است چهره نفاق صحابه را درگیر کرده بود. نفاق آنقدر چهره صحابه را درگیر کرده بود که خداوند از رسول خود خواست که آنها را با اسم معین کند.
در ادامه خانم شجاعیان گفت: منظور از توابع بیشتر انصار هستند که با وعده هایی که پیامبر به آنها داده بود با ایشان همراه شدند و در تمامی جنگها شرکت میکردند. چگونه ممکن است که آنها این امر را روایت بدانند و درایت را قبول نکند؟
خانم نبوی پاسخ داد: عملکرد خود اهلسنت نشان میدهد که صحابه دچار نفاق شده بودند و فضای اختناق و فشار در آن زمان بسیار زیاد بودهاست. برای این مسئله شاهد مثال زیاد است. نکته این است که آیا خود حضرت رسول مورد تایید اهلسنت بودهاست یا نه؟ اهل سنت ایشان را قبول دارند که مجری احکام الهی است. وقتی آنها آیات را قبول دارند؛ خداوند در قرآن میفرماید: هر شخصی در هنگام مرگ باید وصیت کند، چگونه پیامبر(ص) خدا نباید وصیت میکرد؟
استاد منتقد سوال کرد: قرآن به پیامبر خود دستور مشورت داده است، پس چگونه در مورد جانشین خود نباید با مردم مشورت میکرد؟
خانم نبوی در پاسخ گفت: عقل حکم میکند حاکم یک جامعه اسلامی، برای حفظ آن جامعه، بعد از خود جانشینی انتخاب کند. حتی دختر عمر به پدر خود بیان میکند که برای خود جانشین انتخاب کن.
وی دلیل روایی آن از منابع اهلسنت بیان کرد و افزود: هنگامیکه پیامبر اسلام(ص) قبایل عرب را دعوت مینمود، آنها گفتند که اگر ما تو را یاری کنیم کار بالا بگیرد، آیا جانشینی تو به ما خواهد رسید؟ پیامبر(ص) در جواب آنها فرمود: تعیین رهبری بدست من نیست، بلکه به دست خداست و هر کس را که بخواهد او انتخاب میکند.
خانم شجاعیان در ادامه پرسید: با وجود اینکه حکومت جمهوری اسلامی احیای حکومت نبوی است، پس چرا رهبر انقلاب میزان را رأی ملت بیان کردهاست؟
خانم نبوی در پاسخ گفت: حکومت جمهوری اسلامی برای مقبولیت به مردم نیاز دارد. رسول خدا(ص) مقبولیت و مشروعیت را باهم داشت. اما حضرت علی(ع) با اینکه در بین اهل سنت هم مشروعیت داشت، ولی به دلیل نبودن مقبولیت، ۲۵ سال از خلافت منع شد. اگر این مقبولیت نباشد، حکومت اسلامی نمیتواند سر پا بماند.
خانم نبوی در ادامه در پاسخ به اینک مطلب که با وجود دلیل عقلی چه چیز باعث می شود که اهل سنت ولایت علی (ع) را قبول نکنند؟ گفت: این یک حرکت حساب شده بود که نهتنها بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) بلکه قبل از رحلت ایشان نفاق ایجاد شده بود و خداوند با واقعه غدیر می خواست چهره نفاق را آشکار کند. انقدر روایات در مورد وصایت حضرت علی(ع) وجود دارد که هر کس می شنود به حقانیت آن پی میبرد؛ اما اینها مصداق کر وکوران هستند که نمیخواهند بپذیرند.
در پایان خانم سالاریان بیان کرد: امروز وظیفه ماست که با روشنگری برای اهل سنت آنها را با ولایت آشنا کنیم، در حالی که مراقب باشیم اتحاد شیعه و سنی آسیب نبیند. چه بسا بسیاری از اهل سنت ولایت امیرالمومنین علی(ع) را قبول دارند، ولی از روی ترس یا تعصب های خانوادگی آن را پنهان می کنند.