تغییر نامطلوب سبک زندگی؛ عامل افزایش سن تجرد قطعی زنان
304245

گرچه مسائل اقتصادی تأثیر مستقیم و یا غیرمستقیمی در افزایش تجرد زنان و دختران و نیز معضلاتی چون طلاق و فروپاشی خانواده ها داشته و این قبیل مسایل به هیچ وجه قابل انکار هم نیست اما مهم تر از عامل اقتصادی، عامل تغییرات فرهنگی ناشی از تغییر نامطلوب سبک زندگی است.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران، چندی پیش گزارشی از یک پژوهش علمی در خصوص چرایی افزایش نگران کننده ی آمار مربوط به تجرد زنان در کشور منتشر شد که به وضوح نشان می داد تغییرات در سبک زندگی افراد از جمله اصلی ترین عوامل این مسئله بوده است.

البته به این مسئله نیز اشاره شده که تجرد زنان به نسبت مردان همراه با آفت ها و آسیب های به مراتب بیشتری است. همچنین برپایه آماری که سال گذشته مرکز پژوهش‌های جمعیت شناسی کشور انتشار داد، ۳۵ درصد جمعیت جوان کشور مجرد بوده و یا هرگز ازدواج نکرده‌اند و علاوه بر این ۱/۲ درصد افراد بدون همسر در اثر طلاق و یک درصد نیز افراد بدون همسر در اثر فوت شریک زندگی شان می باشند.

نکته حائز اهمیت دیگر آن که حدود ۵ درصد از زنان و ۴ درصد از مردان در کشور هم اینک به سن تجرد قطعی رسیده اند.

گذشته از این ها و بنا بر اعلام نظر برخی کارشناسان، به خاطر شرایط سخت اقتصادی در سال های اخیر و همچنین اجرایی نشدن سیاست‌های جمعیتی بخش قابل توجهی از متولدین دهه ۷۰ به ازدواج فکر نمی کنند و طبعاً عدم تمایل این طیف سنی نسبت به مقوله ازدواج به معنای کاهش نرخ زادآوری و در نهایت کاهش جمعیت است و خواه ناخواه، سویه ی دیگر این مسئله ناظر به افزایش جمعیت سالمندی است. بی شک اگر برای حل این معضل فکری جدی صورت نگیرد، کشورمان در آینده ای نزدیک دچار بحران جمعیتی می شود، کما این که در حال حاضر نیز برخی از نشانه های آن نیز متأسفانه هویدا شده است.

از حیث مباحث مرتبط با جامعه شناختی نیز باید به این نکته توجه نمود که اساساً در همه گروه‌های سنی به جهت تأخیر در امر ازدواج، سن مجردی افراد افزایش می یابد و خود این تأخیر موجب می گردد که شانس ازدواج‌ زنان نیز کاهش پیدا کند.

نکته حائز اهمیت دیگر در این باب آن که در خصوص تجرد زنان و دختران باید قائل به دو نوع تجرد بود؛ تجرد ابتدایی و تجرد ثانوی؛ توضیح بیشتر آن که "تجرد ابتدایی" دربرگیرنده وضعیت دخترانی است که به هر دلیل موفق به ازدواجِ به‌ موقع به خصوص در فاصله سنی ۱۸ تا ۲۹ سالگی نمی‌شوند و این روند چنانچه تا آستانه ۴۵ سالگی ادامه پیدا کند، درعرف جمعیت‌شناسان، به آن "تجرد قطعی" می گویند.

"تجرد ثانوی" نیز مربوط به وضعیت زنانی است که پس از یک بار ازدواج، به خاطر طلاق یا مرگ همسر و با وجود تمایل و آمادگی، امکان ازدواج مجدد را پیدا نکرده اند.

این که گفته می شود، تبعات تجرد قطعی برای زنان بیش از مردان است، بخشی از آن به این خاطر است که معمولاً تجرد در مردان، امری اختیاری و انتخابی به شمار می رود و حال آن که غالباً در بین زنان، امری تحمیلی است.

از سوی دیگر باید توجه داشت که تجرد قطعی در ناحیه زنان، آثار مخرب فردی و اجتماعی مضاعفی برای آن ها به همراه دارد، چه آن که معمولاً مردان در جامعه ما در هر سن ممکن، در صورت تمایل، امکان ازدواج دارند یا حداقل در این باره با مشکل حادی روبرو نیستند و حال آن که در خصوص زنان این گونه نیست و لذا آمار بالای تجرد زنان بیش از مردان زمینه ساز دغدغه و نگرانی است.

از جمله آفات و تبعات نامطلوب تجرد قطعی زنان می‌توان به مواردی چون تشدید فشارهای روحی و روانی به خصوص از ناحیه سرکوفت‌های آزار دهنده اطرافیان، مشکلات متعدد در راستای تشکیل زندگی مستقل، همچنین محدود شدن ارتباط با دوستان و بستگان متأهل، رویگردانی نسبی سایر اعضای خانواده و بستگان، مزاحمت‌های مردان مجرد و حتی متأهل در محیط کار و بیرون و غیره اشاره نمود.

نکته بسیار مهمی که به اعتقاد نگارنده در این خصوص نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که گرچه مسایل اقتصادی تأثیر مستقیم و یا غیرمستقیمی در افزایش تجرد زنان و دختران و نیز معضلاتی چون طلاق و فروپاشی خانواده ها داشته و این قبیل مسایل به هیچ وجه قابل انکار هم نیست اما مهم تر از عامل اقتصادی، عامل تغییرات فرهنگی ناشی از تغییر سبک زندگی است، چه آن که متأسفانه گرایش بخش قابل توجهی از افراد جامعه به سمت نشانه ها و مؤلفه های سبک زندگی غربی و به تبع آن افزایش تفرد، لذت طلبی شخصی و ... باعث شده که گذشته از عوامل یادشده، بر میل و گرایش به زندگی مجردی در جامعه چه از ناحیه مردان و چه زنان افزوده گردد.

به دیگر سخن از جمله عوامل کلیدی افزایش تجرد در بین افراد جامعه به خصوص از نوع تجرد قطعی می توان به تأثیرات مدرنیته و سبک زندگی غربی، نظام آموزشی متأثر از این فضا همچنین تحولات نامطلوب در نظام ارزشی جامعه و باورهای فرهنگی مردم اشاره کرد که این مهم خود را به طور خاص در بحث فرد گرایی، خودمختاری و تلاش برای استقلال مالی و شخصیتی خاصه در بین زنان و دختران نشان داده است.

در این باب البته می توان سیاهه های متعددی نگاشت اما مسئولان و مدیران جامعه گذشته از رسیدگی به وضع اقتصادی جامعه و لزوم تلاش مجاهدانه برای حل مشکلات در این بخش می بایست نسبت به تغییر و تحولات فرهنگی جامعه، حساسیت و اشرافیت بیشتری پیدا کرده تا در مسیر اصلاح سبک زندگی افراد متناسب با شاخصه های سبک زندگی ایرانی - اسلامی بتوانند زمینه سازان خوبی باشند و گرنه در آینده ای نه چندان دور باید شاهد تشدید عواقب شوم معضلاتی از قبیل افزایش سن تجرد قطعی در جامعه باشیم.

برچسب‌ها