استاد تمام دانشگاه باقرالعلوم(ع) در کارگاه غرب شناسی گفت: ریشه بحران در غرب به دلیل غایب شدن خداست، اولین بحران، بحران معنویت است و درمان آن مهدویت است، مهدویت بازگشت به خلقت است بعد از آنکه بشر سرش به سنگ خورد.
به گزارش پایگاه خبری رسانه ای حوزه های علمیه خواهران، مدرسه علمیه فاطمیه گرمسار با همکاری دانشگاه دولتی گرمسار همزمان با میلاد خجسته امام زمان(عج) کارگاه غرب شناسی با عنوان «بحران های فکری اجتماعی غرب و مهدویت» را با حضور حجتالاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا بهروزی لک، استاد تمام گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در سالن کنفرانس دانشگاه دولتی گرمسار برگزار کرد.
حجت الاسلام والمسلمین بهروزی لک ضمن تبریک اعیاد شعبانیه، سخن خود را در ارتباط با مباحث آینده جهان و حوزه معنویت و چیستی بحران آغاز نمود و گفت: بحران عبارت است از وضع به هم ریخته، یعنی بهم ریختن وضعیتی که انسان ها به آن عادت داشتند، البته گاه عادت به بی نظمی خودش نظم می شود. فساد بحران زاست و امروز دنیا گرفتار معیار زدایی شده است، چون معیاری نیست، نظمی هم نیست و در بحران معنای ارزش، ضد ارزش می شو.
وی افزود: دنیای کنونی در معرض مکتب ها و نظرها و پارادایم های مختلفی است و هر کس پارادایم خود را کامل می داند و رشته های علوم انسانی نیز به شدت تحت تاثیر پارادیم های علمی قرار گرفته اند؛بشر امروز شدیدا در معرض نظر های متعارض و متقابلی قرار گرفته، به طوری که کثرت گرایی در زندگی حاکم شده است.
استاد تمام گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، در خصوص بحران کثرت گرایی و عدم توافق بر حقیقت واحده بیان داشت: ریشه این آشفتگی حذف خدا و محوریت او در زندگی بشر است، در قرآن مکرر آمده: «الحق من ربک...» بنابراین چون در دنیای مدرن خدا محور قرار نگرفته، بلکه انسان محور است این تقابل ها رخ می دهد. اگر خدا محور باشد، معیارها با اوست.
دکتر بهروزی لک افزود: ریشه بحران در غرب به دلیل غایب شدن خداست، اولین بحران، بحران معنویت است، یعنی انسان مدام با حسابگری مادی همه چیز را می سنجد و دست خدا را در زندگی نمی بیند، آسایش دارد ولی آرامش ندارد. ضریب خودکشی بالا می رود.
وی در تبیین مسئله انسان محوری غربی گفت: خدای تعالی از این سبک انسان محوری، در سوره علق به طغیان یاد می کند «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَی، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَی.... و در هشدار نسبت به این مطلب یادآور می شود که هر کس از یاد خدا روی بتابد او را دچار تنگی زندگی می کند. «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا...»؛ «معیشة ضنکا» یعنی زندگی سخت، یعنی همه چیز دارد ولی حالش را ندارد و درگیر است. مثلا در انگلستان نزدیک ۱۰ هزار نفر انسان سگ نما هستند یعنی پوزه بند می زنند. آیا اینها از تمدن است؟!
حجتالاسلام والمسلمین بهروزی لک یکی از عوامل نبود خدا و به تبع آن بحران معنا در غرب را گرایش به ساختارگرایی دانست و افزود: ساختارگرایی با فروید شروع شد، او شخصیت انسان را به سه بخش تقسیم نمود: خویشتن من، حافظه موقت، ضمیر ناخودآگاه یا خویشتن پنهان من. او معتقد است با ارضا نشدن غرایز از جمله غریزه جنسی، میل آن به ضمیر ناخودآگاه منتقل شده و باقی میماند و رفتار انسان را هدایت می کند و منجر به بیماری هایی نظیر سادیسم و مازوخیسم می شود.
وی افزود: در حال حاضر ساختارگرایی شدیداً رواج پیدا کرده، نتیجه اینکه امروزه دانشمندان می گویند انسان ها اسیر ساختارهای اجتماعی هستند و این ساختارها هستند که انسان را به حرکت در میآورد و بشر اسیر جوهایی می شود که خودش را فراموش می کند.
استاد تمام گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در پایان در خصوص ارتباط مهدویت و حل این بحران ها، خاطرنشان کرد: مهدویت بازگشت به خلقت است، بازگشت به تنظیمات کارخانه است که بعد از دستکاری زیاد نظم آن بهم ریخته است. هنگامی که بشر سرش به سنگ خورد؛ اینجاست که بشر خودش به سراغ مهدی (عج) می رود.
نظر شما