مدیر مدرسه علمیه تخصصی حوزوی حضرت خدیجه(س) بابل گفت: باور به معاد، مبتنی بر این است که در انسان، حقیقتی وجود دارد، که با متلاشی شدن و فنای بدن، از بین نمیرود.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران، فاطمه پور مهدی، مدیر مدرسه علمیه تخصصی حوزوی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) بابل، در جمع طلاب این مدرسه با ارائه مقالهای با عنوان «مبانی معاد باوری در قرآن با تأکید بر نظرات آیت الله مصباح یزدی(رحمه الله علیه)» اظهار کرد: اعتقاد به زنده شدن پس از مرگ ظاهری و حیات دوباره، نه تنها ریشه در فطرت انسان دارد، بلکه سرلوحه ی برنامه های فرهنگی و تبلیغی پیامبران الهی قرار داشت؛ در پرتو بینش معادنگری درمی یابیم که همه حیات، در زندگی چند روزه دنیا خلاصه نمی شود، بینش معادنگری اقتضا میکند دریابیم حیات دنیا، گوشه ای از حیات بشری است که در پیش داریم، اگر همه حیات در دنیا خلاصه بود، عدل و حکمت الهی مخدوش می شد.
وی بیان کرد: برای معادباوری، دو کاربرد خاص و عام وجود دارد، منظور از اصطلاح خاص، ایمان و اعتقاد به ادامه ی زندگی انسان پس ازمرگ و پاسخگو بودن در قبال اعمال و در نهایت متنعم شدن نیکوکاران و صالحان از نعمت های بهشتی، و برخورداری بدکاران و گناهکاران از عذاب الهی است، اما معادباوری در اصطلاح عام، ایمان و اعتقاد به بازگشت همه ی مخلوقات اعم از بیجان و جاندار به سوی خداوند است.
پورمهدی خاطرنشان کرد: در باب معاد و زندگی پس از مرگ، دو نوع جهانبینی وجود دارد، اول آنکه پس از مرگ، همه چیز تمام میشود؛ اما بر پایه دیگری، انسان پس از مرگ برای همیشه باقی میماند؛ فلسفه دین و ارسال رسل این است که انسان متقاعد شود زندگی دنیا اصل نیست، بلکه مقدّمهای برای سرای دیگر است.
وی خاطرنشان کرد: از آنجا که معادباوری، نقش سازنده و بسزایی در پرورش انسانهای متعالی دارد، در این جستار سعی شده به مبانی معادباوری پرداخته شود تا با پرداختن به نقش تربیتی آن و تاثیراتش بر اصول و مبانی اخلاقی، حیات دنیوی انسان و...، شاهد جامعهای سالم و متکامل باشیم.
استاد حوزه تأکید کرد: باور به معاد، مبتنی بر این است که در انسان، حقیقتی وجود دارد، که با متلاشی شدن و فنای بدن، از بین نمیرود؛ زیرا معنای معاد زنده شدن دوباره هر فردی در رستاخیز است و تا ابد زنده خواهد بود، پس بین این انسان و انسانی که در آخرت زنده میشود «هوهویّت» و «اینهمانی» برقرار است.
وی تصریح کرد: بخش عمدهای از سخنان پیامبران و بحثها و جدال های ایشان با مردم، اختصاص به موضوع معاد داشت، اکثر مردم، سرسختی بیشتری برای پذیرفتن این اصل، نشان میدادند؛ علت این سرسختی را از نظر آیه الله مصباح، میتوان در دو عامل، یکی عامل مشترک در انکار هر امر غیبی و نامحسوس و دیگری عامل مختص به موضوع معاد، یعنی میل به بیبندوباری و عدم مسئولیت خلاصه کرد؛ چرا که اعتقاد به قیامت و حساب، پشتوانه نیرومندی برای احساس مسئولیت پذیری، محدودیتهای رفتاری و خودداری از ظلم و گناه است و با انکار آن، راه برای هوسرانی ها، شهوت پرستیها و خودکامگیها باز می شود.
پورمهدی اذعان کرد: یکی از راههای مبانی معادباوری، اعتقاد به روح است؛ روح بر موجودی اطلاق میشود که حیات و شعور دارد و موجودی است مخلوق و بر موجودات فاقد شعور اطلاق نمیگردد؛ روح از سوی خداوند برجسم انسان دمیده شده و هرگز مرگ و نابودی به سراغش نمی آید.
نظر شما