تلاش مسئولان کشور در راستای ترسیم زن الگو با عنوان «الگوی سوم زن» و استفاده از الگوهای غیر واقعی در تشویق زنان به مادری، سیاست اشتباهی است که این مهم میبایست با آماده سازی مردان جامعه برای پذیرش نقش پدری و حمایت از همسران تحقق پذیرد.
به گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران، درسال های اخیر، خصوصا از اواسط دهه نود شمسی تاکنون تب و تاب برای افزایش نرخ جمعیت و افزایش موالید بالا گرفته است که این امر به دلیل نهیبها و هشدارهای گستردهی کارشناسان جمعیت و رهبری معظم به طور جدی اما کاملا دستپاچهوار دنبال میشود.
علت دستپاچه عمل کردن برخی مسئولان در قبال کمک به افزایش جمعیت، آن است که سیاستهای اشتباهی در قبال تشویق زنان به ازدواج، مادر شدن و اقدام به چند فرزند داشتن را در دستور کار قرار دادهاند که این سیاستها علیرغم اشتباهات بنیادین و شکستهای سنگینی که میخورند باز هم مورد استفادهی مسئولان گرانقدر هستند، نمونهای آشکار از این اشتباهات، تلاش مسئولان در راستای ترسیم زن الگو خصوصا با مارک «الگوی سوم زن» برای تمام زنان است.
زنی که دکتر است، ازدواج کرده، تعداد بسیاری فرزند دارد (بیش از سه فرزند)، از آشپزخانه اش عطر کیک بلند میشود، خانه تمیز و مرتبی دارد، همسر فوق العاده ای است، مدیریتهای کلان و یا علمی بی بدیلی نیز دارد و جالب آنکه برای ترسیم این الگو دست به دامان زنان بلاگر میشوند از مادر ۴ فرزند تا ۱۱ فرزند و طنز قصه آنجایی است که این مادرهای بلاگرهای پرتلاش و زحمتکش نیز در واقعیت ایدهآل های مدنظر مسئولان را برای الگو شدن تمام و کمال ندارند و ضعفهایشان با وجود تلاشهای بسیار برای پنهان ماندن آشکار میشود.
مادر ۱۱ فرزندی که با قناعت فرزندانش را بزرگ میکرد به یکباره مهاجری شیک به کشوری خارجی از آب درآمد که فرزندانش را به کلاسهای خصوصی و زبان آموزی میفرستاد و مامان چهارفرزندی نیز متخصص حوزه ای شد که هیچ تخصص و مدرک معتبر علمی و دانشگاهی برایش ندارد، چرا باید چنین الگوی غیرواقعی و پر از پارادوکسی علیرغم آشکار بودن شکستش مدام از سوی مسئولان پیگیری شود؟ چرا مسئولان دست از ابرزن ساختن بر نمیدارند؟
به نظر میرسد تصویری که مسئولان پرخطای مربوطه در راستای ترسیم زن الگو و تشویق زنان به مادری در ذهنشان ساخته و پرداخته اند، تصویر خیالی است نه واقعی درحالی که زن الگوی سوم موجود فضایی و عجیب و غریبی نیست، زن الگوی سوم را تمام زنان بنابر توانمندی هایی که از خود سراغ دارند میتوانند ایفا کنند.
هزینههای گزاف تبلیغاتی برای برند کردن افرادی به صرف تعداد فرزندان بسیار به نام الگوی سوم و در راستای ایجاد میل در زنان برای فرزندآوری بیشتر نتایج مطلوبی نیز در برنداشته است و این امر علاوه بر آمار نقطه به نقطه نرخ موالید با بررسی محافل اندیشهورزی زنان نیز قابل ادراک است اما کار اساسی این است که مفهوم مادری که مورد هجمه های بیامان غرب قرار گرفته است را از آشفتگیهای نظری و عینی خارج نماییم و گام مهم برای این امر نیز در آمادهسازی مردان جامعه برای پذیرش نقش همسری و پدری با فرمول «قوامیت» در راستای حمایت از نائل آمدن زنان به مقوله مادری است. در این مهم خانوادهها و تربیت آنان بسیار مهم و موثر است که باید روی آن متمرکز شد اما کارهای نمایشی و دسته چندم اجازهی تمرکز بر این مقولات را نمیدهد.
انتهای پیام/
نظر شما