از جهاد تبیین تا عناصر رفتاری در جهان چند قطبی در سخنرانی 19 بهمن ماه

مدیر حوزه‌های علمیه خواهران مازندران در یادداشتی که به بیان نکاتی در خصوص سخنرانی مقام معظم رهبری در 19 بهمن پرداخته، حکمت و مصلحت را یکی از مهم‌ترین عواملی در رفتارهای دیپلماتیک، فهم و توجه به عوامل تعادل بخش در کنشگری بین المللی خواند و آورده است: مقام معظم رهبری در سالیان گذشته از سه مؤلفه مهم «عزت، حکمت و مصلحت» به‌عنوان اکسیر تعادل‌بخش در رفتارهای سیاسی در تعاملات بین‌الملل رونمایی کرده است.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران/مازندران، حجت‌اسلام و المسلمین محمدجواد قائمی مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران، در یادداشتی با عنوان «از جهاد تبیین تا عناصر رفتاری در جهان چند قطبی در سخنرانی 19 بهمن ماه» به بیان نکاتی پیرامون سخنرانی رهبر انقلاب در 19 بهمن ماه پرداخته است، وی در این یادداشت آورده است: هر ساله در آستانه پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و همزمان با سالروز بیعت تاریخی همافران با معمار کبیر انقلاب اسلامی در 19 بهمن 57، جمعی از دلاور مردان آسمان ولایت با حضور در حسینیه امام خمینی(رحمه الله علیه) به بازسازی یکی از ورق‌های زرین تاریخ انقلاب می‌پردازند و در مقابل، مقام معظم رهبری با ارائه ارشادات و رهنمودهای راهبردی خود، آنان را مورد الطفات خود قرار می‌دهند تا روزبه‌روز شاهد درخشش بیش از پیش همه نیروهای مسلح که به تعبیر مولی‌الموحدین علی(علیه السلام) مایه عزت دین هستند به‌خصوص نیروی همیشه قهرمان هوایی باشیم. نیرویی که خود روزی نمادی کامل از وابستگی به غیر، به‌خصوص آمریکا در تمام سطوح از تأمین تا تربیت نیروی انسانی متخصص و همچنین تکنولوژی بوده و امروز در سایه ولایت‌مداری و اعتقاد راسخ به جهاد خود کفایی که خود رهبری از بانیان و حامیان اولیه و همیشگی آن در این نیرو بوده است؛ به یک نماد همه جانبه از عزت‌مندی و ترجمانی از گفتمان ما می‌توانیم، تبدیل شده است.

اما آنچه که امسال این برنامه و سخنان مقام معظم رهبری را در صدر اخبار رسانه‌های بین‌الملل و افکار تحلیل‌گران امور بین‌الملل قرار داده و موجب تمایز آن از دیگر سال‌ها شده، مطالب معظم له نسبت به رفتارهای هیأت حاکمه جدید آمریکا در شرائط خاص خاورمیانه است، در عرصه بین‌الملل که مقارن با حاکمیت مجدد گفتمان مذاکره با کدخدا برای حل مشکلات اقتصادی کشور در فضای ذهنی و کلامی برخی از سیاسیون در عرصه تحولات داخلی کشور گشته است. معظم له در یک بیان صریح، با پرده‌برداری از حقیقت هر دو بُعدِ مورد اشاره در برابر ادعای ایجاد تحولات منطقه توسط آمریکا و فرزند نامشروع آن یعنی رژیم صهیونیستی، آن‌را به یک نقاشی کودکانه بر روی کاغذ تشبیه کرده و برای آن وجودی در ورای مفروضات ذهنی تحلیل‌گران در سطح کاغذ، قابل تصور ندانسته است و در عین حال در برابر پالس‌های تسلیم از سوی آمریکا و برداشت دعوت برای مذاکره با کدخدا به‌عنوان تنها راه حل تمام مشکلات اقتصادی و ... از سوی برخی افراد داخلی، نتیجه تمایل و اقدام به مذاکرات با کداخدا را عملی «غیرعقلانی و شرافتمندانه» بر بستر تجربه و هوشمندی سیاسی دانسته است.

در این میان باید به چند نکته در بیانات معظم له توجه کرد:-  جهت و موضوع بحث در مذاکرات: یکی از نکات کلیدی در حل بهتر مسائل، فهم جهت و موضوع بحث است تا بتوان در بستر یک تصویر سازی واقعی از ابعاد مختلف موضوع، نسبت به صحت سنجی آن ورود داشت، لذا اولین نکته‌ای که معظم‌له در بحث مذاکرت با هدف شبهه‌زدایی در فضای گفتمان حامیان مذاکرات بدان توجه داده اند، فهم موضوع بحث بوده است. از نگاه معظم له آنچه در تمجید اصل مذاکره از سوی برخی افراد مطرح می‌شود تا جایی که پای مذاکرات شیطان و خدا از یک سو و پذیرش دعوت اهل کوفه از طرف امام حسین(علیه السلام) از سوی دیگر بعنوان منادیان مذاکرات به میان آورده می‌شود، یک امر مسلم است که به یقین هر عقل سلیمی بدان تن خواهد داد و اما نکته در آن است که موضوع و محل بحث در مساله مذاکره با آمریکا، اصل امکان و عدم امکان مذاکره نیست؛ چرا که بارها در قالب‌های مختلف این مساله به صورت مستقیم و غیرمستقیم نسبت به مسائل مختلف رخ داده است، بلکه آنچه می‌بایستی بعنوان موضوع بحث از مذاکرات با آمریکا در محافل علمی و تحلیلی مورد اشاره و دقت قرار بگیرد، امکان و عدم امکان مذاکره شرافتمندانه با آمریکا است.

مذاکره‌ای که مبتنی بر اصول مسلم حقوق بین‌الملل و اخلاق انسانی یعنی احترام متقابل در کنار انتفاع متقابل باشد که خود هیات حاکمه جدید آمریکا در موضع‌گیری خود به صراحت آن را امری عدمی و غیرممکن دانسته‌اند و نه تنها این قاعده رفتاری آنان در برابر ایران می‌باشد، بلکه در برابر دوستان دیرین خود نیز همین نگاه را دنبال می‌کند. چیزی که هنری کسینجر در این بیان خود «ممکن است دشمنی با آمریکا خطرناک باشد، اما دوستی با آمریکا قطعا کشنده خواهد بود» از آن پرده‌برداری کرده است و لذا معظم‌له با برداشت از فقدان وجود جهت‌گیری شرافتمندانه در دکترین سیاست آمریکا، بر بستر تجربه اعتماد به آمریکا از دولت ملی که نتیجه‌اش کودتا بوده تا برجام که قافیه آن را به لبان خندان جان کری باختیم، اصلاح نگاه به موضوع مذاکرات را امری لازم و توجه به آن در این شرائط را، اقدامی به دور از شرافت و عقلانیت دانسته است.

چرایی مذاکرات؛ به یقین همواره مذاکرات در همه سطوح فرد و سیاسی برای کسب سود و انتفاع بوده و زمانی می‌توان به مذاکرات بعنوان یک اقدام عقلائی و دارای رویکردی هوشمندانه نگریست که در برابر هر عوضی یک معوض برای شخص مذاکره کننده حاصل گردد (البته با اغماض از شرائط متعاقدین) و اِلا حداقل در عرف نظری دیپلماتیک، به مذاکره‌ای که صرفاً یک جاده یک طرفه بدون دور برگردان باشد، مذاکره اطلاق نمی‌شود، بلکه باید آن را نوعی برخورد دولت‌های استعمارگر با مستعمره خود دانست. چنانچه در آستانه جنگ جهانی دوم وقتی ما را مستعمره مستقیم و غیر مستقیم خود تلقی می‌کردند، به اعلام بی طرفی ما اعتنا نکرده و پس از پیروزی در جنگ بدون کوچکترین توجه و ارزش‌گذاری برای استقلال و حاکمیت سیاسی کشورمان، به تقسیم منافع خود در ایران پرداختند .حال سؤال این است که این مذاکرات با کسی که اولا اصل آن را پاره کرده و در حال حاضر هم فقط کوری می‌خواند و تحریم می‌کند و ادعای قطع آخرین نفس‌های شما را دارد، با چه هدفی خواهد بود و اصلا این اهداف را چه کسی قرار است این بار با خنده خود، تعهد کند؟

لذا در جواب از این سؤال فقط کافی است کمی به این ضرب‌المثل قدیمی با اغماض از مبانی دینی توجه کنیم که «آزموده را آزمودن، خطاست !» چرا که هرگز مارگزیده از یک سوراخ، دوبار گزیده نمی‌شود. نتیجه این توجه همان فهم غیرعقلانی بودن مبتنی بر تجربه از سرنوشت همه متوسلین به آمریکا از ایران عصر مصدق تا مصر و لیبی و .. است. به‌خصوص غرب‌گرایانی که حداقل در بعد از انقلاب، دارای چندین مرتبه مارگزیده‌گی از وعده‌ها و خنده‌های آمریکایی در «واسطه‌گری در تبادل گروگان‌های آمریکا در لبنان» تا «پیمان سعدآباد و برجام» دارند، البته گفتگوی تمدن‌ها و تبدیل شده به محور شرارت بماند به جای خود که قصه مفصل خود را دارد.

-  توجه به سه مؤلفه عقلانیت، شرافت و هوشمندی برای حرکت در مسیر دیپلماسی مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت یکی از مهم‌ترین عواملی در رفتارهای دیپلماتیک، فهم و توجه به عوامل تعادل بخش در کنشگری بین المللی است که مقام معظم رهبری در سالیان گذشته از سه مولفه مهم «عزت، حکمت و مصلحت» را بعنوان اکسیر تعادل بخش در رفتارهای سیاسی در تعاملات بین‌الملل رونمایی کرد که در این سخنرانی، سه عنصر فهم رفتار مبتنی بر عزت و حکمت و مصلحت را به تصویر کشانده و بیان داشته‌اند که رفتاری می‌تواند بهره‌مند از سه عنصر مورد اشاره باشد که در عین هوشمندی، از عقلانیت و شرافتمندی لازم بهره‌مند باشد. اما در این میان دو عنصر در ورای عقلانیت مبتنی بر تجربه، حائز اهمیت است:

الف: رفتار هوشمندانه زمانی رخ خواهد داد که انسان بتواند بهترین بازی را در با بهترین درک از موقعیت خود و رقیبش بروز دهد، لذا در نظام بین‌المللی که به شدت با ظهور بازیگران جدید سیاسی و اقتصادی به سمت چند جانبه‌گرایی و حتی خروج قدرت از غرب در حال حرکت است، هرگز بازی تجمیع همه تخم مرغ‌های در سبد غرب نمی‌تواند یک بازی و رفتار دیپلماتیک هوشمندانه بوده باشد. نکته‌ای که حتی مقام معظم رهبری در بازدید اخیر خود از نمایشگاه توانمندی‌های بخش خصوصی در حسینیه امام خمینی(رحمه الله علیه) از ضرورت توجه به شرق و خروج از دام دلار بر آن تأکید داشته‌اند که می‌تواند بهترین اهرم برای بی‌اثرسازی تحریم‌های غرب در فضای جنگ تعرفه‌ها باشد.

ب: شرافت و عزت در دیپلماسی: یکی از عوامل مهمی که خود به تنهایی می‌تواند در سطح جوامع سیاسی مختلف موجب بروز جنبش‌ها و انقلابات ضداستبدادی و استعماری شود، مسأله خدشه‌پذیری غرور ملی، عزت و شرافت ملی است. چنانچه در طول تاریخ انقلابات از انقلاب روسیه تزاری تا فرانسه و از آلمان و ژاپن تا ایران اسلامی می‌توان نقش آن را مورد بازشناسی قرار داد، لذا توجه به حل مسائل مختلف نظام به امید آفتاب تابان مذاکره با کدخدا با چاشنی ضعف و پذیرش آقایی کدخدا، صرفاً پذیرش سلطه است نه مذاکره که ثمره این درخت پرگلابی، همان چماق همیشه بالاسر مورد اشاره در سخنان رهبری بر بستر برجام خواهد بود که ترجمان آن یعنی عدم حق اعتراض به بد عهدی طرف مقابل، چیزی که در حد یک کاپیتولاسیون به‌عنوان مکانیسم ماشه در برجام پراُمید پذیرفته شد و برای قهرمانان آن از بیت المال مسلمین، سکه افتخار تقدیم‌شان شد.

نکته پایانی آنکه در خانه اگر کس است، یک حرف بس است، مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود بار دیگر به دوستان، روش بهترین نقش‌آفرینی در جهاد تبیین، هم نسبت به موضوع و جهت بحث در مسأله مذاکرات با غرب را آموختند و نیز برای دغدغه‌مندان نسبت به عزت ملی ایران اسلامی، سه عنصر مهم برای بازیگری در جهان چندقطبی را مورد اشاره قرار دادند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha