یادداشت | مذاکرات مسقط از فرصت تا تهدید

مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران در یادداشتی به بیان مذاکرات مسقط و بیان خطرات و تهدیدات آن پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران/مازندران، حجت الاسلام محمدجواد قائمی مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران در یادداشتی با عنوان «مذاکرات مسقط از فرصت تا تهدید» آورده است:

همواره نظام سیاسی ایران پس از شکل‌گیری انقلاب اسلامی و حاکمیت دکترین همگرایی بین‌المللی به عنوان اصل حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، از مذاکره برای حل دیپلماتیک تعارضات منطقه‌ای و بین المللی خود بعنوان ابزاری در پیشبرد سیاست خارجی مبتنی بر (عزت، حکمت و مصلحت) استفاده نموده است، به همین علت در طول عمر انقلاب شاهد بهره برداری از این ابزار در مقاطع مختلف تاریخی هستیم و از این روی صفحات تاریخ دیپلماسی پس از انقلاب در خود شاهد تجارب تلخ و شیرینی از بکارگیری این ابزار در حل مسائل و منازعات سیاسی هستیم.

اما آنچه موجب اهمیت و ضرورت توجه کمی و کیفی به مذاکرات مسقط شده است، شکل گیری الگوی این مذاکرات در یک کالبد و جو خاص سیاسی است که از یک سو دقیقا در زمانی که دستگاه غوغاسالار و امپراطوری رسانه ای غرب به دنبال سوق دادن افکار عمومی جهان به سمت معرفی ایران به‌عنوان عامل ناامنی و فرار از گفتگوهای دیپلماتیک بوده‌اند؛ ایران از مدلی جدید از مذاکره در نقطه نو پرده برداشت و از دیگر سو علی رغم اینکه نوعاً مکان مذاکرات از سوی غرب و آمریکا در اماکن دیپلماتیک مطرح تعیین می‌شده، ایران در یک اقدام پیش دستانه از شریک تجاری و امنیتی قدیمی خود یعنی کشور عمان به‌عنوان بازیگر خوش نام بین الملل برای مکان مذاکرات رونمایی کرد که خود می تواند در تولید یک میانجی نو که همواره در تاریخ انقلاب نقش مثبتی را نسبت به ایران داشته است، مورد توجه و اهمیت باشد، ضمن اینکه تقارن این مذاکرات در فضای ملتهب سیاسی – اقتصادی منطقه و نظام بین الملل از دنیای مقاومت تا جنگ تجاری آمریکا و شرکای سیاسی – تجاری آن در نظام بین الملل بخصوص چین، خود بر حساسیت های آن افزوده است.

از این روی باید گفت، در این مذاکرات فرصت‌ها و تهدیدهای مختلفی وجود دارد که توجه به آنان از سوی همگان به‌خصوص «هیأت مذکره کننده ایرانی» از یک سو و همچنین «اصحاب رسانه و همه متولیان هدایت و سوق دهنده افکار عمومی» می‌تواند حائز اهیمت باشد.

از جمله فرصت‌های موجود در این مذاکرات، ایجاد یک فرصت مجدد برای راست آزمایی ایده مذاکرات برای حل مسائل آمریکا از سوی هیأت حاکمه جدید این کشور می‌باشد. البته هرچند که بنابر آموزه‌های کهن ادبی و معارفی ما ایرانیان، آزموده را آزمودن خطاست خصوصاً با توجه به تجربه مذاکرات ترامپ با اوکراین، اتحادیه اروپا، کره شمالی، جنگ تجاری چین؛ اما هرگز نمی‌بایستی از هیچ فرصتی در مسیر ترقی و تعالی نظام و جامعه دوری کرد، ضمن اینکه حضور اعضای اصلی تیم مذاکرات برجام در این مذاکرات، خود می‌تواند فرصتی را برای جبران گذشته در جلوی پای بانیان برجام قرار دهد البته مشروط به اینکه اولاً همچون برجام از خطوط رهبری تعدی نکنند و ثانیاً در اخذ تعهدات به خنده و تعهد ویتکاف به جان کری در انجام تعهدات بسنده نکرده تا شاهده تکرار تجربه برجام و تنگنای مکانیسم ماشه بعد از یک دوره خود تحریمی نشویم، ضمن اینکه باید تیم مذاکره کننده به دوئیت حاکم بر فضای سیاسی تصمیم ساز در هیأت آمریکا یعنی جمهوری خواهان و دموکرات‌ها در فضای سیاست اجرایی و سنا که نقش پلیس بد و خوب را همواره در میان خود در مقاطع مختلف تقسیم نموده اند، توجه داشته باشد.

اما در این میان خطرات و تهدیداتی نیز وجود دارد که مهمترین آنان عبارت است از :

دوری از شرطی سازی تمامی تحولات سیاسی – اقتصادی و حتی زیست محیطی کشور به نتیجه مذاکرات بخصوص با مسائلی که در روزهای اخیر همچون موافقت سرمایه‌گذاری مستقیم آمریکا و موافقت رهبری با آن تجربه تلخی که متاسفانه در مذاکرات برجام شاهد آن بوده ایم که صرفاً فراتر از کاپ اخلاق در پایبندی به همه تعهدات حتی خود تحریمی در برابر همه برعهدی های طرف مذاکره کننده برای ما چیزی به دنبال نداشته است، چرا که این فضا صرفاً می‌تواند در عین رشد سطح توقعات اجتماعی از پدیده‌های سیاسی، موجب دلسردی عمومی از کارآمدی نظام در نحولات بین المللی شود که نتایج آن را در سطح و میزان مشارکت اجتماعی بروز خواهد داد. تجربه تلخی که همه ابعاد آن را با تمام وجود در برجام حس کرده‌ایم.

ضروت توجه و پایبندی به خطوط قرمز تعیین شده از سوی رهبری با پیش فرض قرار دادن این نکته مهم که اولاً ما یک قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هستیم و در عین حال جهان به سمت نظامی چند قطبی در حال حرکت است.

پایبندی به عدم تعدی از محور مذاکره که مسائل هسته‌ای تعیین شده است به دیگر خواسته‌های غیر عقلائی و منطقی غرب که یعنی قدرت منطقه‌ای و تسلیحات بازدارنده دفاعی ایران که آرزوی دیرینه آنان و خواب آشفته اخیر آنان یعنی لیبی سازی ایران منوط بدان می‌باشد.

از دیگر تهدیداتی که می‌توان در حوزه سیاسی و قدرت فرامنطقه ایران از آن یاد کرد، عدم موفقیت در تولید قرائت اول از «افق مذاکرات، فرایند مذاکرات و نتایج مذاکرات» برای هدایت افکار عمومی داخلی و خارجی بخصوص در شرایط خاص منطقه مقاومت و جنگ تجاری آمریکا و چین است به گونه‌ای که به دوستان دوران سخت و جریان مقاومت در برابر اراده مستکبران در جهان استکباری، نظام بین‌المللی ناکارآمدی مقاومت و پذیرش عملی نظام تک قطبی و نادیده انگاشتن دیگر قدرت‌های سیاسی – اقتصادی القا شود به‌طوری که بار دیگر در فضای پر تنش میان آمریکا و چین در جنگ تعرفه‌ها و تایوان مجدداً تجربه اعلام آمادگی فروش گاز به اروپا در اوج درگیری روسیه و اتحادیه اروپا در جنگ انرژی و یا خرید سویا از آمریکا تکرار نشود که یاران دوران تنهایی، احساس پشیمانی کنند.

در پایان جا دارد ضمن تشکر از همه دغدغه‌مندان تحولات ایران و دعا برای سربازان میدان دیپلماسی، توجه به مسأله عزتمندی ایران و توجه به خطوط قرمز رهبری را سرلوحه اقدام خویش قرار داده و از این فرصت برای معرفی ایران به‌عنوان یک قدرت هوشمند نوظهور و در عین حال حل بحران انسانی غزه استفاده کافی را داشته باشند.

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha