مدیرحوزه علمیه خواهران استان مازندران گفت: تقابل جبهه حق و باطل در منطقه وارد مرحله حساس خود شده، ایران در برابر رژیم صهیونیستی (نماینده استکبار ) ایستاده و این رویارویی علاوه بر عرصه نظامی، در جنگ شناختی برای تضعیف مقاومت و ارائه چهره مظلوم از اسرائیل جریان دارد.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران/مازندران، محمد جواد قائمی مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران در یادداشت ارسالی با عنوان «نقطه صفر در تقابلی میان جبهه حق و باطل» آورده است:
سرانجام زمان و نقطه صفر تقابل، میان دو قدرت در عرصه بین المللی بهخصوص غرب آسیا یعنی ایران بهعنوان یک قدرت نوظهور و برخواسته از فرهنگ کهن ایرانی و تراث شیعی در مقابل رژیم صهیونیستی به عنوان یک قدرت نیابتی از سوی جبهه استعمار و استضعاف بشریت در قلب تمدنی جهان فرا رسیده، هرچند این دو قدرت بهعنوان نماد حق و باطل در گفتمان تقابلی حمایت از مظلومان منطقه بهخصوص فلسطین و لبنان و تثبیت منافع دنیای استکبار با به استضعاف کشاندن مردم و دولتهای منطقه بارها به صورت غیرمستقیم و در چندین مقطع به صورت مستقیم به تقابل و درگیری نظام روی آورده بودند، اما حوادث سیاسی - امنیتی منطقه بهخصوص پس از طوفان الاقصی این تعارض را به یک تقابل اثبات و نفی و به تعبیر نقطه صفر تقابل در سحرگاه جمعه گذشته رساند.
هرچند این جنگ تحمیلی از سوی جهان استکبار با نیابت رژیم صهیونیستی یک لایه و هدف ظاهری دارد که همان به نمایش گذاشتن قدرت نظامی و اطلاعاتی خود به جوامع و دولتهای منطقه میباشد تا بتواند از این بستر و متأثر از جو روانی حاصل از آن همچون جو روانی حاکم بر جوامع عربی پس از جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل؛ بتواند حتی توان تصور تقابل با این رژیم منحوس را در اذهان جوامع اسلامی بخشکاند تا از این طریق همگان را مرعوب قدرت پوشالی خود که به تعبیر سید مقاومت از خانه عنکبوت سستتر است، قرار دهد، اما در ورای این لایه ظاهری و مهمتر از جنگ نظامی و خسارت ناشی از آن، لایههای زیرین آن در قالب جنگ شناختی است که میتوان در صورت موفقیت به هر اندازهای، دارای آثاری مخربتر از جنگ فیزیکی و آثار برجامانده از آن باشد، میتوان این لایههای جنگ شناختی را در عرصه داخلی و بین المللی به شرح ذیل در دو محور مورد ترسیم خویش قرار داد.
۱. تصویرسازی در افکار عمومی بهعنوان ناجی بشریت
هر چند که تاریخ نشان داده است رژیم منحوس صهیونیستی در هیچ مقطعی از حیات نحس خود، خود را ملتزم به قوانین عرف و هنجارهای بینالمللی داشته است ولی یکی از مهمترین شگردها آنان از بدو تاسیس تا کنون ؛ توان در تولید چهره مظلوم و ناجی نسبت به جهان و بشریت است . آنجا که با تمسک به ماجرای خود ساخته هولوکاست و فرصت قانون قیمومیت جامعه ملل توانست ریشههای سرطان خود را در دل مهد تمدن غرب آسیا بکارد تا جایی که دفاع مشروع را بهانهای برای اخراج مردم مظلوم فلسطین از سرزمین آباء و اجداد خودشان قرار دهد حتی در جنایات وحشیانه غزه.
لذا هرگز نمیبایستی در زمان تحلیل اقدام خصمانه این رژیم بر ضد جمهوری اسلامی ایران، تقارن آن را با جلسه شورای حکام آژانس انرژی هستهای و به شهادت رساندن دانشمندان و نخبگان علمی و نظامی درگیر در مسئله هستهای و موشکی ایران را نادیده گرفت، لذا این رژیم سعی دارد در مسیر افکارسازی بینالمللی، اقدام وحشیانه خود را که با همه قوانین و عرف بین الملل در تضاد کامل است را از این طریق توجیه کند و از آن بهعنوان یک اقدام و عملیات پیشگرانه بر ضد تولید، تکثیر و استفاده سلاح هستهای توسط ایران جلوه دهد تا در ضمن موجه جلوه دادن اقدام خود حتی بتوانند آبروی نداشته و برباد رفته خود در غزه را جبران کند، ازاین روی باید همه نخبگان و مجاهدان در سنگر جهاد تبیین با توجه به این واقعیت که تا حدودی در افکار عمومی داخلی و خارجی توانسته است ریشه بدواند، مقابله کند.
۲. تضعیف روحیه مقاومت و تاب آوری اجتماعی
بعد دوم این جنگ شناختی که بیشتر کاربرد داخلی و با هدف کاهش تاب آوری اجتماعی و در نهایت زمینهسازی آشوبهای میدانی در عرصه تحولات داخلی را دنبال میکند، «ایجاد رعب و ترس» و در عین حال «القای ناامیدی از وضع موجود نسبت به منترل تحولات و تقابل با نیروهای متخاصم» میباشد که این مهم از طریق حذف نقش آفرینان جبهه تحولات یعنی به شهادت رساندن نخبگان علمی و نظامی تا عملیات کور بر ضد مراکز و اهداف غیر نظامی برای گرفت تلفات و همچنین دروغ سازی نسبت به سطح قدرت نظامی دشمن، افزایش سطح تلفات و آسیب پذیری تاسیسات اقتصادی، کمبود مایحتاج و خدمات عمومی و ...» شکل خواهد گرفت.
از این روی به همگان بخصوص جامعه نخبگانی اعم از حوزوی و دانشگاهی لازم است تا با ارتقا و رشد خودآگاهی و توان تحلیلی در دام فتنه پیش روی قرار نگرفته و با تقویت مسئولیتپذیری اجتماعی نسبت به شناشائی دشمنان داخلی در بستر مجازی و حقیقی، خود را برای مبارزه و مجاهدت در این جنگ تحمیلی که به نوعی جنگ اثبات موجودیت است از طریق «زیست عادی و بصیرانه»آماده و تقویت کنیم تا با نشان دادن اراده خود بر مقاومت در برابر جهان استکبار؛ زمینه ساز تحقق وعده الهی که فرمودهاند «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ» باشیم و با ورود در این میدان جهاد، زمینه ساز تمدن نوین اسلامی - ایرانی برای جهانیان خسته از جهان استکبار در قلب تمدنی بشریت یعنی غرب آسیا باشیم.
انتهای پیام/
نظر شما