به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران/ مازندران، حجت الاسلام محمد جواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران در یادداشت ارسالی با عنوان « مراقب باشیم تا جای شهید و جلاد عوض نشود » آورده است:

در سالروز بازگشت قهرمانانه آزاد مردان ۸ سال دفاع مقدس به میهن اسلامی که خود نمادی از استقلال خواهی و عزت طلبی جامعه ایرانی در تاریخ این سرزمین است ، شاهد آن بودیم که جریان خاص سیاسی که در همه گذرگاههای خطرناک بر علیه نظام از غائله ۷۸ تا فتنه ۸۸ و آشوبهای تابستان داغ و زمستان سرد و زن ، زندگی ، آزادی می توان رد پا و آثار وجودی آنان را حس کرد و بخاطر خدمات شایانشان از سوی جانی ترین جنایتکار تاریخ بشریت مفتخر به عنوان بزرگترین سرمایه برای اسرائیل شده اند ؛ دست به قلم شده و همچون گذشته نسخه شفا بخش تسلیم در برابر اراده جهان استکبار و کدخدای نظام بین الملل را برای امت همیشه عدالتخواه و عزت طلب تحت عنوان « بیانیه اصلاحات ایران » تجویز نموده اند و از قضا این بار آش شان آنقدر شور شد که حتی برخی از هم قطاران آنان نیز تاب تحمل آن را نداشته و به برائت از آن پرداخته اند.

هر چند این بیانیه یک بازی سیاسی برای تولید موج سیاسی از سوی جریان غربگرا پس از جنگ ۱۲ روزه برای سهم خواهی از جریان انسجام اسلامی – ایرانی حاصله از مقاومت جانانه ملت حول دو رکن « امام و امت » برای ادامه زیست خود در فضای اجتماعی کشور می باشد و به نوعی باید آن را تکمیل کننده و صراحت لهجه بر ادبیات پیشین این جریان در اعلام « ضرورت تغییر پارادیم و فرا رسیدن زمان تغییر پارادایم و طرح مناره » دانست ؛ جا دارد به پیروی از کلام مقام معظم رهبری در سخنرانی ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ به دنبال تطهیر سازی همین جماعت از جنایات منافقین که خطاب به فرهیختگان و دلسوزان نظام و انقلاب فرموده اند « مراقب باشیم تا جای شهید و جلاد عوض نشود » به چند نکته ای در خصوص این بیانیه اشاره داشته باشم.

۱) به تعبیر پیامبر اسلام که در آستانه شهادت ایشان هستیم ، سخن حق از هر کسی شنیدن امری روا و مطلوب است . اینکه گفته اید بعد از جنگ شاهد انسجام بوده ایم ، سهم شما در این ایام کجا و چه بوده ؟ البته این کلام سخنگوی دولت و یار غار شما که عدم ابلاغ مصوبه حجاب و عفاف توانسته نقش آفرین باشد چون در خیایانها دختران شل حجاب به حمایت از نظام در برابر اسرائیل موضع گیری می کردند ، خود جای تامل دارد . زیرا خیلی از همیدختران و زنان با عفت و غیرتمند ایرانی که بی عفتی را بعنوان مدل ترقی خواهی به آنان خورانده بودید ، همین تفکرات زن . زندگی . آزادی شما را عاملی برای انحراف خود می دانستن .

ضمن اینکه همین جماعت z که برای آسیب زدن به انقلاب ، تمام امید شما و غرب بوده اند در همان ایام دست به دعا برای وجود رهبری بعنوان تنها ناجی و منتقم خون نخبگان و هم وطنان خود بودند که به یقین این صحنه ها با تفکرات و مطالبات تغییر پارادیم شما که اولین گام آن به صراحت آمده در بیانیه شما ، حذف نهاد رهبری و نهادهای منصوب ایشان است ؛ سازگاری ندارد و بلکه مصداقی از کلام شهید طریق القدس سپهبد سلامی است که جواب یاوه گویی استکبار که بعد از آشوبهای زن ، زندگی با تکیه بر شور و احساسات نسل z برای ضربه زدن به کیان انقلاب ، فرموده بودند با همین نسل جواب شما را خواهیم داد .

۲) چگونه است در عین اینکه خود را از خردمندان سیاست و نظام بین الملل تصور می کنید و در زمانی که جهان شما یعنی اروپا و آمریکا پعد از ماجرای اکراین و غزه و درماندگی نهادگرایی بین المللی در تامین امنیت و حل مسائلی همچون اکراین و غزه به سمت استقلال رفتاری و حتی طراحی دکترین عملیات پیش گیرانه برای تولید امنیت حرکت می کنند و می توان افزایش بی رویه بودجه نظامی دولتهای اروپایی به صورت مستقل و حتی در قالب اتحادیه اروپا برای استقلال از پیمان ناتو را شاهدی بر این مدعا دانست و خود به منسوخ شدن تئوری همگرایی بین الملل برای امنیت ملی معترف هستند ؛ اما شما همچنان امید به همگرایی و نهادگرایی بین الملل در تامین امنیت دارید ؟ آیا این واقعا دستاورد علمی است یا دستاورد ....

شاید جا داشته باشد که در همین جا اشاره ای به حکایت مرحوم شیخ غلامرضا یزدی و الاغش اشاره ای داشته باشم که حکایت کرده وقتی یک سال بعد با الاغش به همان منزل و جوی آب سال قبل رسیدند و خاطره افتادن در جوی آب در ذهن الاغ مجسم شد ، الاغ دیگر حاضر نشد از آن مسیر به حرکتش ادامه دهد . فاعتبروا یا اولی الابصار اینکه دیگر نتیجه شفا بخش غربگرایان برای اکراین بوده است . چرا که جنگ اکراین هم نتیجه تغیر پارادایم از اوراسیا به ناتو می باشد .

۳) در این بیانیه از مهمترین عوامل چالشهای سیاسی – اجتماعی نظام که ضرورت تغییر پارادایم را لازم کرده است ، مساله بحران اقتصادی اعلام شده که آن را نتیجه تاکید بر آرمانهاب انقلاب و تاکیدات ایدئولوژیک یعنی ترقی و تعالی در ضمن آموزه های دینی و به تعبیری مصداق عینی ناکارآمدی انقلاب و ایدئولوژی حاکم بر آن دانسته اید و حال آنکه شما این ادعا را در زمانی مطرح می کنید که در تمام ادوار تاریخی این انقلاب از دولت میر حسین تا کارگزاران و دوم خرداد و تدبیر و وفاق ؛ سکاندار اقتصاد هم قطاران شما بوده که همیشه بجای پایبندی به آموزه های دینی و گفتمان انقلاب خود را به صراحت لیبرال دانسته و از ملتزمین به انندیشه های لیبرالیسم معرفی می کردند که جهت حضور ذهن می توانید به مصاحبه های آقایان مرعشی ، آخوند و ... مراجعه کنید . دوره ای که می توانستید ثروت های ملی را بجای توسعه ملی در قالب فرزند ناقص الخلقه خصوصی سازی به همسران و فرزندان و همقطاران خود داده اید و جماعتی زحمت کش را در پشت دربهای کارخانه های خصوصی سازی بر سفره انقلاب بعنوان پاشنه آشیل آشوبهای خیابانی با سوء استفاده از مطالبات حقه آنان به یادگار گذاشته اید . البته تاریخ یادش نمی رود که همین هم قطاران شما بودند که بعد از فتنه ۸۸ از اربابان خود در اروپا و آمریکا درخواست تحریم ملت ایران داشته اند و بعد از آشوب زن ، زندگی درخواست حمله نظامی به ایران

۴) سخن از خطر مکانیسم ماشه به میان آورید . تا جایی که در تاریخ ثبت شده است ، شما و سرباز پر افتخار نظام شما یعنی دکتر ظریف که وجود چنین مکانیسمی را کلا انکار می کردید هر چند به یکباره خاطرات فرانچیسکو به ذهنشان خطور کرد . حال سوالی که باید جواب دهید آن است که انکار و استنکاف شما از پذیرش وجود آن در برجام در زمان تصویب آن در کشور علی رغم تاکید وجود چنین مکانیسم کاپیتولاسیونی در برجام از سوی برخی نظریه پردازان ، از روی جهل بوده یا تعمد ؟ اگر از روی جها بوده ، پس چرا مجددا افاضه می فرمائید و اگر از روی عمد باشد که همه شما از خائنین هستید و مستحق مجازات ؟ چرا از درگاه و شعور ملت یکبار درخواست مجازات عاملین مکانیسم ماشه که در نوع خود یک نوآوری در عرصه معاهدات بین المللی است ، درخواست نمی کنید ؟ شاید که این بار هم می خواهید هزینه جناح سالاری خود را از کیسه ملت پرداخت کنید همانند آنچه با اصرار بر وزارت ژنرال زنگنه در آستانه دادگاه کرسنت ، پرونده خسارت بار آن را بر دوش بیت المال و ملت ایران انداختید .

ضمن اینکه فرایند استنادی شما در متن بیانیه همانند دو نسخه قبلی شما برای تنبیه ملت جهت تحریم و حمله نظامی پس از حضور میدانی و خنثی سازی شرارت عوامل دشمن توسط حضور میدانی آنان ، دقیقا یک نسخه برای تراشیدن بهانه برای حمله جهانی به ایران بعنوان مخل صلح بین المللی است و این یعنی کد دادن به دشمن در زمان جنگ .

۵) هر چند که جای تعجب ندارد که شما هم بعد از امپراطور تدبیر و امید که سابقه درخشانی در مخالفت با نیروهای نظامی دارد ، دم از خروج نیروهای نظامی از اقتصاد بزنید اما اگر کمی به خود زحمت بدهید و در موتور جستجو گر تحقیق بفرمائید ، خواهید دید که از قدرتهای بزرگ همچون آمریکا و چین تا قدرتهای نوظهور شرق و غرب مانند کره ، ژاپن ، ترکیه ، پاکستان و ... از قابلیت های نیروهای نظامی بعنوان پشتیبان قابل اعتماد در اقتصاد استفاده می کنند و این امر بدیهی در همه دنیا بوده مگر اینکه بار دیگر همچون مکانیسم ماشه در برجام بخواهد یک نوآوری و شاهکار دیگری در حاکمیت سیاسی داشته باشید .

در پایان باید گفت: این بیانیه مصداق بارز ضرب المثل معرفی ایرانی « که دزد پررو ، یقه صاحبخانه را می گیرد » می باشد و لذا بجای اینکه پاسخگوی اشتباهات خود در سوق دادن ایران به سمت برجام و مکانیسم ماشه و خسارات مالی سنگین بر اقتصاد کشور از خصوصی سازی جناحی در دوران کارگزاران تا بورس تدبیر و امید و زمینه سازی محکومیت ایران در ماجرای کرسنت با پا فشاری بر وزارت ژنرال زنگنه باشند ، بعنوان کاسه داغ تر از آش از نظام و انقلاب مطالبه گر شده اند که خود مصداقی کامل و برجسته از جابجایی شهید و جلاد است .