حجاب استایل‌هایی که درصدد تجاری سازی نماد عفاف و حیا هستند/ بلاگران حجاب در سودای سکولاریزه‌کردن دین و فروپاشی خانواده‌ها

استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگویی به موضوع «حجاب‌استایل و استحاله آرام هویت دینی» پرداخت که می‌توانید از آن بهره‌مند شوید.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران، خانم نجمه صالحی، استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگویی به موضوع «حجاب‌استایل و استحاله آرام هویت دینی» پرداخت و اظهار کرد: پدیده «حجاب‌استایل» یا «بلاگر محجبه» در چند سال اخیر به یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات فرهنگی در فضای مجازی تبدیل شده است، با گسترش شبکه‌های اجتماعی و نقش پررنگ اینفلوئنسرها در شکل‌دهی به سبک زندگی، موضوع پوشش زنان و به‌ویژه حجاب اسلامی نیز وارد میدان جدیدی شد و بسیاری در آغاز، این روند را فرصتی برای معرفی دوباره پوشش اسلامی و پیوند نسل جوان با حجاب می‌دانستند، چه‌بسا این تصور به وجود آمد که اگر دختران جوان بتوانند الگویی جذاب، به‌روز و رسانه‌ای از زن محجبه ببینند، فاصله‌شان با سنت‌های دینی کمتر می‌شود و در برابر موج جهانی بی‌حجابی مقاوم‌تر خواهند شد اما تجربه کوتاه نشان داد که واقعیت، پیچیده‌تر و پرچالش‌تر از این نگاه خوش‌بینانه است، آنچه در ابتدا به‌عنوان یک نوآوری فرهنگی تلقی می‌شد، در بسیاری از موارد به ابزاری برای مصرف‌گرایی، نمایش‌گری و حتی استحاله معنای حجاب تبدیل شده است که برای فهم درست این پدیده، باید آن را از دو منظر بررسی کرد؛ «نخست آسیب‌ها و آفات جدی آن، و دوم ظرفیت‌ها و امتیازاتی» که نمی‌توان انکارشان کرد که در ادامه به آن می‌پردازیم.

آسیب‌ها و آفات

استحاله معنای حجاب

حجاب در فرهنگ اسلامی نه صرفاً یک پوشش ظاهری، بلکه نمادی از حیا، تقوا و کرامت زن است. فلسفه آن بر کاهش جلوه‌گری و مصونیت از نگاه ابزاری استوار است اما بلاگرهای محجبه برای جلب مخاطب و کسب درآمد، بر زیبایی و نمایش تأکید می‌کنند، شعارهایی مانند «چطور محجبه باشیم و همچنان خوش‌تیپ و جذاب بمانیم» نشان می‌دهد که گفتمان این جریان دقیقاً بر خلاف روح حجاب حرکت می‌کند، پوشش ظاهری حفظ می‌شود، اما معنای درونی آن دگرگون می‌گردد.

تجاری‌سازی پوشش دینی 

حجاب‌استایل‌ها اغلب با صنعت مد و برندهای پوشاک همکاری می‌کنند، وقتی روسری، مانتو یا حتی چادر به ابزار تبلیغ کالا بدل می‌شود، پوشش دینی از شأن عبادی خود فاصله می‌گیرد و به بخشی از بازار مصرف فروکاسته می‌شود. این امر نه‌تنها معنای حجاب را کم‌رنگ می‌کند، بلکه آن را وارد چرخه رقابت‌های تجاری می‌سازد.

تقویت مصرف‌گرایی و افزایش فشار اجتماعی بر بانوان

نمایش افراطی کیف‌ها، کفش‌ها، سفرها و جشن‌های پرزرق‌وبرق، نوعی سبک زندگی تجمل‌گرایانه را به قشر مذهبی تزریق می‌کند، دختران نوجوان و جوان در معرض این تصاویر، احساس عقب‌ماندگی و نارضایتی از زندگی معمولی پیدا می‌کنند که نتیجه آن، افزایش فشار روانی، شکل‌گیری مقایسه‌های ناسالم و حتی کاهش رضایت از هویت شخصی است.

حجاب استایل‌هایی که درصدد تجاری سازی نماد عفاف و حیا هستند/ بلاگران حجاب در سودای سکولاریزه‌کردن دین و فروپاشی خانواده‌ها

شکاف نسلی در تعریف حجاب؛ مهندسی نرم در تغییر ذائقه جوانان

یکی از تبعات پنهان حجاب‌استایل، ایجاد فاصله میان نسل‌هاست، چادری که مادران و مادربزرگ‌ها سال‌ها آن را نماد دینداری می‌دانستند، به تدریج جای خود را به چادرهای زینتی، سپس عباهای طراحی‌شده و نهایتاً مانتوهای کوتاه داده است. این تغییرات، نه نتیجه انتخاب آزاد فردی، بلکه محصول نوعی «مهندسی نرم» در ذائقه جوانان است که با الگوسازی بلاگرها و حمایت صنعت مد شکل می‌گیرد.

آسیب به خانواده و روابط اجتماعی؛ زنانی که به چشم همسرانشان نمی‌آیند

وقتی زیبایی و شیک‌پوشی به معیار اصلی زن موفق بدل شود، ارزش‌هایی چون ایمان، اخلاق و مهارت‌های زندگی به حاشیه رانده می‌شود. پسران و خانواده‌ها در انتخاب همسر، سطح توقعات خود را افزایش می‌دهند و مردان متأهل، در مقایسه همسرانشان با تصاویر بلاگرها، دچار دلسردی می‌شوند. این روند می‌تواند بنیان خانواده را با چالش‌هایی پنهان اما عمیق مواجه کند.

حجاب استایل‌هایی که درصدد تجاری سازی نماد عفاف و حیا هستند/ بلاگران حجاب در سودای سکولاریزه‌کردن دین و فروپاشی خانواده‌ها

سکولاریزه‌کردن؛ ابرازی برای گسستن احکام دینی

بسیاری از بلاگرهای محجبه در پاسخ به نقدها بر استقلال فردی و شخصی بودن دین تأکید می‌کنند. جملاتی مانند «دین من برای خودم است» یا «هر کس انتخاب خودش را دارد» به معنای فروکاستن دین از یک نظام اجتماعی الزام‌آور به امری صرفاً فردی و نسبی است. چنین رویکردی اگر رواج یابد، به مرور نگاه جمعی به احکام دینی را تضعیف کرده و سکولاریسم را عادی‌سازی می‌کند.

برای مدیریت این پدیده، چند اقدام اساسی ضروری است؛

۱. حمایت از طراحی‌های بومی و اصیل: ایجاد برندهای اسلامی و ایرانی که هم جذابیت بصری داشته باشند و هم با فلسفه حجاب هماهنگ باشند.

۲. تدوین قواعد روشن رسانه‌ای: همان‌گونه که کسی حق ندارد با لباس نظامی خود را مأمور جا بزند، نباید اجازه داد افراد غیرمقید به چارچوب‌های شرعی، با عنوان «محجبه» الگوسازی کنند.

۳. ارتقای سواد رسانه‌ای: آموزش خانواده‌ها و جوانان برای فهم تفاوت میان «ظاهر تبلیغی» و «واقعیت زندگی» ضروری است.

۴. ارائه الگوهای معنوی و الهام‌بخش: معرفی زنان مؤمن و موفق در تاریخ و جامعه معاصر می‌تواند جایگزین مناسبی برای الگوهای مصرفی بلاگرها باشد.

۵. سیاست‌گذاری فرهنگی هوشمندانه: نهادهای فرهنگی باید با برنامه‌ریزی فعال، فضای رسانه‌ای را از انحصار صنعت مد خارج کرده و الگوهای اصیل دینی را تقویت کنند.

سخن پایانی

اگر امروز نسبت به پدیده حجاب‌استایل بی‌تفاوت باشیم، فردا باید شاهد پیامدهای سنگینی از جمله؛ شکاف عمیق میان نسل‌ها، بحران‌های پنهان در خانواده‌ها و استحاله آرام ارزش‌های دینی باشیم زیرا حجاب در فرهنگ اسلامی صرفاً یک پوشش نیست، بلکه نماد حیا، کرامت و هویت زن است.

پاسداری از این نماد، پاسداری از میراث معنوی جامعه است. اگر این میراث به ابزار شهرت‌طلبی و صنعت مد فروکاسته شود، جامعه بخشی از مهم‌ترین سرمایه معنوی خود را از دست خواهد داد؛ سرمایه‌ای که اگر فرسوده شود، بازسازی آن بسیار دشوار خواهد بود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha