یادداشت| «کج‌پیله»؛ تردید در مسیر زن معاصر و پرسش از چرایی صدور مجوز

فیلم کج‌پیله گرچه می‌کوشد زبان تازه‌ای برای بیان رنج‌های زن امروز بیابد اما در فقدان پشتوانه‌ی اخلاقی و الهی، به بی‌هویتی نزدیک می‌شود زیرا که سینمای زن‌محورِ مطلوب، باید ضمن توجه به واقعیت‌های اجتماعی، بر سه محور پاسداشت کرامت زن در چارچوب ارزش‌های الهی، تحکیم نهاد خانواده و نمایش نقش فعال زن در جامعه با حفظ عفاف و معنویت استوار باشد.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران، اکران عمومی فیلم کج‌پیله ساخته‌ی هاتف علیمردانی با بازی جمعی از بازیگران شناخته‌شده، بار دیگر موضوع حساس بازنمایی زن در سینمای ایران را به صدر گفت‌وگوهای فرهنگی بازگردانده است.
این فیلم که به ظاهر روایتی روان‌شناسانه از بحران درونی یک زن را دنبال می‌کند، در لایه‌های زیرین خود حامل پیام‌هایی است که نیازمند نقد و بررسی دقیق از منظر دینی، اخلاقی و تربیتی است.

تحلیل محتوایی

روایت زنانه با فاصله از مبانی ارزشی

فیلم تلاش دارد چهره‌ای مستقل از زن معاصر ترسیم کند، اما این استقلال در روایت اثر، به مرز گسست از خانواده و ارزش‌های اخلاقی نزدیک می‌شود. روابط میان شخصیت‌ها، در برخی صحنه‌ها از حدود عرفی و شرعی سینمای ایران عبور می‌کند و تصویری مبهم از «آزادی زن» ارائه می‌دهد؛ گویی رهایی فقط در بریدن از تعهدات خانوادگی و دینی معنا می‌یابد.

غیبت نقش خانواده و معنویت در درمان بحران

بحران روانی قهرمان زن بدون حضور پدر، همسر یا مشاور دینی حل می‌شود. این حذف آگاهانه، نوعی بی‌اعتمادی نسبت به کارکرد خانواده و دین را القا می‌کند و از نگاه دینی، می‌تواند الگوی زیستی نامطلوبی را در ذهن مخاطب جوان تثبیت نماید.

ابهام در پیام نهایی اثر

فیلم نه دفاعی روشن از کرامت زن ارائه می‌دهد و نه نقدی منسجم بر وضعیت اجتماعی او. نتیجه آن است که تماشاگر در پایان، میان احساس همدلی و نوعی سردرگمی اخلاقی سرگردان می‌ماند.

نقاط مثبت قابل تأمل

در عین حال، پرداخت به دغدغه‌های روانی زنان، استفاده از زبان استعاری و بازی‌های کنترل‌شده از نقاط قوت اثر است و می‌تواند در قالب جلسات نقد و گفت‌وگو مورد بررسی تربیتی قرار گیرد اما این قوت‌های فنی و هنری، خلأ محتوایی اثر را پوشش نمی‌دهد.

پرسش بنیادین

چگونه چنین فیلمی مجوز دریافت کرده است؟ فرایند صدور مجوز در سینمای ایران شامل دو مرحله است؛ اول پروانه ساخت که بر مبنای فیلم‌نامه صادر می‌شود و دوم پروانه نمایش که پس از بازبینی نسخه‌ی نهایی فیلم اعطا می‌گردد.

در عمل، بسیاری از آثار با فیلم‌نامه‌ای متفاوت از نسخه‌ی نهایی تولید می‌شوند؛ تغییر در اجرا، بداهه‌پردازی‌ها و حذف یا افزودن صحنه‌ها ممکن است محتوای نهایی را از چارچوب اولیه خارج کند.

از سوی دیگر، تصمیم‌گیری شوراهای بازبینی گاه تابع برداشت‌های شخصی یا ملاحظات صنفی و اقتصادی است و ممکن است بر سر مرزهای فرهنگی تسامح نشان داده شود.

به‌احتمال زیاد، کج‌پیله نیز پس از چند اصلاح جزئی موفق به دریافت پروانه‌ی نمایش شده است؛ امری که ضرورت بازنگری دقیق‌تر در نحوه‌ی ارزیابی محتوایی فیلم‌ها را یادآور می‌شود.

جمع‌بندی و پیشنهاد

فیلم کج‌پیله گرچه می‌کوشد زبان تازه‌ای برای بیان رنج‌های زن امروز بیابد اما در فقدان پشتوانه‌ی اخلاقی و الهی، به بی‌هویتی نزدیک می‌شود.
سینمای زن‌محورِ مطلوب، باید ضمن توجه به واقعیت‌های اجتماعی، بر سه محور استوار باشد؛ پاسداشت کرامت زن در چارچوب ارزش‌های الهی، تحکیم نهاد خانواده و نمایش نقش فعال زن در جامعه با حفظ عفاف و معنویت.

از این‌رو پیشنهاد می‌شود نهادهای فرهنگی مرتبط، ضمن برگزاری نشست‌های نقد تخصصی درباره‌ی آثار سینمایی از این دست، نسبت به تدوین شاخص‌های دقیق ارزیابی محتوای زن‌محور اقدام نمایند تا فاصله‌ی میان هنر و اخلاق هرگز به شکاف تبدیل نشود.

روابط‌عمومی‌واموربین‌الملل

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha