کتابخوان برتر مدرسه گفت: این اثر با قلمی مادرانه و فضاسازیهای باورپذیر، زندگی حضرت زهرا(س) را به زیبایی روایت کرده است؛ اما از منظر تاریخی و پژوهشی هنوز کامل نیست و نیازمند دقت و اصلاح علمی است تا بتواند جایگاه شایستهتری در ادبیات آیینی بیابد.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران/مازندران، سیده زهرا رضایی المشیری، کتابخوان برتر مدرسه فاطمه الزهراسلام الله علیها در گفت و گویی در نشست (نقد کتاب، شرح الف خمیده) در جمع طلاب و اساتید که در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) قائمشهر برگزار شد، بیان کرد: «شرحِ الفِ خمیده» اثر لیلا مهدوی، با روایتی مستند و ادبی به شرححال زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) میپردازد و در عین حال از منظر پژوهشی نیازمند بازنگری است، خانم لیلا مهدوی، نویسنده کتاب شرحِ الفِ خمیده، پیشتر رمان، «نشانِ حسن» را نگاشتهاند و در گفتوگویی عنوان کردهاند که به ادبیات آیینی علاقهمند هستند.
وی گفت: در ابتدا قرار بود کتاب با محوریت موضوع فدک نوشته شود، اما به دلیل کمبود منابع و اطلاعات کافی در این زمینه، نویسنده تحقیقات گستردهای را آغاز کرد و نتیجه آن، نگارش همین اثر شد. شرح الف خمیده بر پایه منابع متعدد تاریخی و روایی شکل گرفته و در قالب داستان مستندِ شرححال زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نوشته شده است. این اثر سه راوی دارد: راوی نخست، حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) است که دوران خردسالی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را روایت میکند، راوی دوم خود حضرت زهرا (سلام الله علیها) هستند که از کودکی تا حادثه سقیفه را بازگو میکنند و راوی سوم، اسماء بنت عمیس (همسر حضرت جعفر) است که از واقعه سقیفه تا شهادت حضرت را روایت کرده و به جنبههای سیاسی و عبادی زندگی ایشان میپردازد.
خانم رضایی المشیری بیان کرد: آغاز کتاب جذاب و تأثیرگذار است. زبان روایت، زبان مادرانه و لطیفی است که روح زنانه اثر را آشکار میکند. فضاسازیها بسیار خوب و باورپذیرند؛ هرچند در بخشهای پایانی، روایت اندکی دچار کندی در ریتم میشود و گاه حالت گزارشگونه میگیرد. با این حال، در مجموع زبان روایت قوی و شایستهی تحسین است و از نظر ادبی میتوان نمرهی قابل توجهی برای آن قائل شد.
وی افزود: در صفحه ۴۵، راوی به شعب ابیطالب پرداخته و از گرسنگی کودکان بنیهاشم در شِعب ابیطالب یاد میکند و ذهن خواننده را به سوی وقایع معاصر میبرد؛ بهویژه محاصره غذایی غزه توسط صهیونیستها. این پیوند ذهنی به مخاطب این یقین را میرساند که یکی از سلاحهای شیطان از آغاز تاریخ، با سلاح محاصره غذاییست و با آن به مبارزه با حق میپردازد. چه در بوسنی، چه در الفوعه و کفریا و چه امروز در غزه. اما یکی از ایرادات محتوایی کتاب، پرداخت کم به دو واقعه مهم مباهله و حجهالوداع است و انتظار میرفت نویسنده سهم بیشتری برای این موضوعات قائل شود.
خانم رضایی المشیری ادامه داد: همچنین در صفحه ۱۱۷، واکنش حضرت زهرا (سلام الله علیها) به جمله «عموی من گریهکن ندارد» پس از جنگ اُحُد تا حدی در قلمرو تفسیر به رأی قرار میگیرد. در همین صفحه آمده: (مادرجان، من فکر میکنم منظور بابا از این کلام این بود که جای ناله و شیون نیست و گریه سبب شادی کفار است.)؛ در این صفحه متنی بیان شده است که در مستندات روایی خلاف آن ثابت شده است، به طور مثال: حلبی در سیره خود مینویسد: «لما رای النبی حمزه قتیلا، بکی فلما رای ما مثّل به شهق؛ پیامبر چون پیکر خونین حمزه را یافت گریست و چون از مثله کردن او آگاهی یافت با صدای بلند گریه سر داد.»(الحلبی، نورالدین، السیره الحلبیه، ج۲، ص۲۴۷)، این گریه و ناله از سوی آن حضرت برای عزای عمویش حمزه آن قدر شدید بوده است که ابنمسعود میگوید: ندیدیم پیامبر بر کسی گریه کند، آن گونه که با شدّت در شهادت عمویش حمزه اشک میریخت، بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، سپس کنار آن قرار گرفته و با صدای بلند گریه کرد تا حال غش به آن حضرت دست داد و خطاب به جسد عمویش میفرمود: ای عموی پیامبر خدا، ای حمزه! ای شیر خدا و شیر پیامبر خدا، ای حمزه! ای کسی که کارهای نیکو انجام میدادی، ای حمزه! ای کسی که سختیها و مشکلات را برطرف میکردی، ای حمزه! ای کسی که سختیها را از رسول خدا دور میکردی. (الطبری، محب الدین، ذخائر العقبی، ص۱۸۱)
وی در پایان گفت: این اثر نیز چند مورد جابجایی تاریخی مشاهده میشود که از منظر اسناد نیاز به بررسی و اصلاح دارد، وقایع هجوم به در خانه حضرت بلافاصله پس از رحلت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) بیان شده و رفتن به در خانه انصار و مهاجرین، غصب فدک و خواندن خطبه فدکیه را بعد از واقعه هجوم به خانه حضرت زهرا روایت کرده، حال آنکه این ترتیب حوادث به صورت دیگری در روایات ذکر شده و برای بررسی نیاز به مطالعه پژوهشی در این زمینه جدی است. از دید پژوهشی، کتاب هنوز به مرحله تکامل نرسیده و کامل محسوب نمیشود. با این حال، نگارش آن از نظر زبانی و هنری قابل توجه است. چنین است که: «نوشتاری خوب آن است که عامه آن را درک کنند و خواص آن را تأیید نمایند.» بر این اساس، میتوان گفت شرحِ الفِ خمیده از لحاظ ادبی اثری لطیف و قوی است، اما از نظر پژوهشی و تاریخی نیازمند بازنگری و ویرایش علمی است.
انتهای پیام/
نظر شما