بررسی فطرت و عالم ذر در اندیشه علامه طباطبایی (ره)

یازدهمین ویژه برنامه بزرگداشت علامه سید محمدحسین طباطبایی، مفسر کبیر قرآن و فیلسوف برجسته اسلامی، با محوریت واکاوی دو مفهوم بنیادین «فطرت و عالم ذر» در اندیشه وی در شبستان مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) تهران و در آستانه ایام فاطمیه برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌ای علمیه خواهران/تهران، یازدهمین ویژه برنامه بزرگداشت علامه سید محمدحسین طباطبایی، مفسر کبیر قرآن و فیلسوف برجسته اسلامی، با محوریت واکاوی دو مفهوم بنیادین «فطرت و عالم ذر» در اندیشه وی در شبستان مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) تهران و در آستانه ایام فاطمیه در روز یکشنبه ۲۵ آبان و با حضور خانم شادمهر، استاد حوزه علمیه خواهران و پژوهشگر علوم قرآن و حدیث برگزار شد.

خانم شادمهر سخنرانی خود را با موضوع «بررسی فطرت و عالم ذر در اندیشه علامه طباطبایی» آغاز کرد و گفت: نگاه‌های مختلفی می‌توان به مقوله فطرت داشت. بحث فطرت و عالم ذر هم از نظر وحیانی و قرآنی به بحث گذاشته شده، هم از نظر برهان و استدلال و علوم فلسفی و عقلانی، و هم در جای خودش در مقوله عرفان قابل طرح است، طبیعتاً هر یک از این بسترهای مطرح برای فطرت، وقت خودش و نگاه کارشناسان خودش را می طلبد. نه اینجانب در آن بضاعت علمی هستم که بتوانم این ها را به طور کامل ارائه دهم، و نه این فضا و این جلسه گنجایش آن را دارد. فقط صرفاً یک اشاره ای می خواهیم از نوع نگاه وحیانی داشته باشیم؛ نگاه قرآنی داشته باشیم به مقوله فطرت که ارتباطش را با عالم ذر یک بررسی خیلی اجمالی بکنیم. و محوریت بحثمان هم نظرات گهربار مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه هست با تکیه بر فرمایشات ایشان در تفسیر المیزان.

بررسی فطرت و عالم ذر در اندیشه علامه طباطبایی (ره)

وی افزود: یک نگاه وحیانی صرفاً داریم و می خواهیم بگوییم که این دو مولفه «فطرت» و «عالم ذر» با اینکه دو مولفه مستقل هستند و هر کدام مبانی متعددی دارند، ولی در یک نگاه می خواهیم این دو را کنار هم، مرتبط با هم و متحد نگاه بکنیم و ببینیم در عرصه شناخت و معرفت بخشی به انسان، سهم این دو واژه چقدر دخیل است، چقدر مؤثر است، ما برای کسب معرفت نسبت به عالم هستی، نسبت به خالق هستی، نسبت به آنچه که خودمان دریافت می کنیم، اینکه چه بوده ایم، چه گشته ایم و چه می توانیم باشیم، می خواهیم اهمیت بحث فطرت و اهمیت بحث عالم ذر را یک قدری واکاوی کنیم و به بررسی بگذاریم.

استناد به آیات قرآن:

پزوهشگر علوم قرآن و حدیث در ادامه گفت: ابتدا اشاره به دو آیه شریفه از قرآن می‌کنم که به عنوان سرفصل همه مباحث فطرت و عالم ذر مطرح می شود: خداوند متعال در سوره شریفه روم آیه ۳۰ می فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ». این آیه اشاره به بحث فطرت دارد. این آیه شریفه می فرماید: این پیامبر، نظرت را و نگاهت را به آن فطرت الهی داشته باش که آن دین استوار در این فطرت الهی نهادینه شده. و این فطرت الهی، فطرتی است که «لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ»، تبدیل بردار نیست، خدشه‌پذیر نیست. و این آن چیزی است که خداوند در وجود انسان به ودیعه گذاشته، ولی بسیاری از انسان‌ها نسبت به آن توجه ندارند، علم و آگاهی ندارند.

بررسی فطرت و عالم ذر در اندیشه علامه طباطبایی (ره)

وی افزود: آیه بعدی که بحث عالم ذر را مطرح می کند، آیه ۱۷۲ سوره اعراف است. خداوند متعال به پیامبر متذکر می شود: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَیٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَیٰ ۛ شَهِدْنَا». ای پیامبر، آن هنگامی که پروردگار تو اخذ میثاق کرد از فرزندان آدم، از ذریه حضرت آدم، نسل او را گرفت و از آن‌ها پیمان گرفت که «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ»؟ آیا من پروردگار شما نیستم؟ همگی گفتند: بله، ما شهادت می‌دهیم. بعد در ادامه، خداوند علت این میثاق را بیان می‌کند: «لِئَلَّا تَقُولُوا» مبادا در قیامت بگویید «إِنَّا کُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِینَ»، ما از ربوبیت پروردگارمان بی خبر بودیم، یا بگویید «إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ»، ما پدرانمان را مشرک یافتیم و به دنبال آنها رفتیم.

تبیین نظریه علامه طباطبایی:

استاد حوزه علمیه خواهران گفت: آن چیزی که حضرت علامه در ذیل این دو آیه مطرح می‌فرمایند، این است که طبق آیه فطرت، «فِطْرَتَ اللَّهِ» یک اضافه تشریفی است. یعنی خداوند واژه فطرت را به لفظ «الله» اضافه کرده تا این واژه شرافت پیدا کند. خداوند این فطرت را نهاد قرار داد و انسان را بر اساس آن آفرید. از نظر علامه، فطرت در واقع یک نوع پذیرش و گرایش به سوی پروردگار است که انسان با تمام وجود به ربوبیت خدا و عبودیت خود اقرار می‌کند.

وی اضافه کرد: اما درباره آیه میثاق، سؤال اصلی این است: این عالم ذر کجا بوده؟ کی بوده؟ و چگونه باید آن را تشریح کرد؟ حضرت علامه در تفسیر المیزان سه نظریه رایج نظریه عالم مادی پیشین(عالمی مادی با زمان و مکان مشخص قبل از دنیای کنونی، نقد علامه: اگر چنین بود، باید خاطره آن در یاد همه می ماند. همچنین تکلیف و اقرار در آن عالم (پیش از زندگی دنیوی) معنا ندارد)، نظریه تمثیل(آیه صرفاً یک بیان تمثیلی و غیرواقعی است، نقد علامه: این با شأن قرآن و هدف آیه که «قطع عذر» است، منافات دارد) و نظریه اخذ میثاق با زبان عقل و وحی در دنیا(پیمان در همین دنیا و از طریق پیامبران گرفته شده. علامه این نظر را نیز نمی‌پذیرند) را نقد و رد می‌کنند.

نظریه نهایی علامه: نشئه ملکوتی

وی در ادامه بیان کرد: نظر مرحوم علامه این است: همه انسان‌ها در دو «نشئهم زندگی می‌کنند. نشئه ملکی (مادی) و نشئه ملکوتی (معنوی). نشئه ملکوتی بر نشئه ملکی مقدم است. در نشئه ملکی، ما قوای ظاهری مثل دست و پا و چشم و گوش را داریم. در نشئه ملکوتی، قوای باطنی مثل شهوت، غضب و وهم را داریم که تحت مدیریت «عقل» قرار دارند. حضرت علامه، این «نشئه ملکوتی» را «عالم میثاق» می‌دانند و از آن تعبیر به «فطرت» می‌کنند، پس اینجا است که آیه میثاق با آیه فطرت تلاقی پیدا می کنند. خداوند یک فطرت پاک الهی (نشئه ملکوتی) را به انسان ودیعه داد و این میثاق در همان نشئه گرفته شده است. این همان «نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی» است که خداوند از روح خود (اسما و صفاتش) در انسان دمید.

خانم شادمهر گفت: حالا این سؤال مطرح می‌شود که پس افراد گناهکار مثل یزید و فرعون چه؟ پاسخ این است که آنها نیز این فطرت را دریافت کردند، ولی آن را با گناه پژمرده و پشت پرده بردند. فطرت نابودشدنی نیست، ولی کارآمدی خود را از دست می‌دهد. اینجا است که پیامبران می‌آیند تا این فطرت‌های خاموش شده را بیدار کنند. وحی برای تذکر و احیای فطرت است. نکته کلیدی آیه میثاق این است: «وَأَشْهَدَهُمْ عَلَیٰ أَنفُسِهِمْ». خدا انسان را بر خودش شاهد گرفت. این «خود»، همان کسی است که با هر دو نشئه زندگی می‌کند و با مشاهده آیات الهی در درون و بیرون، شهادت می‌دهد که: «بله پروردگارا، من با تمام وجودت ربوبیت تو و عبودیت خودم را دریافتم.» اما اگر انسان به این فطرت رسیدگی نکند و آن را «دسیسه» کند (چنانکه در سوره شمس آمده: «وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا»)، یعنی آن نشئه ملکوتی را ناکارآمد کند. این ناکارآمدی چگونه رخ می‌دهد؟ با اسیر کردن عقل و امیر شدن هوس، همان که امیرالمؤمنین می‌فرماید: «کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوًی أَمِیر».

نقد آیت الله جوادی آملی:

پژوهشگر قرآن و علوم حدیث گفت: جناب استاد جوادی آملی، با وجود احترام فراوان به استاد خود، نظریه علامه را نقد کرده‌اند. ایشان می فرمایند: ما تمام این نقدها را با نهایت تواضع به محضر استاد علامه عرضه کردیم، ولی ایشان بر نظر خویش اصرار ورزیدند. حق بر ایشان روشن شده و ماییم که در تنگنای جهان طبیعت مانده ایم، دیدگاه مورد قبول آیت الله جوادی آملی، نظریه سوم است؛ یعنی خداوند با «لسان عقل» (حجت درون) و «لسان وحی» (حجت بیرون) در همین دنیا و از طریق فرستادن پیامبران، از همه انسان‌ها پیمان گرفته است. از جمله دلایل ایشان این است که در نشئه ملکوتی، مفاهیمی مانند «پدر» و «فرزند» (ذریه) که در آیه به آن اشاره شده، معنا ندارد.

بررسی فطرت و عالم ذر در اندیشه علامه طباطبایی (ره)

استاد حوزه در پایان گفت: ماحصل این بحث در یک جمله این است: ما همه انسان‌ها در دو نشئه ملکوتی و ملکی زندگی می‌کنیم. به هر دو نشئه واقفیم، فقط نشئه فطرتمان را - که همان نشئه ملکوتی است - فراموش می کنیم. و با تمسک به عقل و وحی - که عقل، امام درون و حجت درون، و وحی و رسولان و کتب، حجت های بیرونی هستند - ما باید این فطرت را بیدار نگه داریم و هدایت گری را از عقل و وحی نگیریم. فطرت (نشئه ملکوت) را کامل در اختیار عقل و وحی قرار می دهیم. همچنان که نشئه ملکمان هم تحت امر عقل و وحی است که از آن تبدیل به شریعت می شود.

شهرزاد شاهسون، دبیر علمی این نشست نیز در ابتدا به تبیین اهمیت موضوع پرداخت و بیان کرد: موضوع فطرت و عالم ذر، از مباحث بنیادین معرفت شناسی و انسان شناسی اسلامی است که در آثار علامه طباطبایی جایگاهی کاملاً محوری دارد.

وی با تأکید بر این که فهم این دو مفهوم، کلید گشایش درهای بسیاری از اندیشه علامه است، افزود: فهم دقیق این دو مفهوم، نه تنها برای خوانش درست المیزان، که برای تحلیل نگاه عمیق علامه به مسائلی چون توحید، اختیار انسان و حکمت الهی، اهمیت ویژه ای دارد. مرحوم استاد با رویکردی فلسفی-تفسیری، نوین ترین خوانش را از فطرت و عالم ذر ارائه می کند؛ خوانشی که ریشه در آیات قرآن دارد و بر اصول حکمت متعالیه تکیه زده است.

خانم شاهسون، هدف نهایی این نشست را «ایجاد فضایی برای گفتگوی علمی درباره مبانی نظری علامه، مقایسه آن با دیدگاه های رایج و روشن کردن پیامدهای معرفتی این دو مفهوم در اندیشه اسلامی» عنوان کرد.

انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha