به گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران، دورکاری برای مادران دارای فرزند دبستانی، بهظاهر فرصتی برای حضور بیشتر در خانه است اما در عمل به یک میدان چندوظیفهای طاقتفرسا تبدیل میشود. مادران باید همزمان میان وظایف شغلی، آشپزی، رسیدگی به درس و تکالیف فرزندان و مدیریت امور خانه تعادل برقرار کنند. این تقسیم وظایف چندگانه، منجر به یک «شیفت دوم» یا حتی «شیفت سوم» میشود که از ساعات کاری رسمی آغاز شده و تا اواخر شب ادامه مییابد. فشار مداوم برای انجام همزمان کارهای خانه و وظایف شغلی، سطح استرس را به شدت بالا برده و زمان بازیابی انرژی را نیز از بین میبرد.
فقدان تمرکز و خطای مضاعف
بزرگترین چالش عملکردی مادران دورکار، مساله «تمرکز» است. چند برابرشدن مسئولیتها، تمرکز را کاهش داده و احتمال خطا در کارهای اداری را بالا میبرد. محیط خانه به ویژه با حضور دانشآموزان دبستانی که نیازمند نظارت مستمر بر یادگیری آنلاین هستند، مملو از عوامل مخل است. تلاش برای حفظ تمرکز بر وظایف اداری حساس در حالی که باید همزمان به پرسشهای درسی کودک پاسخ داده شود یا او را به استفاده از ابزارهای آموزشی هدایت کرد، در عمل ناممکن است.
این تقسیم توجه به طور مستقیم بر کیفیت خروجی کار اداری تأثیر میگذارد. مادران مجبورند ساعات طولانیتری را برای انجام کارهای معمول صرف کنند و خطر بروز خطا در گزارشها یا تصمیمگیریهای شغلی به دلیل خستگی ذهنی و حواسپرتی مضاعف، به شکل محسوسی افزایش مییابد.
چالش اینترنت، گلوگاه دیجیتال در انجام وظایف چند برابری
عملکرد شغلی در دوران دورکاری بهشدت وابسته به زیرساختهای دیجیتال به ویژه اینترنت پایدار و پرسرعت است. برای مادرانی که باید به صورت مداوم آنلاین باشند و فایلهای حجیم کاری را بارگذاری کنند، قطعی یا کندی اینترنت نه فقط یک ناراحتی کوچک بلکه یک مانع جدی در انجام وظایف است. این نوسانهای فنی، بیشتر در زمانهای حیاتی رخ میدهد و منجر به تأخیر، قطع ارتباط و ناتوانی در انجام بهموقع تعهدات شغلی میشود. خطا در کار به دلیل این مشکلات فنی، اغلب به پای عدم صلاحیت فرد گذاشته میشود در حالی که ریشه مشکل در کمبود زیرساختهای مشترک (اینترنت خانگی) نهفته است. کیفیت اینترنت در بسیاری از مناطق بهویژه در ساعات اوج مصرف، ناپایدار است. قطع و وصل شدن ارتباط یا سرعت پایین نه فقط روند کار اداری را مختل میکند بلکه باعث افزایش استرس و فشار روانی مادران میشود.
صداهایی که شنیده نمیشود
چهرههای آرام و مهربان مادران، نشانی از درون آشفته و نگران آنها نمیدهد اما حرفها برای گرفتن دارند؛ حرفهایی که از بیرون، گوشی برای شنیدن ندارد اما بارها با خود زمزمه کردهاند. وقتی هم درد و هم صحبتهای خود را مییابند، تازه میفهمند، تنها نیستند. مانند سارا ۴۰ ساله، کارمند یک اداره دولتی که از وظایف چندگانه و فرسودگی ذهنی، آشپزی و مدیریت خانه، همراهی با فرزندان در تکالیف مدرسه، پاسخگویی به نیازهای عاطفی و جسمی کودکش و انجام وظایف شغلی و اداریاش میگوید اینکه وقتی کلاسها آنلاین میشود درمانده شده و نمیداند در چنین روزهایی چه کاری باید انجام دهد، میگوید: این همزمانی وظایف، ذهن مادران را درگیر و پراکنده میکند. نتیجه آن کاهش تمرکز، افزایش احتمال اشتباه در تصمیمگیریهای کاری، و فرسودگی روانی است. گاهی چنان فشار عصبی و روانی در خود احساس میکنم که میخواهم دست از کار بکشم اما هزینههای زندگی نمیگذارد.
«مریم» در بخش مالی یک اداره با بیش از ۱۵ سال سابقه مشغول به کار است، میگوید: باید تا ساعت ۳ بعدازظهر گزارش هفتگی را تحویل دهم اما کلاس آنلاین پسرم از ۸ صبح تا ساعت ۱۳ است و مدام صدایش از پشت میز میآمد یعنی در داخل یک کلاس ۳۰ نفر با هیاهوی بچههای سوم ابتدایی نشستهام. در نهایت، گزارش را با تأخیر و با وجود اشتباههای تایپی جزئی فرستادم چون تمرکزم صد در صد نبود. احساس میکردم همزمان در دو شیفت کاری هستم. کامل تمرکز را از دست میدهم، پسرم با صدایی بلند فریاد میزند، مامان نفهمیدم معلم چه گفت؛ در این میان معلم کارهایی از دانشآموزان میخواهد که آنها در توانشان نیست انجام دهند و این مادر است که باید جای دانشآموز فعالیتها را انجام دهد؛ به نظرم آموزشوپرورش توان مادران را گرفته در حالی که در گذشته این چنین نبود. در روزهای عادی نصف وقت ما صرف آموزشوپرورش میشود، وای به روزهای آنلاین. همسرم سعی میکند کمک کند اما مسئولیت اصلی آموزش همچنان روی دوش من است.
آموزشوپرورش توان مادران را گرفته در حالی که در گذشته این چنین نبود. در روزهای عادی نصف وقت ما صرف آموزشوپرورش میشود وای به روزهای آنلاین«زهرا» نیز مادر شاغلی است که با وجود داشتن کودک پنجم دبستانی دغدغههای مشترکی دارد، میگوید: وقتی اینترنت گوشیام را برای انجام دو کار متفاوت وصل میکنم و دخترم هم باید با گوشی من کار کند، دچار استرس دو چندان میشوم، نه تنها کارم عقب میافتد، بلکه اعتبار حرفهایام زیرسؤال میرود و این باعث میشود نتوانم به قولهایی که به مدیرم دادهام، عمل کنم. مدیر هم کار میخواهد و وقتی کار به موقع تحویل داده نمیشود انتظار دارد حضوری سر کار بروم، مسلما کار در اداره بهتر و با سرعت انجام میشود؛ من با اینکه فقط یک فرزند دارم واقعا نمیدانم در شرایط دورکاری چطور باید کارهایم را پیش ببرم.
وی ادامه میدهد: ای کاش در جامعه ما، پدر هم میتوانست به همان اندازه درگیر تدریس مجازی یا مراقبت از کودک در طول روز شود و بر این اساس به آنها هم دورکای میدادند تا کار بین والدین تقسیم شود؛ زیرا این بسیار کمککننده است. این فشار دوگانه، انگیزه من را برای پیشرفت شغلی از بین میبرد. خیلی از زمانها احساس خستگی و تنهایی میکنم از اینکه درک نمیشوم. زمانی که در خانهایم همسران فکر میکنند در خانه ماندهای و استراحت میکنی؛ تازه آنها انتظار دارند وظیفه همسری و مادری را به نحو احسن انجام دهی؛ در خانه همه از تو انتظار دارند و مدیران نیز انتظار کار مضاعف، چون جلوی چشم آنها نیستی تا تو را ببینند. متاسفانه در سیستم ایران، مهم حضور است حتی اگر کار نکنی.
«الهام» مادر شاغل دیگری است که با وجود استرس و فشار کار و تکالیف کودکان در شرایط دورکاری از زیرساختهای ضعیف برنامه شاد میگوید؛ اینکه معلمِ فرزندش کلاس مجازی را از ساعت ۸ صبح شروع میکند تا با سرعت بهتر اینترنت بتواند وارد برنامه «شاد» شود غافل از اینکه هیچ تفاوتی ندارد در چه ساعتی وارد این برنامه شوید. گویا زیرساختهای برنامه شاد، تعریف نشده است به همین دلیل وسط برنامه شاد ناگهان برنامه قطع میشود و بدون اینکه اطلاعی دهند وارد برنامه «بله» یا «ایتا» میشوند.
وقتی اعتراض میکنیم، میگویند «نباید در شاد اطلاعرسانی کنیم که در اپلیکیشن دیگری گروه ساختهایم، به ما ایراد میگیرند.» یعنی نمیخواهند بپذیرند این برنامه مشکل دارد و باید برای آن فکری کنند. برخی از فوقِ برنامههای مدارس را در کلاسهای آنلاین برگزار میکنند مثل مانور زلزله، وسط درس آنلاین، ناگهان مانور نواخته میشود، دانشآموزان در کلاسهای مجازی استرس دارند؛ چه معنایی دارد که مانورهایی مثل زلزله را در چنین شرایطی برگزار کنند؟!
وقتی «خبر» میان قطع اینترنت و تکلیف ریاضی گم میشود
«آرزو» نیز از دغدغههای مشابهش میگوید، روایت مادر خبرنگاری که با استرس مینویسد؛ میگوید: در حالی که تلاش میکنم خبر فوری خود را برای تحریریه ارسال کنم، اینترنت هر لحظه قطع میشود، تمرکزم از بین میرود و حتی ابتداییترین کلمات را اشتباه تایپ میکنم. میان انتظار مدیران و واقعیت خانه گرفتار شدهام؛ از طرفی، کسی را ندارم که سواد فضای مجازی داشته باشد و بتواند کنار دخترِ دوم دبستانیام بنشیند، همسرم نیز شاغل است.
وی ادامه میدهد: خبر باید در مدت ۱۰ دقیقه ارسال شود اما اینترنت هربار وسط کار بین درس و خبر قطع میشود. وقتی بالاخره متن ارسال شد، خطاهای تایپیام تازه خودش را نشان میدهد آن هم در حالی که جملهها در ذهنم منظماند، اما روی مانیتور تکهتکه هستند.
این مادر خبرنگار توضیح میدهد: همزمان با برگزاری کلاس آنلاین فرزند دبستانیام، چند بار بین لپتاپ خود و تبلت فرزندم جابهجا میشوم. از یکسو باید به معلم فرزندم پاسخ دهم و از سوی دیگر ضربالاجل خبری را رعایت کنم. مدیر فکر میکند وقتی آنلاین نیستم، یعنی کار نمیکنم اما گاهی فقط درگیر وصل شدن دوبارهام یا دارم اشک فرزندم را پاک میکنم چون تصویر معلمش پرید.
به گفته او، چنین شرایطی باعث شده در ارزیابی عملکرد دورکاران، بیعدالتی رخ دهد زیرا تاخیر یا کاهش کیفیت به اشتباه نشانه بیتعهدی تعبیر میشود، نه ضعف سیستم یا فشار چندوظیفگی. درک واقعیت پشت مانیتور حائز اهمیت است و باید در مدیریت تحریریههای دورکار، نظام ارزیابی جدیدی تدوین شود که بر تحویل بهموقع و دقت محتوا تمرکز کند نه میزان حضور در سیستم.
بهتر است مسئولان همه زوایای دورکاری را در نظر بگیرند؛ حتی شده در این بین برای پدران نیز در زمان اعلام دورکاری دانشآموزان ابتدایی و مادران شاغل، وظایفی دیده شود؛ به نوعی گفته میشود مسئولیت آموزش و تربیت و همه مسائل کودک با مادر است، پس پدر چه نقشی دارد؟جایی برای پدران
وی همچنین توصیه میکند: بهتر است مسئولان همه زوایای دورکاری را در نظر بگیرند؛ حتی شده در این بین برای پدران نیز در زمان اعلام دورکاری دانشآموزان ابتدایی و مادران شاغل، وظایفی دیده شود؛ به نوعی گفته میشود مسئولیت آموزش و تربیت و همه مسائل کودک با مادر است، پس پدر چه نقشی دارد؟ این در حالی است که پدران امروزی هم تمایل دارند در همه این مسائل سهیم باشند اما قانون و کار اجازه نمیدهد. در واقع روایتِ من، تصویری زنده از واقعیتی است که در بسیاری از خانهها جریان دارد؛ جایی که مادران شاغل میان تکلیف دبستان و ضربالاجل کاری، تعادل خود را حفظ میکنند با این حال تا بازنگری در سیاستهای منابع انسانی، اینترنت پایدار و درک واقعی از شرایط مادران محقق نشود، کیفیت کار همچنان قربانیِ فشار دوگانه خواهد بود.
جمعبندی
بررسیهای تحلیلی بیانگر آن است که مادران شاغل دورکار در ایران، بهویژه آنهایی که فرزندان در مقطع دبستان دارند، با یک بحران مدیریتی سهگانه شامل تداخل وظایف، معضلات زیرساختی و فشار روانی مواجهاند. این وضعیت، انعطافپذیری ادعایی دورکاری را زیرسؤال برده و ضرورت رویکرد حمایتی سازمانها را دوچندان میکند.
در محیط کار خانگی، مرز میان ساعات اداری و مسئولیتهای والدینی در عمل محو شده و بار دوگانه وظایف به اصلیترین چالش این گروه تبدیل شده است. مادران مجبورند بهطور همزمان بر آموزش آنلاین فرزندان نظارت کرده و تعهدهای شغلی خود را پیش ببرند؛ فشاری که به طور مستقیم بر کیفیت تمرکز اثر میگذارد. این تقسیم توجه اجباری، به طولانیشدن زمان انجام کار و افزایش احتمال خطا در خروجیهای اداری منجر میشود؛ همانگونه که مادران شاغل اشاره کردند برای جبران دقایقی که برای کمک به فرزندان خود برای ورود به کلاس آنلاین از دست میدهند، تا پاسی از شب بیدار میمانند؛ این معضل، ارزشهای بنیادین کارایی و دقت سازمانی را تهدید میکند.
یکی از مهمترین معضلات ساختاری، وابستگی مطلق به زیرساختهای دیجیتال است. قطع یا کندی اینترنت در زمانهای حیاتی جلسههای آنلاین، نه تنها کار را متوقف میسازد، بلکه به گفته فعالان این حوزه، میتواند به آسیب به اعتبار حرفهای فرد در نزد کارفرما منجر شود. این معضل، عامل کلیدی است که انعطافپذیری سازمانی را بیاثر میسازد.
راهکار اساسی برای برونرفت از این وضعیت، نیازمند تغییرات ساختاری است. کارشناسان بر درک سازمانی و ارائه انعطافپذیری واقعی تاکید دارند. این انعطاف نباید فقط در مورد مکان کار باشد بلکه باید شامل ساعات کاری شناور و پذیرش شرایط غیرمنتظره ناشی از مسئولیت والدین باشد.
فراتر از ساختارهای سازمانی، یک مطالبه عمومی برای تقسیم عادلانهتر، بار مراقبت و تدریس در سطح خانواده و جامعه وجود دارد تا زمانی که فشار مراقبت از فرزندان در مقطع دبستان به طور انحصاری بر دوش مادران باقی بماند، پتانسیل کامل دورکاری این گروه محقق نخواهد شد.
دورکاری برای مادران شاغل در مقطع دبستان، یک مصالحه بزرگ بین تعهد شغلی و مسئولیت خانوادگی است که به دلیل فشارهای چندوجهی به آسیبپذیری منجر شده است. حل این معضل نیازمند درک عمیقتر از سوی سازمانها برای ارائه انعطافپذیریهای واقعی (نه فقط اعلامیه شفاهی) و همچنین نیاز به تقویت زیرساختهای اجتماعی و حمایتی در سطح خانواده و جامعه برای تقسیم عادلانهتر بار مراقبت و تدریس است تا این زنان بتوانند در هر دو جبهه شغلی و خانگی با کارایی بالا حضور یابند.
منبع: ایرنا


نظر شما