متن پیام ویدویی آيت الله عيسى قاسم به مناسبت سالروز ارتحال امام خمينى (ره)
254003

آیت الله شیخ عیسی احمد قاسم برای مراسم بزرگداشت ارتحال امام خمینی(ره) که در مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهرن برگزار شد، پیامی ویدیویی ارسال کرد.

به گزارش خبرگزاری کوثر، متن پیام ویدیویی آیت الله شیخ عیسی احمد قاسم برای مراسم بزرگداشت ارتحال امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب اسلامی ایران که در مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران برگزار شد، به شرح زیر می باشد:   

 

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله ربِّ العالمين، الصلاة والسلام على سيدنا وحبيب قلوبنا النبي الأكرم المصطفى محمد بن عبدالله وآله الطيبين الطاهرين.
به برگزار کنندگان و شرکت کنندگان این نشست مهم، و خواهرانی که زحمت برگزاری آن را در مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه قم، به مناسبت سالروز ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، ایجادگر انقلاب اسلامی و رهبر نخست این کشور مبارک کشیدند، سلام عرض می‌کنم.

تمامی افراد آگاه و هوشیار در ملت‌های مختلف، که برای تاریخشان ارزش والایی قائلند و بزرگانشان در زمان حیات و بعد از ارتحالشان از این زندگی، سابقه‌ای درخشان و انسان ساز و آگاهی بخش، بصیرت افزا، قهرمان ساز، هستی بخش و پیشبرنده دارند، نه تاریخ خود را از یاد می‌برند و نه بزرگانشان را. باید گذشته ایشان نیز مانند زمان حیاتشان ایجادگر خیر و قدرت باقی بماند و جایگاه ملت‌هایشان را در جهان تقویت کند. چنین افرادی، از یاد نمی‌برند که باید مکتب، عظمت، جهاد و نقشی که [مردم را] برانگیخت، احیا کرد، ثروت بخشید، رشد داد و از گمراهی به هدایت، از جهل به علم و از سستی به نشاط منتقل کرد را زنده سازند، مکتبی که به ایشان قوت بخشید در حالی که ضعیف بودند، و عزت بخشید در حالی که ذلیل بودند و کرامت بخشید در حالی که خوار بودند و استقلال و آزادی ایشان را به بار نشاند و وابستگی و دنباله‌روی ایشان را پایان داد.


فرزندان آگاه ملت‌ها به خوبی به نیاز یک ملتِ دارای تاریخ سربلند و مردانی بزرگ و رهبرانی بی‌نظیر به یادآوری چهره درخشان تاریخ خود و سخاوت آن و یادآوری رهبران بزرگی‌ساز و قهرمانان نجات‌بخش خود واقفند تا با بزرگان و رهبرانی همراهی کنند که با بصیرت و استقامت سرشار خود در زمانشان زیسته‌ و در برابر قدرتمندان ایستاده‌اند و در سخاوت و دروس و تجارب سودمند و پیشبرد امت و برتر ساختن آن، بر یکدیگر پیشی گرفتند.

بله، به یقین بزرگان امت‌ها، خود مکتبی سخاوتمند هستند که با گذشت زمان ارزش خود را از دست نمی‌دهند و یاری آنان به جنبش‌های اصلاحی و انقلاب و پیشرفت به سوی حال به پایان نمی‌رود و نسل از پی نسل و قرن از پی قرن از ایشان نور می‌گیرند.

بله.. همانا بزرگداشت یاد و آموزه‌ها و مواضع بزرگ و با عظمت ایشان، ضرورتی برای ادامه حیات ملت‌هاست.
انسان هرچقدر بزرگ شود، ادامه حیات معنوی‌اش در راستای بخشیدن‌های پربار به ملت به دست خود آنان از طریق دریافت این عطاها از طریق بزرگداشت یاد او و برخورد با او درست مانند یک انسان زنده، بیشتر ضرورت می‌یابد. کنار آمدن با او به گونه‌ای که گویی زنده است و زندگی را مدیریت می‌کند و از دشواری‌هایی که بر سر راهش قرار می‌گیرد عبور می‌کند و زندگی را به جلو می‌برد و جان‌ها را به قدرت و انقلاب سوق می‌دهد و آتشفشان خشم را در برابر باطل به فوران می‌آرد و برای حق پیروز می‌شود و امت‌ها را بر می‌خیزاند و آنها را در راه درست، گرد هم جمع می‌کند.

در برابر هر بزرگمرد واقعی، چشم‌اندازی است که در آن وسعت، بلندی و امتداد است و با این وجود، چشم‌انداز بزرگان و رهبران اصلاحگر و منجیان ملت‌ها با یکدیگر متفاوت است.
برای هر انسانی، شرایطی که امتداد افق و بزرگی‌اش در زندگی و قدرت، هدایت، صداقت ارزش‌ها، جوهر حرکت، محور جهاد، فراخی نگاه و دایره توجهش در آن قرار داشته باشد، امتداد و فراخی و گستردگی عطایش در هدایت و قدرت و صلاح را بعد از مرگش تعیین می‌کند. به عنوان مثال، ممکن است یک نفر، مصلح روستایش باشد و دیگری مصلح همه شهرش و سومی مصلح اهل قوم خویش و نفر چهارم مصلح همه ملت خود باشد و ممکن است مصلح دیگری جز به اینکه برای احیای همه جانبه سراسر انسانیت تلاش کند، راضی نشود و زمان در برابرش متوقف نگردد و عاملی که انقلاب و اصلاحش را از پیشرفت باز دارد در مسیرش ظاهر نگردد، هرچند که انقلاب، خود را کامل می‌کند و اصلاحات، بر خود می‌افزاید.

در میان مردم، برخی در بعد فکری بزرگ هستند و دیگرانی در بعد روحی و عرفانی و گروه سوم در بعد سیاسی الی آخر. از میان ایشان، نوادری هستند که بزرگی، در همه ابعاد انسانی کریمانه‌اش در آنها جمع شده است که از آن، جز بخشش، آن هم بخشش خیر و هدایت و برکت و صلاح چیز دیگری نمی‌تراوشد.

هرچقدر یک انسان، دربردارنده عظمت واقعی بیشتری فراتر از ابعاد شخصیتی‌اش باشد که آن نیز خود ابعادی فراوان است، نیاز امت و انسانیت به او و خسارت حاصل از به فراموشی سپردن او بیشتر می‌شود و برکات حرکت به سمت او و بزرگداشت یادش و یادآوری بخشندگی‌های حیاتش و انوار هدایتش بیشتر و سودمندتر است و نیاز به حفظ درخشندگی سخنانش در میان مردم و حفظ دروسش و یادآوری سیره‌اش در میان مردم بیشتر می‌شود، درست مانند اینکه اگر در میان ایشان می‌زیست به او نیاز می‌داشتند و رعایت این مسئله نشان دهنده هوشیاری، رشد و تضمین پیشرفت است.

از جمله معیارهای بزرگی انسان و اهمیت نقش و موفقیت و غنای او به اندازه حجم حکمت، صبر، ایستادگی، زبدگی، بلند همتی، پیشبرد اراده و ایستادگی در راهی که از آن برخوردار هستند، این است که انسان جامع تعارض‌های بسیاری در شخصیت خود باشد و چالش‌های متنوع و جبهه‌های مخالف اراده‌‌اش فراوان باشد و دشمنانی قدرتمند و پرتعداد داشته باشد و امکانات در دست کسانی که بر شکست جنبش او اصرار دارند، بسیار باشد و سپس بخواهند با همه امکاناتی که در اختیار دارند، بر این شخصیت‌های بزرگ غلبه کنند.

در شخصیت‌های بزرگ، آن جوهری که بر عظمت عالی و بزرگی شخصیت‌ ایشان در بالاترین سطح خود دلالت دارد، آن است که در برابر تمامی این متناقض‌ها بایستد و با تمامی این دشواری‌ها مبارزه کند و بتواند تمامی این توطئه‌ها را به شکست بکشاند و همه تلاش‌هایی که برای به شکست کشاندن اهداف بزرگش انجام می‌شود را ناکام سازد و طعم شکست را به تمامی نسل‌های شیطانی و نیرنگ‌های ابلیسی بچشاند و از این مسیر ترسناک به سمت هدف بزرگ خود عبور کند و موفقیتی چشمگیر در انجام وظیفه‌اش حاصل کند. راه پوشیده شده از ریحان، جدا از راهی پرخار است. وقتی خارها در مسیر فراوان شود و شخصیت مصلح و انقلابی در برابر این خارها تثبیت گردد، این همان چیزی است که بر عظمتی برتر دلالت دارد.

این مقیاس، مقیاسی است که حتی اگر دشواری‌های بزرگ و مشکلات سنگین نیز در مسیر جمع شوند، نمی‌توانند شخص مصلح و انقلابی را به دلیل بزرگی عزمش و قدرت پیشبرد اراده‌اش از راه خود باز دارند. این مقیاس در طول تاریخ، تنها در تعداد اندکی از انقلاب‌ها و برای رهبران آن به آزمون گذاشته شد.

انقلاب امام خمینی (ره) یک انقلاب یک بعدی نبود و با تنها یک نوع از مشکلات دست و پنجه نرم نکرد و به دنبال یافتن یک راه حل جزئی برای مشکل امت نبود و نبردی که آغاز کرد، تنها یک نبرد کوچک یا بزرگ نبود و با یک قدرت جدا افتاده از قدرت‌های طاغوتی زمین مواجه نشد و نه تنها در مسیر دور و دراز خود متوقف نشد، بلکه با توطئه‌های داخلی و خارجی و رقابت‌های نزدیکان و خشونت غریبه‌ها و انواع مختلف از برخوردهای بی‌رحمانه مبارزه کرد، اما در تمامی طول مسیر خود، در حمایت خداوند عزوجل قرار داشت به گونه‌ای که از انحراف مصون، گام‌هایش مبارک و عاقبتش نیکو بود، هرچند که خسارت‌هایش فراوان و از خودگذشتگی‌هایش بسیار شد. بنابراین، این انقلاب انقلابی است که با این موارد برجسته شد و همین امر رنگ و بویی خاص و عظمتی چشمگیر در میان انقلاب‌های دیگر، جز انقلاب‌های معصومان علیهم السلام به آن بدان داد.

در اینجا مسئله این است که از یک سو، شدت این مشکلات،فراوان و عبور از این مرحله دردناک است. این از یک سو. از سوی دیگر امیدی به وجود آمد و جوینده به هدف خود رسید. مهمتر از اصل پیروزی، این است که آن، پیروزیِ هدف و درستیِچشم انداز بود و اینکه تندبادها نتوانستند این کشتی استوار را از مسیر خود و هدفی که به سویش در حرکت است، منحرف کنند و هدف این حرکت و جهاد طولانی مدت برای آن و ابعاد مختلف آن و این سفر سخت، خود خداوند تبارک و تعالی و رضایت او و عزت دین و مؤمنان بود و هیچ یک از سازش‌ها و فشارهای سنگینی که در این مسیر انجام شد، نتوانست قلب این رهبر بزرگ را از حرکت به سمت پروردگارش و انقلاب را از مسیری که در جستجوی رضایت حق تعالی آغاز کرده بود، منحرف سازد.

انقلاب، جز به بزرگی اصولش و عظمت هدف و رهبر و روشش بزرگ نمی‌شود و کوچکترین بخشی از این انقلاب، حاصل نخواهد شد مگر اینکه برای خدا و در مسیر هدایت دین و در چارچوب روش شریعتش و با هدف رسیدن به او و به دست مردی باشد که این دین او را ساخته است، مردی که نگاهش را از دین گرفته و هدفش از هدف دین جدا نیست.

انقلاب‌ها در غیر این مسیر، اگر نشانه‌ای از حق در آن نباشد، حتما عناصر باطل فراوانی در آن هست و اگر اثری از استقامت در آن نباشد، حتما ناراستی‌های زیادی در آن وجود خواهد داشت و اگر اندکی منفعت در آن باشد، حتما ضرری که به دنبال خواهد داشت و ظلم و طغیان و گمراهی که به بار خواهد آورد، بیشتر خواهد بود و هرگز از یک تاریکی بیرون نخواهد شد، مگر اینکه به تاریکی‌های بیشتری وارد شود.

از جمله معیارهای بزرگی یک مرد انقلابی – هر انقلابی که باشد – نوع و حجم میراثی است که از خود به جای گذاشته است. اگر جز زخارف دنیا و طلا و نقره برای خود و خانواده‌اش چیزی بر جای نگذاشته باشد، پس انقلابش، انقلاب خودخواهی بوده که با هدف سرقت اموال ملت انجام شده است تا شأن خود و خانواده‌اش را حفظ کند واگر حجم گسترده‌ای از آن – یعنی طلا و نقره – را برای ملت بر جای گذاشته باشد، بنابراین انقلابی محدود و کوچک داشته و نگاهش محدود است که نه هدف بلند مدتی دارد و نه فردی که بتواند هدف زندگی را محقق سازد و نه کسی که امت را زنده گرداند و انسان را به سعادت برساند.

هدفی که انقلاب و رهبر با آن بزرگ می‌شوند، هدف الهی است که امت، با استفاده از آن، بی‌نیاز و هدایت می‌شود و رشد می‌کند و انسانیتش و هدفش با آن محقق می‌گردد، امری که هم دنیا و هم آخرت را آباد می‌سازد.

و نیز از جمله معیارهای بزرگی مردان و اهمیت نقش و موفقیت آنها، تعداد آن دسته از بزرگان امت است که در دوران حیات این مردان به دست ایشان فارغ التحصیل می‌گردند و تعداد بزرگانی که بعد از ارتحالشان به واسطه تربیتی که از ایشان برجای مانده و هدایتی که انقلابشان به وجود آورده، تربیت می‌شوند. به عبارت دیگر، در زمان زندگی آن مرد بزرگ درباره او نشنیدند، بلکه کارهای بزرگی که انجام دادند، به بعد از زندگی آن بزرگمرد و تأثیر و برکت مکتب او مربوط می‌شود.

بله، اینها معیار بزرگی انسان است و از جمله معیارهای دیگر، سطح صلاح مردم و اصلاح در زمین است که انقلاب به دنبال آن آغاز شد، انقلابی که ملتی را به وجود آورد که همیشه بر اساس اصلاح، نهضت و پیشرفت به پیش می‌رود.

برادران و خواهران مخاطب سخنم و همه مردم جهان می‌توانند امام خمینی (ره) و انقلابش را به بوته سنجش بکشند تا همه اهل انصاف دریابند که انقلاب او، از جنس انقلاب‌های پیامبران و فرستادگان الهی است که به دنبال آن و با همان هدف به راه افتاده است و نتایجی از همان نوع و اوضاعی شبیه به همان اوضاع را به دنبال دارد و این، همان انقلابی است که از تمامی‌ انقلاب‌ها، به جز انقلاب‌های انبیاء و ائمه علیهم السلام برتر است.

و دریابند که آغازگر این انقلاب، آن مرد الهی بزرگی است که با همه شایستگی و احقیت، الگویی برای امت و انسانیت عادلانه‌ای است که در هر مکان و زمانی به راه هدایت وارد شده است و این انقلاب، انقلابی نیست که به زمانی خاص محدود باشد و هرگز انقلابی که به گمان، بزرگتر از آن باشد، جز به دست بزرگترین امام نجات‌بخش، قائم آل محمد “صوات و سلام خداوند بر تمامی ائمه علیهم السلام باشد و خداوند فرجش را نزدیک گرداند” به وقوع نخواهد پیوست.

از جمله حقوق این انسان بزرگ و از جمله نیازهای امت و انسانیت و حسن توفیق این دو، این است که قامت استوار، علم و عرفان سرشار، سیره درخشان، انقلاب مبارک و فرخنده او و عزت امت که در کشور او به وجود آمد و حمایت از این دین و کرامت و وجود و مسئولیت حفظ شعله‌های این انقلاب و حفظِهدایت این کشور و موجودیت قدرتمند و قدرتمندتر آن را فراموش نکنند و بدانند که این مهم، تنها مسئولیت ایرانیان نیست، بلکه مسئولیت همه امت است، زیرا این انقلاب، انقلابی است که از مرزهای ایران فراتر رفت و هدف آن گسترده‌تر و بزرگتر از توجه به ایرانیان بود، و هدف آن اصلاح حرکت انسانیت، نه تنها در ایران، بلکه برای تمامی مسلمانان و انسان‌ها بود.

این مرد، از ایران بود، اما به همه امت و انسانیت راستین تعلق داشت. “رضوان خدا بر او و امثال او از صالحان این امت و هادیان آن و دیگرانی که بر راه اسلام حرکت می‌کنند، باد“.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

برچسب‌ها