خانم علاسوند با اشاره به برخی زیرساختهای فکری و تربیتی نسل جدید، بر نقش اساسی خانواده در تربیت فرزند در دوران نونهالی و کودکی تأکید کرد.
به گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران، خانم سرکار خانم فریبا علاسوند عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران در وبینار تخصصی «تبیین زیرساختهای تربیتی بانوان تراز مسلمان» که از سوی کمیته امور بانوان کنگره شهدای استان قم برگزار شد، با اشاره به زیرساختهای تربیتی برای تربیت نسل جدید، عنوان کرد: بر اساس دغدغههای دین پژوهانه به این نتیجه و تحقیق رسیدم که اگر بنا باشد فرزندان خود را بر اساس معیارهای دینی تربیت کنیم، باید به زیرساختهای اساسی و اصلی به عنوان مقدمههای پایه برای امر تربیت توجه داشته باشیم؛ در غیر این صورت رفتارها و سلوکهای تربیتکننده و انسانساز ما بر فرزندان بر امور سطحی و غیربنیادی قرار میگیرد.
عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران تصریح کرد: اگر زیرساختهای تربیتی نباشد، فرزندان ما مواقعی که در شرایط بحران قرار میگیرند، امکان رجوع و بازگشت به چیزی ندارند و دچار فروپاشی میشوند.
لزوم توجه به زیرساختهای فکری و تربیتی نسل جدید
خانم علاسوند بیان داشت: اصل مسئله که در فضای اجتماعی سیاسی کشور به وجود آمده، نگرانکننده است؛ وقتی کشور در یک وضعیت بحرانی قرار میگیرد، خانوادهها، مربیان، بخش فرهنگی جامعه از جمله معلمان، روحانیون و مسئولان متوجه میشوند که زیرساختهای فکری و تربیتی نسل جدید دچار تحول شده، به گونهای که به راحتی سواره نظام و پیاده نظام جریان بیگانگان قرار میگیرند.
وی با اشاره به اهمیت زیرساختهای تربیتی نسل جدید، گفت: فرزندان ما که در مدارس اسلامی که تحت نظام آموزش و پرورش تحصیل میکنند، علم را در حوزه اخلاق، رفتار، گفتار و دیانت فرا نمیگیرند؛ اگر سیستم آموزشی در مقاطع ابتدایی و راهنمایی تغییر نکند، فرزندان ما اطلاعات جزئی را دریافت میکنند که آن اطلاعات به دانشی که باید به عنوان زیرساختهای تربیتی باشد، تبدیل نمیشود.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: نسل دهه هشتاد و نود سالها در اختیار نظام آموزشی قرار گرفتند تا بر اساس معیارهای دینی و اخلاقی تربیت شوند، اما خروجی آن نسلی با این سطح از هنجارشکنی هستند که نشان میدهد جایی از کار اشکال دارد و ما از سطح دادههای سطحیتر و حوزههای عمقیتر که تربیت است، وارد نشدیم.
نقش خانواده در تربیت فرزندان/استفاده خانوادهها از وقت طلایی در تربیت فرزندان
خانم علاسوند در ادامه با بیان اینکه انسانها بر اساس آنچه پرورش پیدا میکنند، عمل میکنند، به نقش خانوادهها در تربیت فرزندان اشاره کرد و گفت: در همه دنیا تربیت نسل جدید مهم است و این مسئله در همه جای دنیا وجود دارد؛ اما هنوز هم با وجود تمام رقبای قدرقدرت که در برابر خانواده وجود دارد، خانواده از اهمیت ویژهای برخوردار است.
وی افزود: نسل زد یا نسل زومر، نسلی که در آغوش فضای مجازی بزرگ میشوند و با گوشیهای موبایل به خواب میروند و پس از بیداری اولین کاری که میکنند، حضور در فضای مجازی است؛ این نسل در کشوری مثل ایران و شاید در همه کشورها وجود دارند و دانشمندان حوزه تربیت به دنبال راهکارهایی برای تربیت نسل جدید هستند و یکی از جاهایی که برای حل مشکل پیدا کردند، خانواده است.
عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران با بیان اینکه خانوادهها وقت طلایی در اختیار دارند که در اختیار هیچ نهاد دیگری نیست، ادامه داد: وقت طلایی به عنوان یک ظرفیت برای خانوادهها محسوب میشود؛ فرزندان پیش از اینکه وارد سیستم آموزشی شوند، در اختیار خانواده هستند و اگر خانواده این ظرفیت را به فضای مجازی وانسپارد و از این وقت طلایی استفاده کند، میتواند برای تربیت فرزند خود تصمیم خرد و کلان بگیرد.
خانواده انتقالدهنده و سازنده ارزشها است
خانم علاسوند با بیان اینکه خانواده انتقالدهنده و سازنده ارزشها است، تصریح کرد: خانواده در زمان وقت طلایی قدرتمند و صاحب اختیار است، اما متأسفانه خانواده به لحاظ ذهنی از این عرصه و سنگر قدرتمند خود عقبنشینی کردند و جریان زومری تلاش میکند که کودک از این وقت طلایی بی بهره بماند؛ بنابراین این وقت طلایی را نباید دست کم گرفت.
وی تأکید کرد: اگر وقت طلایی را از دست دادیم و فرزند وارد فضای مجازی شد، وارد شهروندی جهانی و ارزشهای جهانی وارد میشود.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به سند ۲۰۳۰، عنوان کرد: در مقدمه این سند آمده که جهان به سمت شهروندی جهانی میرود و شهروندان جهان به ارزشهای جهانی نیاز دارند و در اینجا ارزشهای بومی، وطنی، نژادی و همه ارزشها رنگ میبازد. مثلا اگر فردی در روستا و یا شهرهای کوچک و غیره با امری مشابه به هنجارشکنیها پرداختند، به این دلیل است که ارزشهای جهانی را پذیرفتند.
وی ادامه داد: فردی که روسری را آتش میزند، یعنی ارزشهای دیگری را در جایی دیگر پذیرفته است، یعنی جریان و یا فردی از شکافها، خلاها و نبودنهایی استفاده کرده و ارزشهایی را به نسل جدید معرفی کرده و فرد به سمت این ارزشها سوق داده شده است.
خانم علاسوند بیان داشت: شعار جهانی «بدن من و انتخاب من» باعث شد برخی افراد در مقابل ارزشهای اخلاقی خانوادهها ایستادند، یا قانون سقط جنین که در برخی کشورها تصویب شده است، مثال هایی در این رابطه هستند.
خانوادهها از وقت طلایی برای ایجاد زیرساخت تربیتی مناسب کودکان استفاده کنند
وی ابراز داشت: غیاب ما از عرصههای مجازی و حضور سطحی و کم بنیه ما در فضای مجازی باعث شده که ارزشهای جهانی را به خورد فرزندان ما دهند، به طوریکه نسل جدید این ارزشها را ارزش خود کردند، در حالیکه همین نسل ۱۲ سال ارزشهای دینی و وطنی را در کتابهای مدرسه خواندند، آن ارزش خودخواسته بود و این ارزشها درسی و اجباری بودند.
عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران تأکید کرد: خانوادهها چون از زمان وقت طلایی استفاده نمیکنند، اتفاقات هنجارشکنانه توسط نسل جدید رقم میخورد. حال آنکه خانوادهها به این مسئله از لحاظ دینی نگاه نکنند، بلکه از نظر تربیتی به این مسئله توجه داشته باشند.
خانم علاسوند اظهار داشت: اگر خانواده میخواهد ارزشهای اخلاقی و سنتهای باارزش ایرانی و اسلامی را به فرزندان خود منتقل کند، این امر در وقت طلایی اتفاق میافتد؛ اگر بنا باشد زیرساخت قدرتمند تربیتی شکل بگیرد، خانواده باید از وقت طلایی استفاده کند.
وی خاطرنشان کرد: این تلقی غلط وجود دارد که کودک فقط باید بازی کند، حال آنکه اگر خانواده بخواهد میتواند فرزند خود را در این سن، ورزشکار و یا زبان آموز حرفهای و غیره تربیت کند، ظرفیت آموزشی و یادگیری انسان در این سن بسیار بالاست و مقوله خدا و عشق به خداوند میتواند به عنوان عقیده باارزش برای کودک باشد.
پرهیز از حاکمیت لهو در زندگی یکی از زیرساختهای جدی در تربیت است
عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران در ادامه به زیرساخت پرهیز از حاکمیت لهو در زندگی اشاره کرد و گفت: به طور کلی، زندگی اخلاقی و سلوک دینی امکان ندارد بر پایه زیرساخت لهوی بنیان شود؛ پرهیز از حاکمیت لهو در زندگی یکی از زیرساختهای جدی در تربیت است.
خانم علاسوند افزود: انسان به سرگرمی نیاز دارند در هر مقطعی از زندگی نیاز به تفریح و سرگرمی دارد و منظور از این مسئله این نیست که سرگرمی را از ازندگی حذف کنیم، بلکه منظور از حاکمیت، سلوک دیگری است.
وی توضیح داد: حاکمیت لهو در زندگی به معنای زندگی هویمحور است، امام علی علیهالسلام در خطبه ۴۵ نهج البلاغه میفرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَی وَ طُولُ الْأَمَلِ؛ ای مردم ترسناکترین چیزی که از ابتلای شما به آن میترسم دو چیز است: اوّل پیروی از هوای نفس و دوّم آرزوی بیشمار».
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: هوای نفس، فکر آخرت اندیشی را از انسان دور میکند، انسانهای آخرت اندیش این گونه هستند که به خوبی و بدی هر کاری میاندیشند. چنین انسانی دیگر شعار «بدن من انتخاب من» سر نمیدهد، اما انسان هوی محور، یعنی هر کاری بخواهند و هر چه بخواهند انجام دهند و این دقیقا حاکمیت لهو میشود.
خانم علاسوند عنوان کرد: سیر تربیت کلا سیر از بازی به جدی است، کودک باید از بازی کردن به سمت حیات جدی پیش برود تا به مرور نسبت به گفتار و فتار خود پاسخگو شود.
عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران ادامه داد: ما در مسیر زندگی باید از مسیر بازی و لهو به سمت جدیت برویم؛ کسی که در چارچوب لهو در زندگی رشد کرده است، نمیتواند وارد حیات جدی شود.
خانم علاسوند خاطرنشان کرد: یکی از آثار تربیتی انسان لهوی این است که تربیتیافته حیات لهوی اصولا دارای قدرت تصمیمگیری نیست و به راحتی نمیتواند بین درست و نادرست تصمیم بگیرد، این فرد همواره از تصمیمگیری فراری است و دوست دارد در هیجان زندگی کند؛ به همین خاطر به مصرف قرص گرایش پیدا میکند و به سمت رفتارهای هنجارشکنانه سوق مییابد. وقتی کسی دائما در هیجان به سر میبرد، نمیتواند در حیات جدی زندگی کند.
ما باید فرزندان خود را متفکر خلاق تربیت کنیم
وی بیان داشت: ما بحرانهایی که تجربه میکنیم، هر بار در اشکال هنجارشکنانه است، چون آن فرد به لحاظ رفتاری و سلوکی در حاکمیت لهو قرار گرفته و وارد حیات جدی نشده است.
استاد حوزه و دانشگاه به آشوبها و اغتشاشات چند روز اخیر اشاره کرد و افزود: اینها فرزندان این سرزمین هستند، اما تحت سیطره لهو قرار گرفتند و بهترین گزینه برای جریانهای ضد انقلاب و اهداف دشمن محسوب میشوند.
خانم علاسوند با بیان اینکه آدم لهوی نمیتواند متفکر باشد، گفت: یکی از زیرساختهای مهم تربیت دینی این است که انسان، قدرت تفکر خلاق داشته باشد، اما زندگی لهوی به انسان قدرت تفکر نمیدهد و از لحاظ ذهنی، انسان متفکر تربیت نمیشود.
وی با بیان اینکه ما باید فرزندان خود را متفکر خلاق تربیت کنیم، عنوان کرد: ما با روشهای ساده میتوانیم فرزندان خود را متفکر خلاق تربیت کنیم.
قناعت یک مفهوم فرادینی و از زیرساختهای تربیتی است
عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران در ادامه به موضوع قناعت به عنوان یکی دیگر از زیرساختهای تربیت دینی اشاره کرد و اظهار داشت: قناعت یک مفهوم دینی به نظر میرسد، اما در حقیقت یک مفهوم فرادینی است. مردم در جوامع مختلف بر اساس نیاز خود سعی میکنند فرزندان خود را با سطحی از قناعت بزرگ کنند.
خانم علاسوند یادآور شد: برخی خانوادهها شرایطی را ایجاد میکنند که کودک کاملا از لحاظ مادی تأمین باشد، اما این تفکر غلطی است. این مدل از تربیت، آدم میدانهای سخت تربیت نمیکند، به همین خاطر وقتی در شرایط سخت قرار میگیرند، با مشکلات زیادی مواجه میشوند.
وی تصریح کرد: حاکمیت تلاش میکند که شرایط مناسبی از نظر رفاهی، آزادی، شغلی و غیره برای افراد جامعه به وجود آورد، اما افراد جامعه هم باید تلاش کنند و بخشی سهم مردم است.
این پژوهشگر دینی بیان داشت: انسانها وقتی بر اساس این باور رشد کنند که باید تلاش و کوشش کنیم و خویشتن دار باشیم، بین ۱۰ تا ۹۰ درصد موفقیت کسب میکند. یکی از زیرساختهای مهم تربیتی این است که افراد را خویشتن دار، قانع و کوشا بار بیاوریم. انسان قانع به داشتهها فکر میکند و همواره تلاش میکند بر اساس داشتهها تصمیم درست بگیرد.
خانم علاسوند خاطرنشان ساخت: انسان به میزان نامحدود، نداشته دارد و اگر بخواهد برای نداشتههای خود غصه بخورد، افسرده میشود و انسان افسرده افلیج است و نمیتواند کار کند.
وی تأکید کرد: انسانی که به داشتههای خود قانع باشد، با تلاش و کوشش میتواند به داشتههای بیشتری دست پیدا کند و اگر انسان روح قانعی داشته باشد از ناداشتهها به سمت داشتهها میرود. یکی از فواید قناعت خویشتنداری است و انسان قانع فردی قوی است.
عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران در پایان بیان داشت: این زیرساختهای تربیتی مربوط مربوط به همه میشود و اختصاصی به بانوان ندارد اما وقتی دختران خود را بر این اساس تربیت کنیم، هر دختری بالقوه یک جماعت است، چون مادر میشود.