مدیرحوزه علمیه خواهران استان مازندران گفت: پیاده روی اربعین ، فرصت و ابزاری برای به نمایش گذاشتن هویت و مولفه های تمدنی اسلام مبتنی بر « کثرت در عین وحدت ، عزت در اوج مصیبت و ایثار در اوج ظلم ستیزی » است که جامعه نخبگانی و خصوصا حوزویان باید از این فرصت برای به تجسم عینی کشیدن مولفه های نظری تمدن اسلام در اذهان مخاطبین خود تلاش کنند.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران/مازندران، حجت الاسلام محمد جواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران در یادداشتی با موضوع «پیادهروی اربعین و هویت تمدن اسلام» آورده است:
برای اینکه بتوانیم رابطه میان پیاده روی اربعین و تمدن اسلامی و نوع نقش آفرینی آن در بسط و ترویج آموزههای تمدن اسلام را کشف کرد، نخست باید تن به این مهم داد که باورهای عاشورائی یعنی« آزادمردی،حق طلبی و ظلم ستیزی در مسیر بسط عدالت مبتنی بر شریعت اسلام » سه مؤلفه مهم در نظام تمدنی اسلام برای بسترسازی زیست اجتماعی مبتنی بر عزت و سعادت در کنار دست یافتن به تعالی روحی در عین تلاش برای ترقی خواهی زیستی است، چرا که در حقیقت امام حسین علیه السلام نمادی از انسان کامل در مسیر حرکت از «بنی آدم» بودن در خطابات الهی برای کسب مقام «عبدالله» شدن است، حرکتی که محور آن کسب رضای حق از طریق بذل مهجهم بر اساس زیارت اربعین است تا بتوان از این طریق سه حق مذکور در آموزههای دستوری قرآن یعنی «حق تلاوته» و «حق تقاته» و در نهایت «حق جهاده» برای رسین به مقام قرب الهی را بجا آورد.
اما نکته مهم آنست که که هیچ سلوک و مؤلفهای زیستی مدعی تمدن سازی تا زمانی که نتواند در عالم خارج برای تخاطب سازی از طریق نمادسازی از مبادی تصوری خود گامی بردارد؛ به یقین نمیتواند مدعی اراده تمدنسازی باشد، لذا هر تمدنی برای ثبت نفوذ خود، در کنار مؤلفههای زیستی که به نوعی حل نظام مسائل زیست اجتماعی در دایره شهروندی است، نیازمند تولید بسترهایی برای عینی ساختن مفهوم و مفاهیم نظری جهت جلب نظر مراجعین است . همان چیزی را که می توان در آثار بجا مانده از تمدنهای کهن مانند روم باستانی تا ایران و مصر مشاهد کرد و در جهان امروز نیز همین نگرش و ابزار بعنوان وجه رائج و غالب بسط تمدن انسان محورانه غرب پساز عصر رنسانس از طریق به چشم کشاندن شکوه تمدنی خود، مورد استناد و استفاده قرار میگیرد تا بتواند از طریق جذب افراد برای دیدن شکوه تمدنی مبتنی بر اصالت ماده در سطوح مختلف از جامعه نخبگانی تا عموم مردم تحت توریسم آن را مورد ارزیابی و شناسایی قرار دهند که شاهد این مدعی، آثار به جا مانده از جریانات مدعی روشنفکری در جوامع در حال توسعه است که شیفتگان غرب برای کسب آن جلل عقل فریب، حاضر به حذف و فروش هویت اصیل تمدنی خود بودهاند که و این اراده چیزی جز مسحور ماندن از جلوه های بصری تمدن غرب نبوده است.
همین روش چیزی است که حتی دست مایه برخی جریانهای انحرافی مدعی معنویت بخصوص عرفانهای نوظهور آسیای شرقی از آن برای جذب مخاطب کمال بهرهوری را دارند . لذا میتوان از سفر اربعین بهعنوان یک فرصت و ابزار در بسط مؤلفههای تمدنی اسلامی که نمادش حرکت امام حسین علیه السلام تحت حریت از عبد الشیطان بودن است در قالب عنوان و مفهوم زائر درمقابل توریسم استفاده کرد که با جذب نخبگان و عموم مردم از این فرصت برای بسط مفاهیم و آموزههای تمدن اسلامی در به چالش کشیدن بزرگترین بحران تمدن غرب که همان کمرنگ شدن زیست انسانی است استفاده کرد.
دراینمیان حوزویان اعم از برادران و خواهران میتوان از این فضا در لبیک به مطالبه مقام معظم رهبری در توجه دادن به فلسفه حرکت و راهپیمایی اربعین بهخصوص بر اساس مطالبه ایشان در بیانیه باز تأسیس یکصد سالگی حوزه مبتنی بر انتشار جلوههای تمدن اسلامی ، استفاده نمود و فرصت را برای تحقق قابلیتهای مفهوم زائر برای جلوه گری و عینیسازی جلوههای بصری حرکت اربعین بهعنوان نماد تمدنی استفاده کرد و فضا را برای بهرهمندی از زیستی مهیا نمود که می توان در پرتو آن در اوج حیات مادی مبتنی بر عشق و محبت ، اوج ایثار و نوعدوستی و درعین تکثر،تجلی وحدت را مشاهده کرد: چیزی که تمدن غرب تحت شعارهای همچون «تکثرگرایی»مدعی آن بوده و تحولات نظام نوین بینالمللی خصوصاً جریانات اخیر در غزه گویا و اثبات کننده دروغ بودن این نوع شعارها و ادعای «زیست تکثرگرایانه مبتنی بر حقوق اولیه و ذاتی انسانها» بهعنوان نماد تمدن غرب میباشد؛ اما حسین بن علی (ع) آن را در کربلا در جمعیت اندک حق طلبانه خود از وهب نصرانی تا زهیر عثمانی مسلک و شیعیان شیفته او به نمایش گذاشت و امروز دلسوختگان آن در بار دیگر مسیر تفدیده نجف تا کربلا آن را در عصر ما برای آمادهسازی جمجمهها برای ظهور در جمعه باز طراحی میکنند و به یقین کارآمدی این مدل رفتاری زمانی خواهد بود که بتوانیم از این بستر فرهنگی تبلیغی از خانه شروع و تا حرم ادامه دهیم.
انتهای پیام/
نظر شما