ضرورت تکریم هویت ایرانی اسلامی بانوان در هفته عفاف و حجاب
235157

عفاف از پایه‌های اساسی تربیتی در هر جامعه است که لطمه‌خوردن آن آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی بسیار زیادی را در جامعه به دنبال دارد. به مناسبت هفته عفاف و حجاب با خانم ظهیری معاون فرهنگی تبلیغی حوزه‌های علمیه خواهران گفت‌وگو کردیم، وی در این گفت‌وگو به بیان راهکارهای ترویج عفاف و حجاب و اهمیت ارزش‌گذاری به هویت ایرانی اسلامی بانوان پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری کوثر، متن این گفت‌وگو به شرح زیر است:

پیرامون فلسفه هفته عفاف و حجاب و اهمیت این موضوع در جامعه اسلامی توضیح دهید؛

بیست و یکم تیرماه در تقویم جمهوری اسلامی به‌عنوان روز عفاف و حجاب نامیده شده که سالروز قیام گوهرشاد و به خاک و خون کشیدن مردم در مسجد گوهرشاد است که یکی از موارد مخالفت مردم با حکومت ستم‌شاهی رضاشاه مربوط به مسئله کشف حجاب بود.

به همین مناسبت و به منظور گرامیداشت قیام گوهرشاد و همچنین اهتمام نسبت به فریضه عفاف و حجاب بیست و یکم تیرماه به‌عنوان روز عفاف و حجاب نامیده شده که در چند سال اخیر به خاطر اهمیت موضوع، هفته عفاف و حجاب راه‌اندازی شده است که روزشمار داشته و هر روز به یکی از عناوین مسئله عفاف و حجاب پرداخته می‌شود.

یکی از موضوعاتی که پیرامون مسئله عفاف و حجاب باید به آن بپردازیم بحث فریضه مهم عفاف و پاکدامنی برای هر دو جنس مرد و زن است، در سبک زندگی اسلامی آنچه که برای ما مورد توجه است زی عفیفانه و سبک زندگی مومنانه است که باید ترغیب و ترویج شود، این مسئله اختصاص به یک روز و یا هفته خاصی نداشته و برای همه اوقات زندگی است.

هر انسان مکلفی اعم از زن و مرد نسبت به انجام واجبات و ترک محرمات الهی مکلف است، مومنان برای زندگی بر اساس دستورالعمل‌های دینی و عفاف و پاکدامنی، طبق مسئله ۱۴ رساله‌های عملیه باید واجبات و محرمات الهی را بیاموزند، به همین دلیل ما موظفیم در کتاب‌های آموزشی و در فضاهای ترویجی و تبلیغی خود نسبت به این مهم اهتمام بورزیم و به مخاطبان خود آموزش و تذکر بدهیم.

مسئله دوم که برای ما بسیار اهمیت دارد مربوط به فضای امروز جامعه ما است، امروزه مسئله ما مقابله با عفاف و پاکدامنی و ستر و پوشش نیست بلکه در جامعه دارد حیازدایی اتفاق می‌افتد، دشمن در چارچوب کارهایی که در عرصه تهاجم فرهنگی انجام می‌دهد ترفندها و شیوه‌های مختلفی را انجام داده که از جمله آن‌ها القای فرهنگ‌های غلط و نفوذ آن در گروه‌های مختلف و هجمه به فرهنگ اصیل هویت ایرانی اسلامی است و زنان نیز به دلیل تأثیرگزاری و تاثیرپذیری بالا بیش از مردان در این عرصه مورد هجمه قرار می‌گیرند.

منظره‌ای که در جامعه و میان مردم قرار دارد پوشش زن مسلمان است و به همین دلیل است که زنان بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند، سنین مختلف و بویژه بانوان جوانان ما تحت عنوانین مختلفی مانند آزادی، انتخاب پوشش، القائات مصنوعی و غلط نسبت به اصالت ایرانی و اسلامی و غیره مورد هجمه فرهنگی قرار گرفتند.

طبیعتا این مسئله در کلان‌شهرها بیشتر نمود پیدا می‌کند و در شهرهای مذهبی به دلیل این‌که دشمن به دنبال حرمت‌شکنی است نیز بیشتر نمود دارد، این هجمه به فرهنگ اسلامی فراگیر است و در بسیاری از کشورهای اسلامی نیز زنان مسلمان مورد هجمه و تعرض قرار می‌گیرند، به‌عنوان مثال در برخی از این کشورها ورود زن مسلمان پوشیده در بسیاری از دانشگاه‌ها و ادارات ممنوع است، در برخی از کشورها نیز زنان به‌خاطر محجبه بودن مورد تعرض فیزیکی قرار گرفتند.

تعرضات دشمنان در مقابله با عفاف و حجاب در عرصه‌های مختلف فرهنگی، فیزیکی و مقابله بوسیله‌ منع قانونی است، مانند قانون‌های مقابله با پوشش زن مسلمان که در فرانسه که ادعای مهد آزادی بودن دارد اجرا می‌شود.

 

چه راه‌کارهایی برای مقابله با مسئله حیازدایی و ترویج عفاف و حجاب وجود دارد؟

‌قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی لازم‌الاجرا است، شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه‌ای پیرامون مسئله عفاف و حجاب تصویب کرده است که بر اساس آن ۲۶ نهاد مسئول محافظت از این قانون، مجری و همچنین کار فرهنگی در این زمینه هستند، رسانه‌های دیداری و شنیداری، اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی و هر نهادی در فضای کاری خود در این عرصه مسئول هستند.

متأسفانه بسیاری از نهادها یا کم‌کاری کردند یا بخشی از وظایف خود را انجام دادند، به‌ویژه مواردی که مربوط به نظارت و بازرسی بوده کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است و تنها یک بخش که مربوط به نیروی انتظامی است مورد توجه بوده است که آن‌هم مربوط به برخورد با متخلفان و متمردان از قانون و کسانی که در فضای عمومی جامعه قانون‌شکنی می‌کردند بود، اما گویا بقیه وظایف خود را انجام ندادند و ما از نیروی انتظامی به‌عنوان یک پاک‌کن استفاده کرده و تنها صورت مسئله را پاک کردیم.

همین مسئله سبب شد تا تبلیغات سوء دشمن بیشتر مخاطب جامعه ایرانی ما را مورد هجمه قرار دهد و از همین روی با مسائلی مانند بحث زور، ارعاب، ضرب و شتم و مقابله منفی در این عرصه روبرو شدیم و کسانی به خود این اجازه را دادند که حافظ و مجری قانون است مقابله کرده و وی را ضرب و شتم کنند.

به همین دلیل ما نیازمند این هستیم که در بازنگری که اخیرا در شورای عالی انقلاب فرهنگی پیرامون قانون عفاف و حجاب صورت گرفت همه نهادها به جایگاه اصیل خود در این عرصه برگردند، سیستم‌های آموزشی در بحث آموزش و پاسخگویی به سوالات، رسانه‌های ترویجی در عرصه تبلیغ و ترویج و سایر نهادها نیز در زمینه‌های مربوط به خود به ترویج عفاف و حجاب بپردازند.

مهمترین مسئله ما بحث هویت‌سازی ایرانی اسلامی برای مردم است، زن و مرد مسلمان باید نسبت به هویت ایرانی و اسلامی حساس باشند، بخشی از هویت ایرانی و اسلامی ما پوشش ما است، در بسیاری از فضای عمومی استان‌های کشور معماری، گویش، غذا لهجه و پوشش به‌عنوان هویت آن استان معرفی می‌شود اما چگونه است که پوشش هویت مرد و زن مسلمان را مورد توجه قرار نمی‌دهیم و این هویت را اصیل نمی‌شناسیم و نسبت به آن تعصب نداریم.

به نظر بنده غیرت مرد مسلمان و عفاف و حیا و پاکدامنی زن مسلمان باید بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و پیرامون آن آموزش داده شود و اگر سوال و شبهاتی نیز وجود دارد نسبت به پاسخگویی آن اهتمام داشته باشیم.

اگر این چند بُعد و کار چندمنظوره را همه با هم انجام دهیم متخلف دیگر کسی جرئت تخلف ندارد، امروزه فضایی را درست کرده‌ایم که گویا برای متخلف یک فضاي جرئت و نفوذ ساخته‌ایم، در این زمینه نیاز به یک عزم همگانی داریم که شامل اصناف مختلف و مسئله ارائه خدمات نیز می‌شود، اگر همه ما بدانیم که به کسانی که متخلفند نباید ارائه خدمات بدهیم و این افراد مورد حمایت قرار نگیرند طبیعتا فضای عمومی جامعه درست می‌شود.

فضاهای خصوصی که مرتبط با فضای عمومی هستند مانند تالارهای عروسی و اردوگاه‌ها که فضای بسته‌ بوده اما آثار آن در فضای عمومی جامعه ظهور و بروز دارد را نیز باید مورد نظم و انضباظ اجرای قانون و نظارت قانونی قرار دهیم، تنها حریم خصوصی افراد می‌ماند که آن‌هم مربوط به خود شخص و خداست و به ما ارتباطی ندارد.

البته انسان‌ها اگر محاسن ارزشی معروف را بشناسند به آن‌ها اقبال پیدا می‌کنند و در حریم خصوصی خود نیز آن‌‌ها را رعایت می‌کنند، بنابراین بحث ارزش‌مداری زندگی عفیفانه و مومنانه برای هر دوجنس مرد و زن اگر به درستی تبیین شود جامعه نسبت به آن رغبت پیدا می‌کند و می‌توانیم برای یک درصد کم و اندک که به قصدهای مختلف مانند مقابله‌های سیاسی و نفهمی‌های مربوط به قانون با این مسئله مخالفت می‌کنند نیز بازدارنده‌هایی تعریف کنیم.

مهم‌ترین کار در ایام عفاف و حجاب ایجاد یک انسجام عمومی، ارزش‌ گذاشتن بر هویت ایرانی اسلامی بويژه برای زن مسلمان و همچنین بازرسی و دقت بر اجرای قانون است.

 

چرا نهی از منکر در عرصه عفاف و حجاب به‌خوبی انجام می‌شود اما تکریم زن عفیفه و محجبه به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است؟

فرهنگ کاذب همین است؛ یعنی منکر جای خود را با معروف عوض کرده و به قالب معروف در می‌آید، منکر قبح ذاتی داشته و زشتی و بدی حقیقی دارد و هیچ‌کس از منکر خوشش نمی‌‌آید، معروف نیز حسن ذاتی دارد و همه نسبت به آن رغبت دارند.

کسانی که به دنبال نفوذ فرهنگی و استحاله فرهنگی هستند جای منکر و معروف را عوض می‌کنند، به‌عنوان مثال بدحجاب و بی‌حجاب را تحت عناوین باکلاس و روشنفکر بودن و شیک و به‌روزبودن نشان می‌دهند، یعنی ابتدا یک تبلیغ منفی برای مثبت‌ جا انداختن منکر انجام می‌دهند سپس نسل‌های بعدی که با این مسئله روبرو می‌شوند فکر می‌کنند این موارد خوب است و باکلاس بودن، زیبا بودن مورد تأیید واقع شدن، به‌روز بودن و روشنفکر بودن را در این قالب می‌بینند.

در این موضوع کسی زشتی شرافت و کرامت منوط به لباس را تببین نمی‌کند، «تن آدمی شریف است به جان آدمیت» اما در اینجا جان آدمیت به لباس نشان داده می‌شود، اینکه شرافت انسان و استعداد، قابلیت و توانمندی یک زن به جسم و ظاهر وی بروز داده شود قبیح است، اگر در یک پرسشنامه میدانی از بانوان ایرانی بپرسیم که آیا می‌پسندید که روزی تنها شما را به جسمتان و زیبایی‌های ظاهر بشناسند همه پاسخ منفی می‌دهند و می‌گویند من باید به کرامت و شرافت انسانی، استعداد، توانمندی، هنر و علایق خود شناخته شوم.

اما دشمن می‌داند که در چه مدلی این امر را جلوه دهد و به آن قالب مثبت می‌دهد و ما نیز برای دختر ایرانی اسلامی باهویت، این هویت اصیل ایرانی و اسلامی را خوب تبیین نکردیم و به آن به‌خوبی بها ندادیم.

اخیرا شنیدم که قوه قضائیه اعلام کرده است که اجباری در پوشیدن چادر برای متهمان نیست، ما تا مدت‌ها معمولا خانواده‌ها و شغل‌های تراز اجتماعی پایین، مجرمان و افراد پایین شهری را در رسانه‌ها چادری اما بالاشهرنشین دارای پست و تحصیل‌کرده را بدحجاب و بی‌حجاب نشان دادیم، این کار عملا یک القای منفی بود که کرامت و ارزشگزاری و بها دادن به عفاف و حجاب را پایین آورد و در پی آن یک گسل بین نسل جدید و نسلی که پاسدار این ارزش‌ها بودند ایجاد شد.

از طرفی نسل پاسدار ارزش‌ها را نیز خشن نشان‌دادیم و خوبی‌های آن را به درستی نشان تبیین نکردیم و قاعدتا رغبت کافی به این ارزش‌ها صورت نگرفت، بنابراین ما اکنون دچار یک گسل گفتمانی و شکاف نسلی هستیم، از این روی این نسل باید از نظر ادبیات و فرهنگ با نسل قبلی خود نزدیک شود و سپس به درستی گفتمان ارزشی را به آن‌ها القا کرد.

 

رسانه‌های خارجی و برخی افراد فعال در عرصه بی‌حجابی بسیار تلاش می‌کنند تا نشان دهند زنان ایرانی نسبت به حجاب موضع دارند، نظر شما چیست؟

فرد خارج‌نشینی که به‌دنبال راه‌اندازی پویش‌ها و کمپین است انسان ارزشی نبوده و تنها بلندگوهای تبلیغاتی در دست وی است، در جامعه ما یک شخص از کشور رانده‌شده دارای پیشینه اخلاقی نامناسب و جایگاه ارزشی حداقلی که عروسک خیمه شب‌بازی دیگران است مورد توجه نیست.

اما نسبت به نوع این گفت‌وگو که به جامعه القا شود که زنان نسبت به بحث پوشش موضع دارند باید به این مسئله توجه شود که زنان با پوشش نامناسب بیشتر در منظر و دید مردم قرار می‌گیرند، زنان محجبه و پوشیده اما به دلیل عدم اختلاط و محجبه بودن کاملا در یک لایه فاصله‌دار هستند و افراد با پوشش نامناسب در فضای جامعه بیشتر به چشم می‌آیند، آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۷۵ درصد زنان ما به زندگی عفیفانه، پاکدامنی و حیا پاسخ مثبت داده‌اند.

حتی بانویی که ممکن است بخشی از موی آن بیرون باشد نیز زندگی عفیفانه را امر مطلوبی می‌داند و تنها از ظاهر خود غافل شده است، مشکل ما تنها ظاهر برخی افراد است اما عفاف همواره مطلوب زن ایرانی بوده است و حتی زنان غیرمسلمان ما نیز نسبت به پوشش ظاهری ایرانی رغبت دارند.

بخشی از این موضوع نیز مربوط به بدعمل کردن ما در طول دهه‌های انقلاب بوده است، چراکه متولیان فرهنگی ما نیز خیلی افراد آگاه عمیق نسبت به آموزه‌های دینی نبودند، استفاده بد از نیروی انتظامی نیز به‌عنوان مقابله‌گر با این جریان و تنها تذکر قانونی سبب شده تا فضای عمومی مخدوش شود و ما باید به این فضا نگاهی دوباره داشته باشیم و واکاوی کنیم و چهره شهر را به چهره اصیل ایرانی اسلامی خود برگردانیم.

مهمترین نکته در زمینه عفاف و حجاب این است که عفاف، حجاب و حیا از حقوق شهروندی است و همه ایرانیان به حقوق شهروندی احترام می‌گذارند، هیچ زن مسلمانی حاضر نیست به حریم خانواده دیگری وارد شود، اینکه زن یا مردی به صورت متبرجانه در جامعه ظهور و بروز داشته باشند از نظر حقوق شهروندی اشتباه است.

نکته دیگری که در حقوق شهروندی مطرح می‌شود بحث حقوق متقابل افراد به‌ویژه در فضای عمومی جامعه است، ما حق نداریم فضای عمومی جامعه را فضای تهییج و تحریک قرار دهیم، اگر زنی متوجه شود که آرایش و پوشش و زینت او سبب تحریم دیگری می‌شود یعنی به حقوق دیگران احترام نگذاشته است، مردان نیز از این امر مستثنی نیستند و نباید پوشش آن‌ها به نحوی باشد که به حقوق شهروندی دیگران بی‌احترامی شود.

اگر ما منشور حقوق شهروندی برگرفته از نگاه و قوانین ارزشی اسلامی ایرانی را بنویسیم و آن را دوباره ابلاغ کنیم و نسبت به آن متعهد باشیم فضای زندگی مومنانه در جامعه ما شکل می‌گیرد.

 

نقش حوزه‌های علمیه خواهران در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب چیست؟

حوزه‌های علمیه به دلیل اینکه در امور فرهنگی جامعه تأثیرگذار هستند در تمام کارهای آموزشی نسبت به پاسداری از فرهنگ عفاف و حیا اهتمام دارند و همچنین در گروه‌های فرهنگی امر به معروف و نهی از منکر نیز در مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها و به‌ویژه در قم به‌عنوان حرم اهل‌بیت(ع) فعال هستند.

مقالات پژوهشی‌، پایان‌نامه‌ها و کتاب‌هایی نیز توسط حوزویان در عرصه عفاف و حجاب نوشته شده است، به‌عنوان مثال کتاب عطر عفاف توسط خانم طیبی که از خواهران طلبه است نوشته شده، حجت‌الاسلام‌والمسلمین بهجت‌پور مدیر حوزه‌های علمیه خواهران نیز دو جلد کتاب پیرامون مسئله حجاب و عفاف نگاشته‌اند و بسیاری از کتاب‌هایی که در این عرصه نوشته شده توسط حوزویان بوده است، در عرصه فعالیت‌های رسانه‌ای نیز با صدا و سیما و رسانه‌های نوشتاری همکاری‌هایی داریم.

مبلغان خواهر تحت عنوان تبلیغ چهره‌به‌چهره در ایام و مناسبت‌های تبلیغی نیز نسبت به مسئله زندگی عفیفانه، پاکدامنی و تربیت نسل صالحه توجه ویژه‌ای دارند، البته مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران یک ستاد است و وظیفه راهبری این کار‌ها را برعهده دارد.

برچسب‌ها