
مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران یادداشتی با اشاره به روز 17 دی ماه و سالروز کشف حجاب که توسط رضاخان صورت گرفت، به بیان چیستی و چرایی حجاب پرداخته است.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران/مازندران، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران، با اشاره به روز 17 دی ماه و سالروز کشف حجاب که توسط رضاخان صورت گرفت یادداشتی با عنوان «حجاب از زیست متمدنانه تا سلوکی متحجرانه» به نگارش درآورده است.
وی در یادداشت آورده است: با جستجوی چرایی بسط بیحجابی و کشف حجاب در جوامع مختلف و از جمله جوامع اسلامی، بهخصوص ایران در عصر پهلوی اول و ادامه آن بهخصوص در جنگ شناختی و فعلی حاکم بر افکاری عمومی جامعه ما که پس از جریان مرگ خانم مهسا امینی شدت گرفته است، شاهد یک پدیده مشترک با ( پیش قراولی و راهبری جریان غربگرا و با ادعای کشف حجاب و عریان سازی زنان در مسیر تمدن سازی و زیست متمدنانه با پوششی از ادعای دفاع از حقوق و منزلت زنان ) خواهیم بود است و این خط فکری چیزی است که امروز هم از طرف خیلی از نوکیسههای غرب گرا به نام باکلاس بودن در استمرار گفتمان ملکم خانهای تاریخ در رسیدن به تمدن از طریق تظاهر به جلوههای بصری غرب بهعنوان سلوک زیست متمدنانه مطرح و شنیده میشود و به حجاب و پوشش برای زنان و مردان به خصوص زنان که در تاریخ جوامع صاحب تمدن همچون روم، مصر و ایران باستان ، نماد و جلوهای از اشرافیت و خانوادههای اصیل و به عبارتی صاحبان منزلت اجتماعی بوده است و ازقضا بیحجابی و عریانی، نمادی از کنیزان و دون پایگان اجتماعی به شمار میرفته است، میتازند و آن را نمادی از عصر تحجر و جلوه ای از عقب ماندگی و عاملی برای به استضعاف کشاندن بخش اعظمی از جامعه می دانند .
در ورای این سؤال که آیا غرب از طریق کشف حجاب و عریانسازی خود به همین تمدن(اگر تعبیر صحیحی برای وضعیت غرب نوین باشد) مبتنی بر رفاه مادی و با نگرش انسان محورانه رسیده است یا پس از کسب توسعه اقتصادی و ضرورت اقتصاد سرمایهداری مبتنی بر تامین نیروی کار ارزان و توسعه مصرفگرایی از طریق جلوهگری اندام زنانه در مسحور کردن دیدگان، بدین سو حرکت کرده است ؟ آیا میتوان ادعا کرد که بیحجابی و عریانسازی افراد جامعه اعم از زنان و مردان متناسب با موقعیت و نوع رفتار متناسب با جنسیت ، نمادی از زیست متمدنانه است و این را با تأملی در بستر عقل سلیم پذیرفت؟ و اگر اینگونه است، پس چرا غرب علیرغم همه اقدامات و زمینهسازی برای حذف پوشش حداقلی موجود در درون نظام اجتماعی خود، نتوانست حداقل حق زنان که دوری از خشونت محیطی است را به اذعان و اعتراف حتی زنان حاضر در عرصههای سیاسی و هنری که از خشونتهای جنسی غرب به ناله درآمدهاند که هرازگاهی به بمبی خبری در سطح رسانهها تبدیل میشود، برآورده سازد و از قضا جامعه زنان غرب به پوشش گرایش پیدا کردهاند؟
اصلاً آیا در همین جامعه ما بخصوص در سالیان اخیر که به بهانه آزادی و حمایت از زنان، شاهد جریانهای و حرکات صریح در تمایل به زیست غرب و جلوهگری زنان حداقل در حد مدگرایی در میان خیلی از افراد تا حدی که امروز در سطح افکار عمومی به یک جلوه در زیست طبقات بالای اجتماعی از حیث تمکین و بهرهمندی مالی تبدیل شده، کشف حجاب و شل حجابی باعث حفظ و ارتقای کرامت و منزلت زنان و بالتبع تقویت و تحکیم نظام خانواده در ایران شده است و یا موجب حرکت جامعه به سمت سراشیبی افول شخصیت زن و توسعه گفتمان نگاه ابزاری بجای کرامت به زن شده است؟ حال آنکه جلوه زیست تمدنی در کنار توجه به مسأله آسایش و رفاه، وقوع آرامش و امنیت اخلاقی_ روانی در پناه نظام خانواده با تکیه بر احساس و عاطفه منشعب از نقش زن و مادر است.
لذا جا دارد تا همه کسانی که در عرصه حجاب و پوشش مورد آماج نقشههای صهیونیستی در کنترل جهان از طریق کنترل جامعه زنان برای مهار نظام خانواده هستند؛ یک بار دیگر این سوالات را با خود مرور کند و در کنار آن به تأمل در این کلام شهید مظلوم و متفکر انقلاب یعنی شهید مطهری بپردازد که اگر بیحجابی نشانه تمدن است، پس حیوانات میبایستی متمدنتر باشند ، بپردازند و با یک نگاه حداقلی مبتنی بر نگاه سود انگاری در تعاملات به دوران میان آثار عارض بر جامعه و جایگاه زن در محیط اجتماعی متأثر از «کشف حجاب و پایبندی به حجاب » در ابعاد مختلف آن از «تثبیت نظام خانواده به عنوان زیربنای بقای نظام اجتماعی_تمدنی» تا «رشد علمی و اخلاقی و توسعه» در بستر هویت انسانی از طریق کنترل غرائض در مکتب تربیتی یونان باستان، بار دیگر به تحلیل و بحث نشست.
انتهای پیام/
نظر شما