مرجع تقلید شیعیان طی یادداشتی به ابعاد مختلف اهانت به مومن نظیر اهانت به مؤمن و محاربۀ با خدا، اعلام جنگ از سوی خدا، به مثابۀ توهین به اهل بیت، ترور شخصیت، کم ترین اهانت ممنوع، حرمت مؤمن و حرمت آزار مومن پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران، آیتالله مکارم شیرازی طی یادداشتی به ابعاد مختلف تحریم اهانت به مؤمن در روایات پرداخت که متن این یادداشت به شرح ذیل است؛
اهانت به مؤمن محاربۀ با خدا است
امام باقر علیه السلام فرمود: «لَمَّا أُسْرِی بِالنَّبِی (ص) قَالَ یا رَبِّ مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَکَ قَالَ یا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَیءٍ إِلَی نُصْرَةِ أَوْلِیائِی؛ هنگامی که پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به معراج برده شد، گفت: ای پروردگار من! موقعیت مؤمن در نزد تو چگونه است؟ خداوند فرمود: ای محمّد! هرگاه کسی به بنده ای از بندگانم اهانت کند، در مقام جنگ با من برآمده است، و من بسیار زود از بندگان و دوستانم حمایت و یاری میکنم».
حداقل چهار روایت به این مضمون آمده، مبنی بر اینکه اهانت به مؤمن سبب میشود که خداوند به اهانتکننده اعلام جنگ بدهد، و این خیلی تکاندهنده است.در دنیای امروز از حقوق بشر سخن زیاد گفته میشود، امّا هنگامی که این موضوع را در قرآن مجید و روایات اسلامی پی میگیریم، به این نکته میرسیم که انسان در هیچ دین و آیین و مذهبی، به مقداری که در اسلام آمده، عزیز و ارزشمند و مورد احترام نیست؛ تا آنجا که اهانت به انسان، اعلام جنگ با خداست.آبرو و عرض مسلمان، بلکه عرض و آبروی هر انسانی که دشمن خدا نیست، از اموری است که اسلام به آن اهمّیت فراوانی داده است. لذا ریختن آبروی انسان محترم به هر صورتی، مجازات شدید و در برخی موارد حدّ شرعی دارد. حدّ قذف به همین جهت تشریع شده است.
اهانت به اشخاص از راههای مختلف ممکن است
از جمله از راه «غیبت» که از گناهان بسیار عظیم و کمنظیر است و مجازاتی سنگین دارد. علّت اینکه غیبت تا این اندازه در قرآن و حدیث مذمّت شده، به خاطر آن است که عیب و گناه پنهان مردم علنی و آبروی مردم لکّهدار میشود.
از دیگر روشهای اهانت به دیگران «تهمتزدن» به آنهاست، این کار نیز چون باعث ریختن آبروی دیگران میشود، از گناهان کبیره شمرده شده است.«پخش شایعات»، خصوصاً در مورد افراد با ایمان، از دیگر گناهان بزرگ است که در آیۀ ۱۹ سورۀ نور نسبت به آن وعدۀ عذاب داده شده است؛ چرا که با آبرو و عرض مردم سر و کار دارد و اهانت به آنها محسوب میشود.
مذمّت و «سرزنش» افراد باایمان نیز باعث تضییع آبروی آنها میشود و لذا حرام است.اهانت به اشخاص از راههای مختلف ممکن استاز جمله از راه «غیبت» که از گناهان بسیار عظیم و کمنظیر است و مجازاتی سنگین دارد. علّت اینکه غیبت تا این اندازه در قرآن و حدیث مذمّت شده، به خاطر آن است که عیب و گناه پنهان مردم علنی و آبروی مردم لکّهدار میشود.
از دیگر روشهای اهانت به دیگران «تهمتزدن» به آنهاست، این کار نیز چون باعث ریختن آبروی دیگران میشود، از گناهان کبیره شمرده شده است.«پخش شایعات»، خصوصاً در مورد افراد با ایمان، از دیگر گناهان بزرگ است که در آیۀ ۱۹ سورۀ نور نسبت به آن وعدۀ عذاب داده شده است؛ چرا که با آبرو و عرض مردم سر و کار دارد و اهانت به آنها محسوب میشود.مذمّت و «سرزنش» افراد باایمان نیز باعث تضییع آبروی آنها میشود و لذا حرام است.
اعلام جنگ از سوی خدا
امام صادق علیه السلام فرمود: «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: لِیأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّی مَنْ آذَی عَبْدِی الْمُؤْمِنَ، وَلْیأْمَنْ غَضَبِی مَنْ أَکْرَمَ عَبْدِی الْمُؤْمِن؛ خداوند عزّوجلّ فرمود: کسی که بندۀ مؤمنم را بیازارد، آماده باشد که من با او سر جنگ دارم و کسی که بندۀ مؤمنم را اکرام کند، از خشم و غضبم در امان است».معمولاً کسانی که به ترجمۀ جملۀ «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اَللّهِ»در آیۀ ربا میپردازند، دچار اشتباه شده و آن را اعلام جنگ بندۀ خدا با خدا ترجمه میکنند؛ درحالیکه اعلام جنگ در آیۀ شریفه و در روایت مورد بحث از سوی خداوند به بندگان است. آری، خداوند به رباخواران و کسانی که بندگان مؤمنش را آزار میدهند، اعلام جنگ داده است.از روایت مذکور اجر و مقام فوق العادۀ انسان استفاده میشود.
در حدیث معروف از امام صادق علیه السلام میخوانیم که خطاب به کعبه فرمود: «چقدر مقام و ارزش تو والا و زیاد است!»؛ سپس فرمود: «وَاللَّهِ لَلْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنْکَ؛ [ولی] به خدا قسم حرمت مؤمن از تو بیشتر است!».
امام صادق علیه السلام خطاب به عدّه ای که در محضرش بودند، فرمود: «مَا لَکُمْ تَسْتَخِفُّونَ بِنَا؟! قَالَ فَقَامَ إِلَیهِ رَجُلٌ مِنْ خُرَاسَانَ فَقَالَ: مَعَاذٌ لِوَجْهِ اللَّهِ أَنْ نَسْتَخِفَّ بِکَ أَوْ بِشَیءٍ مِنْ أَمْرِکَ! فَقَالَ: بَلَی إِنَّکَ أَحَدُ مَنِ اسْتَخَفَّ بِی. فَقَالَ: مَعَاذٌ لِوَجْهِ اللَّهِ أَنْ أَسْتَخِفَّ بِکَ! فَقَالَ لَهُ: وَیحَکَ أَ لَمْ تَسْمَعْ فُلاَناً وَنَحْنُ بِقُرْبِ الْجُحْفَةِ وَهُوَ یقُولُ لَکَ احْمِلْنِی قَدْرَ مِیلٍ فَقَدْ وَاللَّهِ عَییتُ، وَاللَّهِ مَا رَفَعْتَ بِهِ رَأْساً لَقَدِ اسْتَخْفَفْتَ بِهِ، وَمَنِ اسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ فَبِنَا اسْتَخَفَّ وَضَیعَ حُرْمَةَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ؛ چرا شما نسبت به ما اهل بیت اهانت میکنید؟! [حاضران از این سخن بسیار تعجّب کردند، لذا] مردی از اهل خراسان برخاست و عرض کرد: پناه بر خدا از اینکه به شما اهانت کنیم؛ یا [حتّی] چیزی از دستورات شما را سبک بشماریم! امام خطاب به همان شخص فرمود: وای بر تو! هنگامی که به نزدیک جحفه رسیده بودیم آیا صدای فلان کس را نشنیدی که به شما میگفت: به خدا قسم خسته شدهام، به اندازه یک میل مرا بر مرکبت سوار کن و همراه ببر. به خدا قسم حتّی سرت را بلند نکردی. تو [با این عملت] نسبت به آن مؤمن اهانت کردی و هر کس به مؤمنی اهانت کند، به ما اهل بیت اهانت کرده و حرمت خداوند عزّوجلّ را ضایع نموده است».طبق این روایت، امام صادق علیه السلام میفرماید: افراد با ایمان و پیروان مؤمن ما از ما جدا نیستند، احترام به آنها احترام به ما، و اهانت به آنها اهانت به ماست.
این، منطق زیبا و سرشار از عاطفه و برادری اسلام است؛ ولی در دنیای مادّی امروز از این حرفها اصولاً خبری نیست؛ کسی در مقابل مشکلات و گرفتاریهای دیگران عکس العمل نشان نمیدهد.آری؛ مسلمانی تنها به نماز و روزه و حج و خمس و زکات نیست، بلکه مسلمان کسی است که به یاری دیگران برخیزد.اگر مستأجری دارد که نسبت به افزایش بهای اجارۀ خانه توانمند نیست، اثاثش را بیرون نریزد؛ زیرا اگر عکس العمل نامناسب در برابر مستأجر فقیر نشان دهد، به امام زمان علیه السلام توهین کرده است. باید مراقب باشیم و در حدّ امکان به دیگران کمک کنیم؛ زیرا خداوند، به جمعیتی که به فکر مستمندان و ضعیفان نباشند رحم ننموده، آنها را مجازات میکند.
ترور شخصیت
امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ رَوَی عَلَی مُؤْمِنٍ رِوَایةً یرِیدُ بِهَا شَینَهُ وَهَدْمَ مُرُوَّتِهِ لِیسْقُطَ مِنْ أَعْینِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلاَیتِهِ إِلَی وَلاَیةِ الشَّیطَانِ فَلاَ یقْبَلُهُ الشَّیطَانُ؛ کسی که مطلبی را در مورد انسان با ایمانی نقل کند تا عیبی بر او بنهد و شخصیتش را بشکند و او را از چشم مردم بیندازد؛ خداوند او را از تحت ولایت خود خارج کرده و تحت ولایت شیطان قرار میدهد و [عجیب اینکه] شیطان هم [با تمام شیطنت] او را نمیپذیرد!».از این روایت نکاتی استفاده میشود:
۱. شیطنت شیطان حدّ و اندازه ای دارد؛ امّا بعضی از انسانهای شیطانصفت، حدّ و مرز شیطنت شیطان را هم میشکنند و از آن عبور میکنند!
۲. آبروی مسلمان از ارزش بسیار بالایی برخوردار است؛هرچند برخی متأسّفانه به این مطلب اهمیتی نداده و بی پروا پشت سر دیگران هر مطلبی را نقل میکنند.
۳. کسی که از ولایت خداوند خارج شود، خدا او را به خودش واگذار نموده، و از وی حمایت نمیکند و چنانچه شیطان هم او را نپذیرد، حمایتهایی که از مریدان خود میکند، از او نخواهد کرد.این روایت اهمّیت آبروی مؤمن را به خوبی روشن میکند.
کمترین اهانت ممنوع
امام صادق علیه السلام فرمود: «إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ أُفٍّ خَرَجَ مِنْ وَلاَیتِهِ وَإِذَا قَالَ أَنْتَ عَدُوِّی کَفَرَ أَحَدُهُمَا وَلاَ یقْبَلُ اللَّهُ مِنْ مُؤْمِنٍ عَمَلاً وَهُوَ مُضْمِرٌ عَلَی أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ سُوءاً؛ هنگامی که مسلمانی نسبت به برادر مسلمانش اف بگوید [کمترین اهانت روا بدارد]، از ولایت او خارج میشود و اگر بگوید: تو دشمن من هستی؛ یکی از آن دو کافرند و خداوند هیچ عملی را از مؤمنی که نسبت به مؤمن دیگر قصد سوء و نیت بدی در دل دارد، نمیپذیرد».
سه مطلب در این روایت مورد تأکید قرار گرفته است:
۱. کمترین اهانت و اظهار ناراحتی از برادر مسلمان، اگر بدون مجوّز و دلیل شرعی باشد، سبب ازبینرفتن ولایت بین آنها میشود؛ ولایتی که خداوند متعال در میان مسلمانان و مؤمنین قرار داده است.
۲. اگر کسی از مسلمانان به مسلمان دیگر بگوید: «تو دشمن من هستی»؛ یعنی در مسائل اعتقادی و دینی دشمن من هستی؛ در حقیقت به او نسبت کفر و ارتداد داده است و این گویای کفر یکی از آنهاست؛ زیرا اگر سخن گوینده درست باشد، طرف مقابل کافر است و اگر نادرست باشد، خودش کافر است که نسبت کفر به دیگری داده است.بنابراین، این که وهّابیهای نادان و افراطی به کمترین بهانه ای نسبت کفر و شرک به دیگران میدهند، در حقیقت خود کافرند؛ درحالیکه پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم شدیداً از این کار نهی کرده است. آنجا که فرمود: «لاَ تُکَفِّرُوا اَحَداً مِنْ اَهْلِ الْقِبْلَةِ؛ هیچیک از مسلمانان را تکفیر نکنید».
۳. نکتۀ سوم این که نه تنها اهانت به دیگران و نسبت ناروا دادن به آنها جایز نیست، بلکه قصد سوء و نیت بد کردن در مورد سایر مؤمنان نیز جایز نبوده و مانع قبولی اعمال نیک انسان میشود. صحّت اعمال کار دشواری نیست؛ امّا قبولی اعمال کار سختی است. قبولی اعمال بر پاکی قلب و روح مشروط است. اگر قلب و روح شخص به گناه آلوده باشد، عمل وی قبول نمیشود.
حرمت مؤمن
رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کُفْرٌ وَأَکْلُ لَحْمِهِ مَعْصِیةٌ لِلَّهِ وَحُرْمَةُ مَالِهِ کَحُرْمَةِ دَمِهِ؛ سبّ [و دشنام و بدگویی و توهین و اهانت] به مؤمن موجب فسق و جنگیدن با او موجب کفر، و غیبت مؤمن گناه، و اموالش همچون خونش محترم است».اگر امور چهارگانه ای را که رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در روایت مذکور مورد توجّه قرار دادهاند، باور کنیم و به راحتی با آبروی دیگران بازی نکنیم، جامعه آرام میشود. نباید به محض اینکه با کسی مخالف شدیم، او را مورد توهین و اهانت قرار دهیم. سخنان و قضاوتهای ما دربارۀ دینِ هم به هنگام دوستی و هم در زمان دشمنی باید بر اساس منطق و به اندازه باشد، به گونه ای که این سخنان و قضاوتها مورد رضایت خداوند قرار گیرد.
در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام میخوانیم: «مَنْ کَفَّ عَنْ أَعْرَاضِ النَّاسِ أَقَالَهُ اللَّهُ نَفْسَهُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَمَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النَّاسِ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ عَذَابَ یوْمِ الْقِیامَة؛ کسی که از [ریختن] آبروی مردم چشمپوشی کند، خداوند در روز قیامت از گناهانش صرف نظر میکند و کسی که غضبش را از مردم فرو گیرد، خداوند در روز قیامت عذابش را از او برمیدارد».علّت اینکه در روایات، این همه نسبت به آبروی مردم تأکید و توصیه شده، این است که بعضی از مردم این امر را کار ساده ای میپندارند و به راحتی با آبروی دیگران بازی میکنند؛ درحالیکه چنین نیست و باید بسیار اهمّیت دهیم. تا آنجا که بهشتی و جهنّمیشدن انسان به آن بستگی دارد. اگر میخواهید بهشتی شوید، آبروی مردم را حفظ کنید و به هنگام خشم و عصبانیت متعرّض آبرو و حیثیت دیگران نشوید.
سخن آخر: «حرمت آزار مومن»
حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمودند: «مَنْ أَحْزَنَ مُؤْمِناً ثُمَّ أَعْطَاهُ الدُّنْیا لَمْ یکُنْ ذَلِکَ کَفَّارَتَه؛ کسی که مؤمنی را [بیجهت] محزون و غمگین کند، سپس دنیا را به او بدهد، کفّاره گناهش محسوب نمیشود».امام صادق علیه السلام نیز فرمود: «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: لِیأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّی مَنْ آذَی عَبْدِی الْمُؤْمِن؛ خداوند فرمود: کسی که بندۀ مؤمنم را بیازارد، آماده باشد که من با او سر جنگ دارم».
یکی از معیارهای مناسب برای ارزیابی مکتبهای مختلف، بررسی و ارزیابی دیدگاه آن مکاتب دربارۀ ارزش انسان است. بدین منظور، سری میزنیم به قرآن مجید تا دیدگاه اسلام در مورد انسان روشن شود:خداوند متعال در قرآن مجید در مورد آخرین مرحلۀ آفرینش انسان میفرماید: «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اَللّهُ أَحْسَنُ اَلْخالِقِینَ؛ سپس آن را آفرینش تازه ای بخشیدیم. پس بزرگ و پربرکت است خدایی که بهترین آفرینندگان است!».اگر خداوند به خاطر آفرینش انسان «احسن الخالقین» است؛ پس، انسان هم «احسن المخلوقین» خواهد بود؛ زیرا نمیتوان تصوّر کرد که شخصی به خاطر ساخت دستگاهی بهترین سازنده لقب بگیرد، امّا دستگاه ساخته شده، بهترین اختراع محسوب نشود.خدای متعال در جای دیگر فرمود: «فَإِذا سَوَّیتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ؛ هنگامی که آن را نظام بخشیدم و در او از روح خود [روحی شایسته و بزرگ] دمیدم، همگی برای او سجده کنید!»اینکه تمام ملائکه در برابر انسان سجده کردند، گویای مقام بسیار والای انسان از منظر قرآن کریم است.
در آیه ای دیگر فرمود: «سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی اَلسَّماواتِ وَما فِی اَلْأَرْضِ؛ خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است، مسخّر شما کرده است».
آیۀ مذکور و سایر آیات تسخیر نشان میدهد که همه چیز برای انسان خلق شده است.سه آیه پیش گفته، حاوی سه نکتۀ مهم و دقیق و ارزشمند در مورد انسان است و کافی است که به مقام و ارزش انسان را در آیین اسلام پی ببریم.
دو روایت مورد بحث نیز شاهد دیگری بر ارزش فوق العادۀ انسان در مکتب اسلام است. آری، انسان در مکتب اسلام، دارای آن مقدار ارزش است که تمام دنیا هم کفّارۀ غمگینکردن او به شمار نمیآید!از دو روایت مذکور و روایات دیگر که در این نگاشته به آن اشاره شد دو مطلب استفاده میشود:
اوّلاً: اسلام مکتب انسانپرور و انساندوست است. ثانیاً: مقام انسان با ایمان تا آنجا مهم است که آزار و اذیت او به منزلۀ اعلام جنگ با خداست!
به راستی ما چقدر به این روایات عمل میکنیم؟ زخمزبانها، تهمتها، دروغها، غیبتها، شوخیهای زهردار، همسایهآزاریها و مانند آن چه کفّاره ای دارد؟رعایت حقوق دیگران آن قدر مهم است که عبادات و مناسک مذهبی هم نباید اسباب زحمت دیگران گردد. لذا ما در پاسخ سؤالات میگوییم که بلندگوها در غیر مورد اذان نماز، باید برای داخل مساجد و حسینیهها تنظیم گردد.
مزاحمت بعضی مساجد و حسینیهها برای همسایگانش به قدری است که باعث ناراحتی آنها میشود.
انتهای پیام/
نظر شما