رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) گفت: پیمایشهای سال ۵۳ تا سال ۹۵ نشان میدهد میزان اعتقادات مردم وضعیت مناسبی دارد و تغییر قابل توجهی مشاهده نمیشود و آمار در نقطه بالای ۹۰ درصد بوده است.
وی با بیان اینکه بسیاری از ادعاهایی که پیرامون بحث دینداری مطرح میشود، فاقد شواهد تجربی و میدانی است و حتی بر اساس مبانی نظری هم نیست، اظهار کرد: وقتی صحبت از نرخ، میزان و تحولات دینداری میشود، خود این واژه بار معنایی دارد و کمیت به همراه آن میآید. کمیت هم قابل اندازهگیری است، میزان دینداری را هم باید اندازه گرفت و پیمایش میدانی درباره آن انجام داد و دریافت که میزان دینداری چه سمت و سویی را طی میکند. بعضاً مشاهده میکنیم برخی افراد بدون پشتوانه تجربی از نوع میدانی یک سری ادعاها در خصوص میزان دینداری مردم را مطرح میکنند و خیلی قاطع و محکم چنین بحثهایی مطرح میشود. این کار باید از سوی گروهی علمی و با شاخصههای علمی و در سطح ملی اندازهگیری شود.
وی ادامه داد: علاوه بر معیارهای علمی، اگر قرار است درباره جامعه ایران صحبت شود، باید جامعه آماری و نمونه آماری هم در مورد جامعه ایران باشد و کل جامعه ایران را پوشش دهد، بعضاً مشاهده میکنیم برخی پیمایشها در یک دانشگاه و از جمع دانشجویان یک دانشگاه انجام میشود و ممکن است این دانشجویان میزانی از دینداری را داشته باشند، اما با بیدقتی تمام نتایج حاصل از این پیمایش در سطح خرد و با جامعه آماری محدود، به کل جامعه ایران تعمیم داده میشود. حداکثر سطح تعمیم این پیمایش در سطح همان دانشگاه میتواند باشد.
رفیعی با بیان اینکه دینداری یک سازه و مفهوم پیچیده است و سنجش آن سخت است و گاه ممکن نیست و ارتباط وثیقی با تعریف ما از دین دارد، افزود: تعریف جامعی در این زمینه وجود ندارد و به تعداد پژوهشگران این حوزه تعریف وجود دارد. اما تعریفی که از مفهوم دینداری در بین مردم ایران میشود شامل این است که دین قاطبه مردم اسلام است و ما در پیمایشها سنجش تدین اسلامی مردم را نمونهگیری میکنیم. سنجه دینداری که مطرح میشود هم منطبق بر این سنجه است. بهترین کسی که تعریف درستی را از دینداری میتواند ارائه دهد، عالمان دینی هستند. اگر بخواهیم سنجش تدین اسلامی مردم را نمونهگیری کنیم، شاخصههای مستخرج از ادبیات علما باید مورد توجه قرار گیرد. ممکن است در عالمان دینی هم تفاوت نظر وجود داشته باشد، اما میگوییم مراد ما از این کار را آنها از ابتدا تعریف کردهاند.
رئیس ایسپا گفت: در پیمایش ملی در سال ۸۸ توسط ایسپا، سنجه دینداری طراحی شد و دکتر طالبان پژوهشگر این طرح بودند و شاخصهای دینداری را بر اساس ملاکهای بومی و ادبیاتی که در این حوزه در میان علمای اسلام و داخل کشور وجود دارد، شاخصههای دین و دینداری را مفهومسازی کردند و بر اساس آن یک سنجه بومی اتخاذ شد. تعریف از مفهوم دینداری در این طرح، مجموعهای از گزارههاست که در متون مذهبی آمده و از حیث مضمونی مشتمل بر تعالیم و دستوراتی است که بنا بر عقیده معتقدان آن از جانب یک منبع قدسی و مافوق بشری برای انسانها فرستاده شده است. اما اینکه این چه حیطههایی را میتواند داشته باشد، توضیح دادیم که منظور از این حیطهها باید طوری باشد که با حیطههای وجود انسان متفاوت نباشد.
شاخصهای پیمایش ملی در ارتباط با دینداری
رفیعی در ادامه این قسمت برنامه افق رادیو قرآن، با بیان اینکه متناسب با تعریف دین، تعریف دینداری هم باید متناسب با آن باشد، گفت: آن وجوهی که در تعریف دین آمده و قرار است در تعریف دینداری از آن استفاده شود و متناسب با حیطههای وجودی برای انسان است، از سوی حکما و روانشناسان اجتماعی بیان شود و آن وجوه روانشناختی، عاطفی و رفتاری است. انتظار میرود دین مشتمل بر مجموعهای از شناختها، الگوهایی برای عاطفه و دستوراتی برای احکام و همان اعمال باشد. وقتی ادیان از آدمیان میخواهند که ایمان بیاورند، یعنی شناختهای ارائه شده توسط دین را باور کنند و احوال و صفات خویش را مطابق با الگوی دینی بسازند و به احکام و دستورات دینی عمل کنند.
وی افزود: متناسب با همین مسئله، تعریف عملی برای دینداری انجام دادیم که یک بعد آن اعتقادی است و بخش پررنگ مفهوم دینداری است که در بخش عظیمی از سنجشهای دینداری در جوامع مختلف وجود دارد. در اسلام درباره اصول و فروع دین این موضوع مطرح میشود. یک بحث دیگر، شاخصههای عاطفی است و اینکه انسان چه رابطه عاطفی با خدا برقرار میکند، اینکه احساس نزدیکی به خداوند میکند یا خیر، اینکه از خداوند میخواهد به کمک او کند، آیا توکل بر او میکند، دعا، نیایش و توکل بر خدا، دوستن داشتن دین و بالیدن بر دین و حتی تنفر از کسانی که به پیامبر (ص) توهین میکنند، میتواند در این شاخصه قرار بگیرد و بخش عاطفی سنجه دینداری جامعه را تشکیل میدهد.
رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، ادامه داد: بخش دیگر، بخش رفتاری و آخرین بخش است و خود آن به چند بخش تقسیم میشود، یکی از آنها اخلاقیات است، تمام آن چیزهایی که تحت عنوان صداقت، پرهیز از تقلب و دروغگویی و هر صفت منفی و مثبتی که میشناسیم، در این بخش مطرح میشود. درستکاری، پرهیز از حرص و طمع، انصاف، امانتداری، عفو و گذشت، پرهیز از تملق و ... از مواردی است که زیرمجموعه اخلاقیات در این بخش قرار میگیرد. بعد رفتاری دیگر، دین، بحث شرعیات و همان رعایت شرعیات و ترک محرمات است. در سنجههای جهانی از تعبیر دینداری پیامدی استفاده میشود، به این معنا که پیامدهایی که یک انسان دیندار باید رعایت کند، مانند پرهیز از شرابخواری، رعایت حجاب و گوش ندادن به موسیقی حرام طبق فقه شیعی ما. یک سری بحثها هم عبادات است، مانند نماز، روزه، شرکت در نماز جماعات و همه اعمالی که تحت عنوان مناسک فردی و اجتماعی میشناسیم، زیرمجموعه بعد رفتاری و عبادات قرار میگیرد.
وی افزود: این شاخصها در سال ۸۸ از سوی ایسپا تدوین شد و همان سال مورد سنجش قرار گرفت. به فراخور مسائلی که پیش میآید، هر ساله بخشی از این شاخصها را میسنجیم. ماه رمضان امسال، میزان روزهداری مردم در ماه رمضان را سنجیدیم. قصد داریم موج دوم پیمایش جامع را به طور کامل انجام دهیم. یک پیمایش کاملی هم در سال ۹۵ از سوی سازمان طراحی شد و گردآوری اطلاعات آن از سوی ایسپا انجام شد.
پیمایشها با خطای ۵ درصد قابل تعمیم به کل جامعه است
رفیعی گفت: دانشجویان و علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر درباره روش انجام پروژههای تحقیقاتی ایسپا به سایت مراجعه کنند یا اگر نتایج فعالیتهایی که منتشر شده را مشاهده کنند، قسمت روششناسی به طور کامل در ذیل آن پروژهها توضیح داده شده است. همچنین کتابی تحت عنوان «سنجش تدین اسلامی مردم ایران» چاپ شده که بخش عمده آن پرداختن به روششناسی کار است. اما اگر به طور خلاصه بخواهم بگویم، خلاصه روش دقتهای روششناسی ما این است که نتایج پیمایشهای ما با لحاظ کردن خطای ۵ درصدی قابل تعمیم به کل جامعه ایران است.
مدرنیته به ایران آمد، اما دینداری رنگ نباخت
وی با طرح این پرسش که جایگاه بحث تحولات دینداری و میزان دینداری کجاست؟ افزود: در ادبیات نظریات سکولاریزاسیون، مباحثی مطرح است مبنی بر اینکه جهان به سمتی میرود که شما در آینده دین را نخواهید دید یا کمتر میبینید، در واقع گروهی معتقدند هر چه جلوتر میرویم، فرایند دینزدایی در جهان با سرعت به پیش میرود و یک روند و موج ساختاری دارد. این دسته معتقدند اگر خیزشهای دینی هم مانند انقلاب اسلامی مشاهده میشود، موقت است و آن را به آخرین دفاع دین در آخرین خاکریز آن تعبیر کردهاند. در جهان غرب و در میان نظریهپردازان غربی این دیدگاه منتقدان جدی دارد و میگویند آن چیزی که باید به آن شک کنید، روحانیون ایران نیستند، بلکه آنچه باید روی آن تأمل بیشتری کنید، دقت نظر و مطالعات روشمند خود شما اساتید دانشگاه شیکاگو است. این اصطلاح پیتربرگر، از جامعهشناسان دینی است که در دوره دوم نظریهپردازی خود، گفته است ما جامعهشناسان اشتباه کردیم و باید این اشتباه را بپذیریم و آن چیزی که عجیب و غریب است، روحانیون ایران نیستند. این روش مطالعه ماست که نتیجه آن رسیدن به این نظریه است.
اعتقاد بیش از ۹۰ درصد مردم ایران به خدا و معاد از سال ۵۳ تا امروز
وی افزود: اگر با طرح این مسئله، به جامعه ایران نگاه میکنیم، میبینیم که کشور ما در مسیر توسعه گام نهاده؛ اما آیا همزمان با موج توسعهیافتگی، دینداری مردم توسعه یافته و یا رو به افول رفته است؟ نتایج نظرسنجی و پیمایشها در بعد اعتقادات، در سال ۵۳ که اولین تحقیقات میدانی انجام شده، تا آخرین پیمایش در سال ۹۵ انجام شده، نشان میدهد؛ در بعد اعتقادات، میزان اعتقادات مردم ما در بحثهای اعتقادی وضعیت مناسبی دارد. از سال ۵۳ تا الان تغییر قابل توجهی نداشته در نقطه بالای ۹۰ درصد بوده است. آمار کمتر از ۹۰ درصد نبوده و میزان اعتقاد مردم ما از اول خوب بوده و الان هم خوب است و تفاوتی ایجاد نشده است. در بعد اعتقادات؛ اعتقاد به خداوند، اعتقاد به معاد، اعتقاد به بهشت و جهنم، اعتقاد به عصمت پیامبر (ص) و ائمه (ع) و ... وجود دارد. در بررسی دو شاخص اعتقاد به خدا و اعتقاد به معاد، عددی که به دست آمده این است که در سال ۷۹، به میزان ۹۵.۹ درصد مردم گفتهاند که به معاد اعتقاد دارند و در سال ۹۵ هم ۹۱.۲ درصد مردم این اعتقاد را داشتهاند. در مقایسه این آمارها، کاهش ۴ درصدی وجود داشته که جدی گرفته نمیشود. در پیمایشها خطای ۵ درصدی در نظر گرفته میشود و این یعنی از سال ۷۹ تا سال ۹۵ و پیمایشی که انجام شده، تفاوتی در اعتقاد مردم وجود نداشته است. در بحث اعتقاد به خدا هم، در سال ۷۹، ۹۷ درصد مردم اعتقاد به خدا داشتند و در سال ۹۵ هم ۹۵ درصد مردم اعتقاد خود به خدا را اعلام کردهاند.
رئیس ایسپا گفت: یک بعد دینداری؛ تجربه دینی یا دینداری عاطفی است و طرح پرسشهایی نظیر اینکه هر چند وقت یکبار احساس میکنید به خدا نزدیکتر شدهاید و یاد خدا میافتید، نتایج حاصل از پیمایشها نشان میدهد، کسانی که در پاسخ به این سوال اکثر اوقات، همیشه و خیلی زیاد و زیاد را انتخاب کردهاند، سال ۸۴، ۹۴ درصد بودهاند و در سال ۸۸، ۸۶ درصد مردم بودهاند. این رقم با کاهش ۹ درصدی مواجه بوده است. این رقم در سال ۹۵ هم تکرار شده و عدد قابل توجهی است، یا در شاخص دیگری با عنوان اینکه هر چند وقت یکبار احساس نزدیکی به خدا میکنید، در سال ۷۹، ۸۱ درصد مردم همیشه را انتخاب کردهاند و در سال ۹۵، ۷۵.۵ درصد مردم احساس نزدیکی به خدا را همیشه اعلام کردهاند. همچنین درباره این پرسش که آیا نسبت به کسانی که به پیامبر (ص) توهین میکنند، احساس تنفر دارید، در سال ۹۵، ۸۵ درصد احساس تنفر خیلی زیاد و زیاد را انتخاب کردهاند. ۸۷ درصد مردم نیز در سال ۹۵ احساس تنفر از کسانی که به قرآن توهین میکنند را داشتند.
وی بیان کرد: در شاخصههای مناسک فردی و جمعی (بعد رفتاری) و در موضوع نماز خواندن، در بررسی خواندن نماز فردی، وضعیت مناسبی مشاهده میشود و پیمایشها نشان میدهد که ۷۰ درصد مردم جامعه ما نمازخوان هستند، ممکن است افرادی هم باشند که همیشه نماز نخوانند، اما در جمعیت نمازخوانها قرار میگیرند. این موضوع را در پیمایشهای مختلف انجام دادهایم و عددی که به دست میآید، در اکثر مواقع همین میزان است. در بحث روششناسی پیمایش، مسئله پایایی را داریم، یعنی اگر فردا دوباره این موضوع سنجیده شود؟ آیا چنین نتیجهای به دست میآید؟ اما یک بحثی در مورد جوانان باید مورد توجه قرار بگیرد، این آمار مربوط به کلیت جامعه است، اگر وارد تکفیک نسلی شویم، افراد بالای ۵۰ سال در اکثر شاخصهای دینداری به مراتب درصد بالاتری را دارند و افراد زیر ۳۰ سال در این شاخصها درصد آنها کمتر است. دو نظریه پیرامون این موضوع مطرح است، یکی چرخه ارتباطات و اینکه انسان وقتی پیر میشود، پرهیزکار میشود، نظریه دیگر این است که نسل جوان یک سری چیزها را تجربه نکرده، مثلاً در جامعه ما افراد بالای ۵۰ سال انقلاب و جنگ را تجربه کردهاند و بر اساس دلایلی که اینها برای چه به وجود آمدهاند، معتقدتر هستند.
کاهش روزهداری در جامعه ایران
رفیعی گفت: در ارتباط با شاخصه روزهداری، آمارها و پیمایشها نشان میدهد، با شیب ملایمی میزان روزهداری در جامعه ما کاسته میشود. در سال ۹۷، از مردم کل کشور در روز ۱۷ ماه رمضان پرسیدیم آیا روزه هستید؟ و ۵۲ درصد مردم گفتند بله روزه هستیم. این رقم برای شهر تهران کمتر است. امسال این پرسش را در شهر تهران پرسیدیم و این در حالی است که این رقم کاهش قابل توجهی داشته است. شاخص روزهداری روند منفی دارد، اما نکته این است که وقتی در پیمایشها از مردم پرسیدیم چرا روزه نمیگیرید؟ درصد قابل توجهی گفتند بیمار هستیم یا عذر شرعی داریم و آنهایی که دلایلی غیر از این موارد داشتند، میزان کمتری بود. دلایل روزه نگرفتن در میان نسلهای مختلف متفاوت است. این رقم برای افراد زیر ۳۰ سال بالاتر هم میرود، از میان افراد بالای ۵۰ سالی که گفتند روزه نیستیم، ۱۰ درصد آنها عدم اعتقاد را بیان کردهاند، این در حالی است که ۳۵ درصد جوانانی که روزه نگرفتهاند، اعلام کردند که اعتقادی به روزه نداریم.
شرکت در نماز جماعت طی سالها ثابت و پایین بوده است
به بیان رئیس ایسپا در این برنامه؛ یک سری شاخصها مانند شرکت در نماز جماعت مقام معظم رهبری و شرکت در مراسمهای مذهبی تأکید داشتهاند و این آمار واقعا بیشتر هم شده و روند افزایشی داشته است. اما یک سری شاخصها از ابتدا کم بوده و الان هم کم است. شرکت در نماز جماعت آمار خوبی را نشان نمیدهد، مثلاً در سال ۷۹، ۲۰ درصد مردم گفتند در نماز جماعت شرکت میکنند و این آمار هنوز هم همین مقدار است. یا شرکت در نماز جمعه از سال ۷۹ تا به امروز میزان ۱۰ درصد است، یعنی از میان مردم کشور ما ۱۰ درصد مردم در نماز جمعه شرکت میکنند.