به گزارش خبرگزاری کوثر به نقل از تسنیم، مهدی دُریاب نویسنده کتاب قصه دل کندن بیان کرد: شروع نگارش این کتاب از اسفند 1396بود؛ این کتاب توسط یکی از ناشران مشهور، با اسم دیگری تا مرحله چاپ پیش رفته بود، اما خانواده شهید به دلایل مختلف با چاپ آن مخالفت کردند.

وی افزود: "قصه دل‌کندن" به صورت داستان های کوتاه نوشته شده و شباهت زیادی به "تپه جاویدی و راز اشلو" استاد اکبر صحرایی دارد. ایشان استاد بنده هستند و در نگارش این کتاب راهنمایی های ارزشمندی داشته اند. فنی بودن کار از لحاظ داستان نویسی برایم مهم بوده ولی گاهی اوقات مخاطب، یک نوشته ساده و روان را بیشتر از یک متن فاخر ادبی می پسندد.

دُریاب خاطرنشان کرد: در این کتاب تلاش شده هر دو طرف این کشمکش لحاظ شود. فلذا اگر بخشی از متن، ماجرای گیرایی نداشته، آن را حذف کرده ام. حذفیاتی که حدودا هشت هزار کلمه شد.

نویسنده این کتاب افزود: بیش از هفتاد قصه به صورت تاریخی پشت سر هم قرار گرفته است و سعی کرده ام تعلیق داستان کتاب حفظ شود به طوری که خواننده با خواندن یک ماجرا دنبال مطالعه قصه بعدی برود.

مهدی دُریاب همچنین درخصوص جزئیات چاپ این اثر گفت: نقاشی روی جلد این کتاب کار خواهر شهید است که با خودکار کشیده شده. انتشارات "زاداندیشه" برای "قصه دل‌کندن" سنگ تمام گذاشته که جا دارد در همین جا از مدیر و دست اندرکاران "موسسه فرهنگی هنری زاد » قدردانی کنم. قطع کتاب، طرح جلد و صفحه آرایی هنرمندانه کتاب، بر زیبایی کار افزوده است و البته استفاده از کاغذ با کیفیت بالکی. این کتاب به مبلغ 25000 تومان جهت علاقمندان به زندگی نامه این شهید مدافع حرم عرضه شده است.

راه دیگر

"... و من یقین دارم که شهادت نصیب ام می شود"

محمد این جمله را ده سال قبل از شهادت در دفترچه محرمانه اش یادداشت کرده بود. روانشناسان به این دوره ده ساله "مرگ آگاهی" می گویند. موضوعی که اگر چه بسیار بکر و جذاب است اما، فیلمسازان و رُمان نویسان غربی کمتر به آن می پردازند؛ یا بهتر است بگوییم از پرداختن به این موضوع فرار می کنند.

از نگاه "انسان شناسی مدرن" چنین شخصی باید افسرده و بیمار شود و به ناچار به قرص های اعصاب و مواد مخدر و اعتیاد به الکل پناه ببرد و یا اینکه از فرصت باقی مانده استفاده کند و آنقدر غرق لذت شود که به مرگی ناگهانی و زودتر از آنچه می ترسیده گرفتار گردد!

محمد مسرور عملا نشان داد که راه سومی هم هست و برای اثبات این "راه دیگر" از خودش مایه گذاشتپ. او کار کرد، درس خواند، ازدواج کرد و فعالیت اجتماعی داشت اما دل نبست!

محمد زمانی به سوریه رفت که فقط چهارماه از عقدش گذشته بود. اطرافیان به فکر هدیه اولین عید نوروز زندگی مشترک و تدارکات جشن عروسی بودند، اما او افق دورتری را می دید.

این سبک زندگی در جامعه غربزده امروز کار هر کسی نیست. کتاب حاضر قصه زندگانی انسانی است که بدون رودربایستی "راه دیگر"ی را انتخاب کرده بود. او گاهی در این "راه دیگر" با بعضی ها تعارض یا تقابل پیدا می کرد؛ اما آنقدر به راه خودش ادامه داد تا به مقصد رسید. مقصدی که حضرت روح الله(ره) در موردش فرمود: شهدا در قهقه مستانه شان و شادی وصول شان عند ربهم یرزقون اند ...

 گفتنی است ؛ از جمله آثار مکتوب وی رمان «تکفیری» بود که توسط انتشارات «کتابستان» چاپ شده و به چاپ پنجم رسیده است.

وی چند اثر دیگر شامل یک سفرنامه اربعین به نام "رستاخیز انسان" که به سفارش یک موسسه فرهنگی نوشته شده ولی با نگاهی متفاوت در مرحله صفحه آرایی و طرح جلد در دست چاپ دارد.