
مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران به بیان اتفاقات اخیر در سوریه و به ضرورت توجه و حمایت از اقدامات جوانان مقاومت سوریه برای ایجاد تغییر شرایط سوریه و نجات سرزمین مقاومت از سوی تحلیل گران و تاثیرگزاران بر افکار عمومی از حیث داخلی و خارجی پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران/مازندران، حجت الاسلام محمدجواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران، در یادداشتی با عنوان «تحولات سوریه از کنار رفتن روکش مخملی داعش تا بیداری سیاسی در سرزمین مقاومت» آورده: همزمان با استعفای دولت بشار اسد و کنارگیری او از قدرت سیاسی در جمهوری سوریه و کسب قدرت سیاسی در فضای خلا قدرت اجتماعی – سیاسی بومی، توسط نسخه به روز رسانی شده داعش با میدان دارای جولانی در قالب نیروهای تحریرالشام که خود موجب شد تا دشمنان جبهه مقاومت در غرور مستانه خود بر طبل پیروزی در به شکست کشاندن جبهه مقاومت پس از به شهادت رساندن فرماندهان بزرگ آن بکوبید و مشغول به پایکوبی از نابودی تنها مرکز نظامی ضد اسرائیل شوند؛ این دغدغه در دل دلدادگان جبهه مقاومت و قدس شریف شکل گرفته بود که پایان این سناریو چه خواهد شد؟ آیا همه آرزوهای سنصلی فی القدس به پایان خود رسید؟ آیا زمینه اسرائیل بزرگ و خاورمیانه جدید نیل تا فرات در مسیر تحقق عینی خود قرار گرفته است و در این بین آیا بعد از سوریه با زمزمههای خلع سلاح حشد الشعبی، آیا نوبت عراق و بعد ایران خواهد؟ و خیلی دیگر از چراها و باید ها تا سرنوشت خونهای پاک ریخته شده در سوریه در همین حال و هوای خوف و رجا بود که بار دیگر کشتیبان کشتی جبهه مقاومت، بار دیگر بر عرشه فرماندهی ایستاد و ندای پیروزی جبهه مقاومت با احیای جوانان سوری در آینده نه چندان دور را فریاد زد و این کلام برخواسته از فطرت خود ساخته معظم له، بار دیگر امید را در دل ساکنان بر عرشه نجات جبهه مقاومت در دریای پرتلاطم تمدنی یعنی آسیای مرکزی و مستضعفان عالم برافروخت. وعده و خبری که میتوان جرقههای پیروزی آن را در حرکت جوانان سوری تحت عنوان جبهه مقاومت سوریه در چند روز گذشته مشاهده کرد.
هرچند که شاید در سطح افکار عمومی پس از مشاهده صحنه های برخورد خشونت بار داعشیان الجولانی که سلوک رفتاری آنان در هدایت افکار عمومی همواره بر ترسآفرینی از طریق رفتارهای خشن بوده است؛ این سؤال مطرح شود که آیا اینان خواهند توانست و یا اینکه این حرکات خود عامل برای نابودی حداقل جمعیت حامی جبهه مقاومت در آن سرزمین خواهد شد ؟ در جواب از این سؤال میتوان به چند نکته اشاره کرد؛
- نخست هرگز نمیبایستی خاطر اشغال بخش اعظمی از خاک سوریه توسط جانیان تکفیری داعش در دوره حاکمیت بشار را فراموش کرد که با اراده همین جوانان و حمایت جبهه مقاومت توانستند حاکمیت داعش را به خاطرات بسپارند و این در حالی است که در وضعیت فعلی شرائط آنان (جولانی ) با توجه به سکوت عملی آنان در برابر اشغالگران خارجی بخصوص اقدامات رژیم صهیونیستی که خط قرمز مردم سوریه از دوران ارتش عربی جمال عبدالناصر بوده است، خیلی خوب نیست و ضمن اینکه بخاطر خروج از لباس رسمی تکفیری و ورود به لباس روشنفکری، کمی برای آنان محدودیت ایجاد میکنند و هرگز نباید از وعده الهی مأیوس شد که فرموده اند « کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره بإذن الله »
- دوم صفحات تاریخ تحولات جامعه بشری در خود کم از حرکات کوچکی را در برندارند که علی رغم شکست و آسیبهای اولیه، توانستند آثار بزرگی را برای جامعه انسانی به یادگار بگذارند. همچون عاشورای حسینی در کربلا و در امتداد آن ۱۵ خرداد ۴۲ در ایران که در عین سرکوب شدید ظاهری و تلفات سنگین مادی، اما چراغ راهی برای پیروزیهای بزرگ شدند، آنجا که گفتمان زینبی یعنی صبر همراه با بصیرت در تبیین حقائق در ضمن با شعار «ما رأیت الا جمیلا» صبح پیروزی بر کاخ اموی را از خرابات شام ندا داد و سالیان بعد انقلابی را تقدیم جامعه بشری کرد که خار در چشم و استخوان در گلوی جهان استعمار و استکبار شده است که خود برخواسته از قیام 15 خردادی بوده که علی الظاهر به دست دژخیمان پهلوی به شدت سرکوب شده بود.
- ضمن اینکه نمی بایستی نتایج این حرکت بر اصلاح و شکل گیری قضاوت افکار عمومی مردم سوریه و منطقه و جهان را نسبت به ماهیت حقیقی جلادان کت پوش جولانی و در عین حال نوع واکنش دوگانه غرب با توحش داعشیان در پوسته جدیدکه بجای محکومیت کشتار غیر نظامیان توسط تحریرالشام، قیام حقه مردم سوریه را محکوم کرده اند، کوچک شمرد.
لذا امید است همگان با توجه به تحولات اخیر در سوریه با محکومیت اقدام رژیم آپارتاید جولانی بر ضد مردم مظلوم سوریه به خصوص جامعه علوی که فعلاً خود را در پناه حمایتهای عبری - عربی تک سوار مرکب خوشبختی میپندارند ؛ از اقدامات جوانان مقاومت سوری در آزاد سازی سرزمین مادی خود از دست غاصبان و باند جنایتکار تکفیری، حمایت لازم را حداقل در حوزه رسانه های و معنوی داشته باشیم. جوانی که سعی می کنند با اعلام موجودیت خود ضمن تلاش برای نمایان سازی چهره واقعی وحوش تحریرالشام که با حمایت رسانههای غربی در حال معرفی و تبدیل شدن به یک منجی و مدل اسلامگرایی مترقی در میان امت اسلامی هستند و به حدی که همه بزرگان جامعه عرب را مشتاقانه به صف انتظار ملاقات با این خالد خود خوانده امت کشانده؛ یک بار برای همیشه بر کوره گداخته تخیل سوز «حاکمیت صهیون بر منطقه تمدنساز آسیای غربی و شاخ آفریقا» با طرحهای احیای امپراتوری عثمانی اردوغانی و خاورمیانه جدید تخیل بر بستر طرح ابراهیم از طریق اتحادیه عبری – عربی؛ دمیده و بار دیگر خود به عنوان تنها حامیان حقیقی و تاریخی نجات قدس به جهانیان ثابت کنند.
انتهای پیام/
نظر شما